آینه‌های عبرت برای شجاع خلیل‌زاده!
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | در چند سال اخیر، هر بار بازیکنی با تصمیم خودخواهانه خود از پرسپولیس جدا شده، سرنوشت تلخی پیدا کرده است. البته یکی، دو مورد استثنا مثل مهدی طارمی و رامین رضاییان هم وجود دارد اما در بیشتر موارد، اصرار به جدایی از پرسپولیس به بهانه‌های مالی، سرانجام خوبی برای بازیکنان در پی نداشته است. این روزها شجاع خلیل‌زاده هم می‌خواهد از پرسپولیس جدا شود و البته شروط مالی سنگینی هم برای ماندن گذاشته است. به همین بهانه سرنوشت تعدادی از این بازیکنان را مرور می‌کنیم.
*** رضا حقیقی: مازاد در لیگ یک!
او دقیقا آینه عبرت بازیکنانی است که با غرور و خودخواهی پرسپولیس را رها کردند. حقیقی در فجر‌سپاسی با بازی‌های فوق‌العاده‌اش توجه کارلوس کی‌روش را جلب کرد و به عنوان یک پدیده به پرسپولیس پیوست. او به جام جهانی ۲۰۱۴ هم رفت و حتی مقابل آرژانتین هم بازی کرد. بعد از جام جهانی، از تمدید قرارداد با پرسپولیس سر باز زد و با پیشنهادی نجومی به پدیده مشهد رفت اما حالا در ۳۱ سالگی، خبر رسیده که در لیست مازاد تیم لیگ یکی شهرداری ماهشهر قرار دارد!
او البته در چند سال اخیر بارها از جدایی‌اش از پرسپولیس ابراز پشیمانی کرده و آن را بزرگ‌ترین اشتباه فوتبالی زندگی‌اش معرفی کرده است. او هربار که بازیکنی می‌خواهد مثل خودش از پرسپولیس جدا شود، یا با مصاحبه یا در فضای مجازی، سعی می‌کند با مثال زدن سرنوشت خودش، او را از جدایی از پرسپولیس منصرف کند. او از بیرانوند خواسته بود که حتی با پیشنهاد هزار میلیاردی هم به تیم دیگری در لیگ برتر نرود.
خودش هم اعتراف کرده بود که ابراهیم شکوری از او خواسته بود پیراهن پرسپولیس را با هیچ رقم نجومی از تیم دیگری عوض نکند اما به توصیه او گوش نکرده بود و به پدیده رفته بود. او یک اعتراف شنیدنی و تاثیرگذار دیگر هم دارد: «به اصرار خودم از پرسپولیس جدا شدم اما در همان روز اول تمرین در پدیده به اشتباهم پی بردم ولی دیگر دیر شده بود!»
*** محسن مسلمان: بازنشسته نامحسوس!
او مثل حقیقی اصراری به جدایی از پرسپولیس نداشت اما تلاشی هم برای ماندن در این تیم نکرد. حاشیه‌ها و بی‌انضباطی‌هایش، برانکو ایوانکوویچ را به ستوه آورد و باعث شد برانکو او را در لیست مازاد تیمش قرار دهد، آن هم در سالی که بهترین عملکرد را در این تیم داشت اما مسلمان به جای تجدید نظر در رفتارش، از پرسپولیس جدا شد و به ذوب‌آهن اصفهان رفت.
امید نمازی سرمربی وقت ذوب‌آهن امید زیادی به او داشت اما مسلمان در اصفهان هم پرحاشیه و تنبل بود و باعث شد تا قبل از نیم‌فصل از این تیم کنار گذاشته شود. مسلمان در نیم‌فصل به سپاهان رفت تا بلکه زیر نظر امیر قلعه‌نویی احیا شود اما در چند بازی برای این تیم کار خاصی انجام نداد. با این حال قلعه‌نویی به او اعتقاد داشت و برای لیگ نوزدهم هم او را حفظ کرد ولی مسلمان آماری باورنکردنی از خود به جا گذاشت.
او در لیگ نوزدهم فقط دو بار و هر بار به مدت ۴۵ دقیقه برای سپاهان به میدان رفت و در سایر بازی‌ها یا نیمکت‌نشین بود یا سکونشین! مسلمان در یک و نیم فصل بازی در سپاهان، فقط هفت بار برای این تیم بازی کرد و نه پاس گلی داد و نه گلی زد! او فعلا در تمرینات این تیم حضور دارد اما واقعیت این است که مسلمان دو سالی هست که فقط ظاهرا فوتبال بازی می‌کند و در واقع خودش را بازنشسته کرده است.
*** پیام صادقیان: نماد خودکشی فوتبالی
او هم مثل رفیق شفیقش یعنی محسن مسلمان به صورت خودخواسته از پرسپولیس جدا نشد. در پرسپولیس حمید درخشان حضوری پرحاشیه و پرخمیازه داشت و کار به جایی رسید که برانکو در پایان همان فصل عذر او را خواست. او هم به جای تلاش در تمرینات برای تغییر نظر برانکو، تصمیم به جدایی از این تیم گرفت و به نفت تهران رفت. فقط یک نیم‌فصل در این تیم بازی کرد و منصوریان را هم از خود ناامید کرد. سپس به صبای قم رفت و یک نیم‌فصل معمولی و بی‌ثمر را در این تیم گذراند.
