آنارشیگری هملت؛ درباره نمایش «آنامورفیک»
روزنامه هفت صبح، احمدرضا حجارزاده | تئاتر تجربی یکی از گونههای نوظهور تئاتر در کشور ماست که طی چند سال گذشته شکل گرفته و فرصت تماشا و قضاوت از سوی مخاطب جدی هنر نمایش را به دست آورده. این روزها تالار حافظ میزبان نمایش متفاوتی در همین قالب است؛ «آنامورفیک» با طراحی و کارگردانی عارف شریفی اثریست متفاوت و بهغایت جذاب و قابلتحسین که میتوان آن را بیش از یک بار نیز دید و هر بار لذت برد. این نمایش میتواند بخشی از تمرین یک تئاتر باشد و در واقع شکل اجرایی نمایش تا پایان نیز بر مبنای همین شیوه پیش میرود اما این همه ماجرا نیست.
نمایش آنامورفیک در واقع بخشی از تمرینهای یک گروه تئاتر برای رسیدن به اجرای نمایشنامه هملت است. با ورود تماشاگر به سالن، موزیک مهیج و تندی در فضا طنینانداز است و دو بازیگر در میانه صحنه در حال قدمزدن یا گرمکردن خود هستند. پس از استقرار تماشاگران در جایگاه خود و رفتنِ نور، نمایش با جملاتی که در بالانویس ظاهر میشود، اجرایش را آغاز میکند.
بازیگران ظاهراً موظفند به دستورهایی که روی پرده نقش میبندد و به نظر میرسد فرمان کارگردان از اتاق فرمان است، عمل کنند. در دقایق اولیه نمایش نیز چنین است. بازیگران طبق فرمان از برخی تماشاگران دعوت میکنند روی چهار صندلی میانه صحنه بنشینند. سپس آنها را به جای خود برمیگردانند و خودشان روی صندلیها مینشینند. صحنه نخست چیده و دیالوگها بیان میشوند؛ در شروع به شکل پِلیبَک و صدای ضبطشده و کمکم برخی از نقشآفرینان دیالوگها را با صدای خود و به شکل زنده ادا میکنند.
ماجرا از جایی شروع میشود که بازیگر شماره ۱ (در نقش هملت) بنای ناسازگاری و مخالفت با اجرای فرامین بالانویس را میگذارد، زیرا او عملکردن به خواستههای حکم صحنه را مسخره میداند و دوست ندارد طبق خواست و نظر او و روال همیشگی تمرینها پیش برود. او یک بازیگر آزادیخواه است که میخواهد فضای صحنه را خودش طبق سلیقه و آرمانهایش کنترل و هدایت کند.
گرچه او در آغاز این شورش تنهاست اما به تدریج موفق میشود دیگر بازیگران را نیز با خود همراه کند تا آنها هم دست بهتوپ بشوند و علیه سیستم حاکم بر صحنه بازی اعتراض و گلولهبارانش کنند. از این منظر میتوان «آنامورفیک» را به لحاظ محتوا و حتی شیوه اجرایی، اثری کاملاً انتقادی، اعتراضی و سیاسی متناسب با جریان جهان امروز دانست که پیام نمادین خود را با کارگردانی و طراحی هوشمندانه عارف شریفی به مخاطب اثر منتقل میکند.
بازیگران در وهله نخست ابزار دست و عروسکهای خیمهشببازی کارگردانند که هرچه میخواهد به آنها دیکته میکنند و آنها مجبور به اطاعتند، ولی اگر فقط یکی از چهار عروسک تصمیم بگیرد نخهای اسارت را قیچی کند و از بازی بیرون بزند، چه میشود؟
نکته جالب اینکه انگار بالانویسِ حاکم از بروز چنین شورشی چندان هم ناراضی نیست و مشکلی در صحنه نمیبیند. پس به کارـ تمرین خود ادامه میدهد و مدام اوامر تازهای صادر میکند.
سه بازیگر دیگر در مقابل شوریدگی همبازیشان مقاومت میکنند و میکوشند او را تعادل عادی روان و اجرای نقش هملت بازگردانند و تاحدودی هم موفق میشوند اما حالا انگار کنترل اوضاع بیش از آنچه انتظار میرفت، از دست خارج شده است. هملت دیگر هملت نیست. او آزادهای آنارشیست است که جایی در نمایش نیز این رفتار آنارشیستی را فریاد میزند.
نمایش از منظر کارگردانی بسیار حساب شده است. کارگردان مسلط بر صحنه است و از تواناییهایی بازیگران و اکسسوار نیز به درستی استفاده کرده. بازیگران هم در نقشهای خود بسیار خوب و ماهرانه ظاهر شدهاند. شاید دیالوگهایی که در صحنه میشنویم دیالوگهای نمایشنامه هملت باشد، اما آنچه در نمایش دیده میشود فرم اجرا و بیان و بدن بازیگران است. تماشاگر عملا به دیالوگها گوش نمیدهد بلکه به مسیری نگاه میکند که بازیگران با چالشی که روی صحنه ایجاد کردهاند به آن جهت خواهند رفت. موسیقی بین صحنهها نیز حس و حال خوبی به اجرا داده است.
آنامورفیک یک نمایش تجربی بسیار موفق است و مخاطب برخلاف گفته بالانویس، شاهد چیزی فراتر از تمرین خواهد بود و با اجرایی بینقص رو به رو خواهد شد؛ نمایشی که مخاطب را نیز در اجرا دخیل کرده، او را از ابتدا تا انتها با نمایش همراه میکند و موفق میشود تمام ذهن او را به رویدادهای روی صحنه معطوف کند.
طراح و کارگردان: عارف شریفی
بازیگران: مجید رمضاننسب/ سینا علیپور/ لاوین خادم گیلانی/ امیر کرمانی
مکان و زمان اجرا: تالار حافظ/ ساعت ۱۷:۳۰