اجرای بحثبرانگیز خسروی در «زندهباد زندگی»
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | بررسی شیوه گفتوگوی محمدجعفر خسروی با مهمانهای «زندهباد زندگی» و صحبت او با مخاطبان این برنامه. آیا خسروی مجری قابل قبولی است؟ درباره شیوه اجرای محمدجعفر خسروی، مجری برنامه «زندهباد زندگی» بارها در این صفحه نوشتهایم اما به نظر میرسد قرار نیست تغییری در اجرای این مجری ایجاد شود و قدمی برای بهتر شدن شیوه اجرایش بردارد.
او کماکان با لحن تحکمآمیز و عصبی صحبت میکند، مدام توی صحبتهای مهمان برنامه میپرد، اجازه پیشبرد بحث را به مهمان نمیدهد و طوری رفتار میکند که انگار بیشتر از مهمان برنامه اطلاعات دارد و قهرمان این مصاحبه فقط خود اوست. اگر فقط چند قسمت از برنامه «زندهباد زندگی» را دیده باشید خوب میدانید که خسروی استاد ایجاد هدایت مصاحبهها به بیراهه است. به راحتی مسیر مصاحبه را عوض میکند و حرفهای خودش را از زبان مهمان برنامه میزند. آیا اجرای یک برنامه تلویزیونی به قوانین خاص خودش نیازی ندارد؟
*** پریدن وسط حرف مهمان
روز دوشنبه برنامه «زندهباد زندگی» میزبان عیسی کشاورز، دانش آموخته مدیریت فرهنگی بود. او قصد داشت درباره بحث «خودمدیریتی» صحبت کند اما خسروی آنقدر میان حرفش پرید و دخالت کرد که فرصت چندانی برای صحبت پیدا نکرد. ابتدای برنامه، خسروی برای شروع بحث گفت که انقلابیون و آرمانخواهان مردم را نسبت به آرمانها مسئول میدانند.
برای همین هم در ذهن مردم این است که آقایان قصد دارند مشکل را گردن مردم بیندازند و خودشان شانه خالی کنند. بعد از شروع بحث، کشاورز خواهش کرد تا خسروی اجازه دهد تا تعریفش را درباره «خودمدیریتی» بگوید. هنوز یک جمله از زبانش بیرون نیامده، خسروی گفت: بگذار رک بگویم. هروقت صحبت به اینجا میرسد فحشهایش را ما میخوریم. از مردم پرسیدیم در تکانههای اقتصادی چطور خانوادهات را مصون نگه میداری؟ آنها میتوپند که چرا فقط به ما میگویی؟ پس بقیه چی؟
بعد هم شروع کرد به تعریف خاطراتی درباره امیرکبیر و اینکه جزو اولین کارهایش این بوده که حقوق شاه و درباریان را تقلیل دهد. وقتی با این خاطره به اندازه کافی از بحث دور شد، کشاورز گفت:« شما تا اجازه ندید من یک تعریف از موضوع بحثم بدهم پاسخ بسیاری از سوالات باقی میماند.» بالاخره خسروی قبول کرد که دخالت نکند و گفت:« من سکوت میکنم.»
*** چرا سکوت نمیکنی؟
هنوز یک دقیقه از سکوت خسروی و توضیحات مهمان برنامه نگذشته، مجددا خسروی وسط بحث آمد و درباره فساد سازمانیافته و سیستمی صحبت کرد. در تمام طول مدتی که خسروی مشغول صحبت بود کشاورز مدام قصد داشت حرفهای خودش را بزند و میگفت«خب؟» تا بلکه مجری صحبتهایش را کوتاه کند اما خسروی حاضر نبود فرصتی را در اختیار مهمانش بگذارد.
همین شد که بلافاصله بعد از پایان صحبتهایش، کشاورز بدون توجه به مضمون حرفهای او شروع کرد و مجددا بحث خودمدیریتی را ادامه داد و اینبار بالاخره توانست کامل حرفش رامنتقل کند. بلافاصله خسروی گفت:«خواهش میکنم از اول تکرار کنید. فکر کنید سر کلاس هستید من دانشجوی شما هستم. از اول بگویید.»
*** مگر کلاس درس است؟
مهمان برنامه شروع کرد تا از ابتدا درباره این مسئله توضیح دهد اما هنوز دو جمله نگفته، خسروی پرید وسط حرفش و به مخاطبان گفت:« بینندگان عزیز خوب و با تمرکزگوش کنید.» طبیعتا مخاطبانی که تصمیم گرفتهاند بنشینند و وسط روز برنامه «زندهباد زندگی» را تماشا کنند به این برنامه علاقه دارند و خوب هم گوش میکنند. مگر کلاس درس است؟ چرا خسروی گمان میکند دانشش از مخاطبان بیشتر است و باید مثل معلمها با آنها رفتار کند و بگوید خوب گوش کنید!
به جای این کارها اگر اجازه میداد مهمان برنامه صحبتهایش را تمام کند برای مخاطبان مفیدتر بود اما باز هم چنین اجازهای نداد و درست بعد از چند جمله پرید وسط صحبتش و سوالی از مهمان پرسید. مهمان هنوز پاسخ را به زبان نیاورده خسروی گفت:«طفره نروید؟ بگویید. پس حتما نمیتوانید!» برخورد او با مهمان برنامه هم درست مثل رابطه معلمی و شاگردی بود. بعد هم به طور کلی تریبون را در اختیار گرفت و با لحنی جدی و بدون ملاطفت با مخاطبان حرف زد.
*** لحن عصبی و بدون مهربانی
یکی از مشکلات اجرای خسروی همین لحن عصبی و نگاه از بالا به پایین به مخاطبان و همکاران و مهمانهای برنامه است. مگر یکی از ویژگیهای اجرا، استفاده از لحنی شیوا و مهربان نیست؟ وقتی مجری هنگام صحبت کردن، چینهای پیشانیاش را بیشتر میکند و تن صدایش را بالا میبرد و با حرکت دست میخواهد حرفش را خیلی محکم به مخاطبان برساند واقعا چرا باید به صحبتهایش گوش داد؟
یعنی با لحن مهربان و نگاهی همسطح و تواضع امکان اجرا وجود ندارد؟ هیچکدام از مدیران شبکه دو متوجه این خشم و عصبانیت مجری نیستند تا دست کم آنها به او تذکر دهند؟ مخاطبان نه زندانی هستند و نه بچه مدرسهای! یک مقدار آرامش داشته باشید آقای خسروی!