ادبیات عجیب محمود فکری در برنامه فوتبال برتر
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | نمایش محمود فکری در برنامه فوتبال برتر از بدترین چیزهایی بود که از اهالی ورزش ایران طی این سی چهل سال در رسانهها دیده بودیم. سرمربی پرافتخارترین تیم ایران در آسیا با ادبیاتی حرف میزد که با دهان باز مجبور بودیم به تصویرش نگاه کنیم. محمود فکری ادبیات خود را به سطح کلام کانالهای تلگرامی نزول داده بود و بدتر اینکه از این شیوه استدلال ضعیف خود به دنبال کسب اعتبار صراحت و رکگویی برای خود بود!
اعتماد به نفس ایشان قابل تقدیر بود! این که یک مربی بیرودربایستی از تیم حریف انتقاد کند و بعد در جواب این مواخذه که چرا به شرایط تیم خود نمیپردازید، بگوید:«وقتی صحبت میکنیم قرار نیست زیرورو بکشیم و مثلا بگوییم تیم خاص. این واقعیت است که در این سالها از پرسپولیس حمایت میشود. کل لیگ به خاطر حضور پرسپولیس در آسیا به هم ریخته آن وقت من بگویم به خاطر آث میلان بازیها عقب افتاده است؟»
یعنی آقای فکری فکر میکنید اینجا همه منتظر صراحت شما بودند؟ متوجه نیستید که شیوه استدلالتان ضعیف بوده است؟ متوجه نمیشوید؟ یعنی فکر میکنید همه باید مبهوت شجاعت شما در گفتن اسم پرسپولیس باشند؟ لابد بین در و همسایه به رکگویی معروف هستید!
باور نکردنی است که کسی اینگونه ضعیف و بیپشتوانه حرف بزند و دربرابر شگفتی مخاطب آن را به یک مدال افتخار به عنوان صراحت و قاطعیت تبدیل کند! دلایل و استدلالهای او آن قدر بد بود که گاه نمیتوانستیم به آنچه گوشمان میشنود اعتماد کنیم. باور نمیکردیم سرمربی استقلال حتی در معیار کانالهای تلگرامی پرطرفدار هم، استدلال نمیکند.
همه چیز را با یک نوع مثلا حاضرجوابی نازل بدرقه میکند و خودش را مثلا قربانی توطئه و دسیسه و شرایط میداند. ناامید کنندهترین چیزی که تا به حال از یک چهره ورزشی دیده و شنیده بودم. همین هفته پیش همین جا در انتقاد از غرغرهای گل محمدی نوشته بودیم اما … فقط به این قسمت نگاه کنید به عنوان مشتی از خروار:
در بخشی از این گفتوگو زمانی که مجری برنامه درباره علت حضور هانی کُرده در تمرین تیم استقلال سوال کرد و خواستار جلوگیری از تکرار این اتفاق تلخ شد، فکری در صحبتهایی عجیب گفت:«ببینید همین دوستان سالهای قبل هم در باشگاههای مختلف میرفتند و میشدند پوریای ولی اما حالا که سر تمرین استقلال آمدهاند این صحبتها مطرح میشود.
این دوستان با یکسری از پیشکسوتان سر تمرین آمدند و حالا این فضا را بهوجود آوردهاند. چرا همین تیپ دوستان وقتی سر تمرین تیمهای دیگر میروند پوریای ولی، تختی، پهلوان و مشتی میشوند؟ این همان اتاق فکر است که هر اتفاقی میافتد میخواهند ما را بزنند!»
حتی نقل این جور کلمات هم نفس آدم را بند میآورد. به عنوان یک پرسپولیسی همیشه طرفدار سنت استقلال بودهام. مجتبی جباری بازیکن محبوب من بوده و خسرو حیدری و مهدی پاشازاده و منصور پورحیدری از چهرههای محبوب من در فوتبال ایران بودهاند اما محمود فکری شگفتانگیزترین پدیدهای است که در استقلال چهره شده است. باور نمیکنم کسی روی آنتن زنده تا این حد عوامگرایی بکند. نمیگویم عوامفریبی چرا که این احتمال را میدهم که کلا محمود فکری اینگونه حرف بزند و فکر بکند. این حتی از عوامفریبی هم میتواند ناامید کنندهتر باشد.