فصل بعد به ماشین‌سازی رفت. در تیم تبریزی حضوری پرنوسان داشت و در روز سقوط تیمش به لیگ یک، در حالی که به بهانه دروغین مصدومیت از بازی مقابل پرسپولیس طفره رفته بود، قهرمانی را به پرسپولیسی‌ها تبریک گفت و همین باعث جدایی او از این تیم شد. به ترکیه رفت و به تیم لیگ یکی عثمانلی اسپور پیوست اما مشخص بود که حضورش در ترکیه صرفا به دلایل فوتبالی مربوط نبود.
روابطش با شاخ‌های مونث اینستاگرامی او را به طور کامل از فضای فوتبال دور کرد. بازگشتش به سپیدرود هم کمکی به بهتر شدن وضعیت صادقیان نکرد و او در نهایت یک بار دیگر به ترکیه رفت اما این بار فقط برای خوشگذرانی! مدتی بعد هم در اتفاقی باورنکردنی، خبر از تاسیس یک سایت شرط‌بندی داد و چند روز بعد توسط فدراسیون فوتبال ایران به مدت ۱۵ سال از فوتبال محروم شد!
*** فرشاد احمدزاده: پسر ناخلف برانکو
او چند فصل خوب و به یادماندنی را در پرسپولیس سپری کرد. یکی از بازیکنان محبوب برانکو بود و به او لقب پسر برانکو را داده بودند اما در مقطعی با این مربی به مشکل خورد و به جای تلاش برای بهبود رابطه‌اش با او، به لجبازی‌هایش ادامه داد. حتی با شادی گل جنجالی‌اش مقابل الوحده امارات، رابطه‌اش را با هواداران هم تیره کرد و در نهایت، در پایان فصل، با اینکه برانکو او را می‌خواست، از این تیم جدا شد و به تیم اشلانسک وروسلاو لهستان رفت!
او با لقب شاهزاده ایرانی و با گرفتن شماره ۱۰ به این تیم رفت و شروع بدی هم نداشت اما به تدریج افت کرد و کم‌کم از ترکیب اصلی این تیم به نیمکت و سکوها منتقل شد. سرانجام هم در پایان فصل از این تیم جدا شد و با وجود اعتراض هواداران، به واسطه پادرمیانی بزرگ‌ترهای تیم به پرسپولیس برگشت اما این بار خبری از آن فرشاد آماده و گلزن و گلساز نبود.
او یک نیم‌فصل در پرسپولیس بازی کرد و در بیشتر مقاطع محروم بود! احمدزاده در نیم‌فصل به فولاد برگشت و روزهای خوبی را در این تیم سپری کرد اما اگر از خودش بپرسید، به اشتباهش در جدایی از پرسپولیس و رفتن به لهستان اعتراف خواهد کرد. او البته یکی دو بار تلویحا گفته که می‌توانست تصمیم درست‌تری بگیرد اما در هر حال آن جدایی از پرسپولیس باعث دور شدن او از سطح اول فوتبال ایران شد.
*** وحید امیری و صادق محرمی: خوش‌شانس‌ها!
این دو نفر تا آستانه فراموشی از دنیای فوتبال ایران هم پیش رفتند. امیری در فصلی که پرسپولیس محروم بود و نمی‌توانست بازیکن جدیدی جذب کند به تیم ترابزون اسپور رفت. این در حالی بود که مدیران باشگاه بارها با او برای تمدید قرارداد با رقمی بهتر مذاکره کردند و هواداران هم خواهان ماندن او بودند اما امیری ترجیح داد تیمش را در چنین شرایطی تنها بگذارد و به ترکیه برود.
نمایش‌های فوق‌العاده او در جام جهانی باعث شده بود تا همه به آینده امیری در ترابزون امیدوار باشند اما پس از یک فصل ناامیدکننده، امیری با زدن یک گل در ۲۲ بازی برای این تیم، قراردادش را فسخ کرد و به پرسپولیس برگشت. او به تدریج به روزهای خوبش برگشت و همین حالا هم یکی از کلیدی‌ترین بازیکنان این تیم است. صادق محرمی هم همزمان با امیری و در همان مقطعی که پنجره نقل و انتقالاتی این تیم بسته بود، از پرسپولیس جدا شد و به دیناموزاگرب کرواسی پیوست.
اما در دینامو پیشرفت خاصی در انتظار او نبود. به شکل یکی در میان در بازی‌های این تیم حضور پیدا می‌کرد و فصل گذشته به صورت قرضی به لوکوموتیو زاگرب پیوست اما در این تیم هم شرایطش فرقی نکرد. تا مدت‌ها خبری از او نداشتیم تا اینکه توسط اسکوچیچ به تیم ملی دعوت شد و مقابل ازبکستان بازی کرد تا فعلا به صورت موقت از ورطه فراموشی خارج شود.
