وام را فراموش کن، کارمزد را بچسب

روزنامه هفت صبح| بانکها از راههای مختلفی درآمد کسب میکنند که این درآمدها به دو گروه کلی تقسیم میشوند؛ درآمدهای مشاع و درآمدهای غیرمشاع. دسته اول درآمدهایی هستند که از سرمایهگذاری و سود تسهیلات به بانک میرسد و بانک باید آن را با مشتریهایش شریک شود که به همین دلیل هم اسم این دسته از درآمدها مشاع است اما دسته دیگری از درآمدهای مهم بانک که لازم نیست آنها را با مشتریهایش تقسیم کند، درآمدهای حاصل از کارگزاری است ازجمله کارمزد.
این گروه از درآمدها چون فزاینده هستند و هیچ ریسکی ندارند اهمیت زیادی دارند و بانکها در تمام کشورهای دنیا تلاش میکنند این درآمدهایشان را بالا ببرند. در ایران هم چند سال است که بانکها وارد مسابقه کسب درآمد از کارگزاری شدهاند و تلاش میکنند از طریق دریافت کارمزد پول بیشتری در بیاورند، دولت هم در این مسیر به آنها کمک میکند؛
نمونهاش طرح تعلق گرفتن کارمزد به خرید با دستگاه پز که بانکها از آن سود زیادی میبرند اما با وجود تمام این تلاشها هنوز هم درآمد غیرمشاع بانکهای ایرانی ازجمله کارمزد به نسبت کل درآمدشان کمتر از بانکهای کشورهای توسعهیافته است. قبل از اینکه به دلیل این موضوع بپردازیم بیایید ببینیم که وضعیت بانکهای ایرانی در این زمینه چطور است.
طبق اطلاعات منتشرشده در کدال که راه پرداخت آنها را بررسی کرده است، بانکهای دولتی همچون بانک ملت و تجارت در شش ماه اول امسال با ۵۸۰۰ و ۴۹۰۰ میلیارد تومان بیشترین درآمد را از محل کارمزد داشتهاند اما این برای بانک ملت فقط ۱۳درصد از کل درآمدش بوده است و برای بانک تجارت نزدیک به ۲۵درصد.
در انتهای جدول درآمد کارمزدی بین بانکهای بورسی هم بانک سرمایه با ۲۵ میلیارد تومان کمترین درآمد از محل کارمزد را داشته و بانکهای ایران زمین و دی با فاصله کمی قبل از آن ایستادهاند. وقتی رتبهبندی بانکها از نظر سهم کارمزد از کل درآمد عملیاتی را نگاه میکنیم میبینیم که ملت و تجارت در رتبههای اول تا سوم نیستند بلکه بانکهای پارسیان و رسالت با سهم ۳۸ و ۳۶درصدی بیشترین سهم درآمد کارمزد از کل درآمدهای عملیاتی نسبت به سایر بانکها را به دست آوردهاند و بعد از آنها اقتصاد نوین با ۲۸درصد قرار دارد.
عجیب اینکه سهم درآمد کارمزد بانک سرمایه، ایران زمین و آینده از کل درآمدهای آنها به ترتیب فقط دو، سه و سه درصد است.وقتی میانگین سهم درآمد کارمزد هر ۱۸ بانک از کل درآمدهای عملیاتی آنها را محاسبه میکنیم میبینیم که در مجموع ۱۶درصد از کل درآمد عملیاتی بانکهای بورسی در ایران از محل کارمزد تامین شده است. وقتی این وضعیت را با سال گذشته مقایسه میکنیم، میبینیم که رشد زیادی اتفاق افتاده و در مجموع بیشتر از ۲۰درصد رشد دیده میشود.
این رشد پارسال از این هم بیشتر بود تا جاییکه درآمد کارمزدی بانکها در سال ۱۴۰۱ بیشتر از ۵۰درصد نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش پیدا کرده بود اما هنوز هم شرایط تا وضعیت ایدهآل فاصله دارد. در واقع بررسی اطلاعات کدال از درآمدهای بانکها از کارمزد نشان میدهد که اگرچه روند میزان درآمد از کارمزد افزایش چشمگیری دارد اما همچنان با ۱۶ سهم کمی از کل درآمدهای عملیاتی بانکها را به خودش اختصاص میدهد.
این در حالی است که میانگین این رقم در بانکهای اروپایی حدود ۳۲درصد است و در آمریکا بیشتر از ۳۵درصد. حالا وقت جواب دادن به این سوال است که چرا درآمد بانکها از محل کارمزد در ایران کمتر از بقیه جهان است و این موضوع چه نتیجهای دارد که دولت و بانک مرکزی در پی برطرف کردن آن هستند؟
اولین پاسخ را باید در وضعیت اقتصاد کلان دید، در واقع علاقهمندی بانکها به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مانند انبوهسازی که نتیجه سرمایهای بودن ملک در ایران است، کاری کرده که بانکها در طول زمان توجه کمتری به اهمیت کسب درآمدهای غیرمشاع از جمله کارمزد داشته باشند. همچنین بازار پرداخت تسهیلات کلان بدون ترس از ناترازی در تمام سالهای گذشته چنان داغ بوده که بانکها کمتر به فکر کسب درآمدهای ثابت غیرمشاع افتادهاند.
نکته دیگر این است که چون در ایران نرخ بهره در اغلب مواقع کمتر از تورم بوده، بانک نسبت به مشتریها و سپردهگذاران دست بالا را نداشته که قادر باشد برای دریافت کارمزد بیشتر تلاش کند بلکه همیشه این تهدید که سپردهگذاران سرمایههایشان را از بانکها خارج خواهند کرد روی سر بانکها دیده شده.
نکته دیگر مغفول ماندن کل موضوع کارمزد در ایران و نگاه منفی است که در بسیاری مواقع به آن میشود تا جاییکه کوچکترین خبری درباره افزایش سهمهای کارگزاری از جمله کارمزد با واکنش منفی زیادی از سوی افکار عمومی مواجه میشود. در واقع در ایران بانکها آن نقش سنتی کارگزاری که در کشورهای دیگر دارند نداشتهاند و به همین دلیل افکار عمومی دریافت کارمزد را چنان که باید حق شبکه بانکی نمیداند.
همه این ماجرا باعث میشود که بانکها تا همین چند سال پیش رقابتی برای به عهده گرفتن خدمات کارگزاری و دریافت کارمزد نشان ندهند و صرفا تکالیفی که نهادها و دولت روی دوششان میگذارند، انجام دهند و از محل آن اندک کارمزدی هم دریافت کنند، در نهایت در سطح خرد، مشتریهایی که خدمات کمتری دریافت میکنند، متضرر میشوند و در سطح کلان هم کل اقتصاد کشور از مسیر اشتباه بانکها خسارت میبیند.