تحلیلی بر بقایای ثروت سینمای ایران در عرصه بازیگری

روزنامه هفت صبح| سینمای ایران بخشی از سرمایه بازیگران زن خود را در اتفاقات دوسه سال گذشته از دست داده است. اما هنوز پروژههایی در سینما و شبکه نمایش خانگی در حال کلید خوردن هستند. نقشهای این سریالها به چه بازیگرانی خواهد رسید؟
* از نسل یک شروع کنیم: نیکی کریمی و لیلا حاتمی و هدیه تهرانی که بعید است به این زودیها به مارکت سینمای ایران بازگردند. هم به خاطر اتمسفر حاکم بر سینمای ایران و هم اینکه بعید است برای آنها به این زودی نقش در خوری رقم زده و پیشنهاد شود. مگر در سینمای خانگی آن هم نه به این زودیها. از این جمع لیلا حاتمی فیلم تصور را روی پرده دارد و فیلم توقیف شده قاتل و وحشی را در نوبت.
مهتاب کرامتی و مریلا زارعی هم بعید است به این زودیها نقشی در سینمای ایران قبول کنند.
هنگامه قاضیانی که داستانش اصلا فرق میکند. حکم قضایی دارد و خودش هم اعلام کرده دیگر تمایلی به بازیگری ندارد. ویشکا آسایش هم که مطمئنا از سینمای کمدی ایرانی پیشنهادات فراوانی دارد اما او هم احتمالا ترجیح میدهد این روزها را به رتق و فتق زندگی خانوادگی خود بگذراند و منتظر یک پیشنهاد ویژه بماند. از این نسل شبنم مقدمی این روزها بسیار فعال است و فارغالبال به چهره شوهای تلویزیونی وی او دیها بدل شده است. بازیگر توانمندی که در شرایط فعلی از درآمد بالایی نیز برخوردار شده است بیآنکه در حرفه اصلی خود یعنی بازیگری تلاش طاقتفرسایی انجام داده باشد.
* از نسل بعدی متولدین نیمه دوم دهه پنجاه، خب مهناز افشار که سه سال است تکلیفش روشن شده است. مصداق واقعی عبارت بیخود و بیجهت. اما میرسیم به چهار بازیگر درجه یک سینمای ما یعنی طناز طباطبایی و سحر دولتشاهی و آزاده صمدی و هانیه توسلی. در بهترین دوران بازیگری خود و در شکوفایی اصلیشان، دچار این مشکلات در عرصه سینما شدهاند. آزاده صمدی که بعید است به این زودی فرصت و شانس حضور در فیلمی را پیدا کند.
به خاطر مسائل دادگاه و احکام قضایی. طناز طباطبایی که درست در قله دوران بازیگری خود بود، از قربانیان بزرگ این حوادث است. بازی درخشانش در فیلم بیرویا به پرده سینما نرسید و او حالا باید چشم انتظار یک پیشنهاد خاص در عرصه سینما باقی بماند. طناز طباطبایی میتوانست نمونه نادر از یک بازیگر حرفهای در سینمای ایران باقی بماند اما فعلا بخت با او یاری نکرده است. سحر دولتشاهی هم مثل طناز صبر میکند و شاید بیشتر وقت خود را صرف زندگی مشترکش با همایون شجریان و پروژههای مشترک با او بکند.
هانیه توسلی حضوری کوتاه و نمایشی در سریال سروش صحت داشت. او هم یک بازیگر حرفهای است و مثل طباطبایی وسوسه بازی کردن، شاید او را دوباره به سینمای ایران بکشاند. اما در یک فیلم خاص و بالاخره بهنوش طباطبایی که همین حالا در حال بازی در یک شاه نقش بزرگ است. یعنی نقش زری در سریال سووشون که پخش آن میتواند بزرگترین اتفاق نمایشی در سال آینده باشد.
* نسل بعدی که واقعا منفجر شدهاند. ترانه علیدوستی و باران کوثری و پگاه آهنگرانی و گلشیفته فراهانی که همگی متولدین نیمه اول دهه شصت هستند و مثل همه متولدین دهه شصت نفسبهنفس اتفاقات سیاسی و جریانات سیاسی زندگی میکنند و خب همگی آنها شانس چندانی برای حضور در فیلمهای سینمای ایران را نخواهند داشت. باران کوثری به تازگی در نقش فروغ فرخزاد در فیلمی که پدرش ساخته بازی کرده که شواهد نشان میدهد بعید است این فیلم به چرخه اکران برسد.
از ترانه همین الان دوتا فیلم در دسترس بینندگان و علاقهمندان سینما قرار دارد. یکی در شبکه زیرزمینی یعنی برادران لیلا و دیگری که از فردا به چرخه سینمای خانگی اضافه میشود یعنی فیلم تفریق ساخته مانی حقیقی. او یک فیلم دیگر یعنی اورکا را نیز در نوبت پخش دارد. درباره یک شناگر زن رکوردشکن در آبهای آزاد که آن هم به احتمال زیاد در محاق توقیف خواهد افتاد. ترانه دچار احکام قضایی است و پرونده بازیگریاش در سینما فعلا بسته شده است.
از جمع متولدین نیمه اول دهه شصت میشود به نگار جواهریان و الناز شاکردوست و پریناز ایزدیار و رعنا آزادیور هم اشاره کرد. نگار جواهریان هم بعید است در دو سه سال آینده پروژهای سینمایی را پی بگیرد. او ترجیح داده به اداره یک نان فانتزی در شمال تهران بپردازد. الناز شاکردوست هم مثل طناز طباطبایی در اوج دوران درخشش خود به عنوان بازیگر بود. اما دو فیلم آخرش یعنی تی تی و ابلق به آنچه استحقاقش را داشتند نرسیدند و در هیاهوی حوادث یکی دو سال اخیر بازیهای متفاوت او در نقش یک دختر آذری و یک دختر گیلک گم شدند.
یکی دو پست نه چندان معتبر سیاسی در اینستاگرام کمی کار او را سختتر کرد. باید دید شاکردوست که از خانوادهای ثروتمند هم بلند شده و در اوج دوران پختگی حرفهایاش به سینمای ایران باز خواهد گشت یا نه. اما پریناز ایزدیار که با سرعتی شگفتانگیز از نردبان سینمای ایران بالا رفت و در عرض سه چهار سال به ستارهای محبوب و پولساز بدل شد و میزان دستمزدش هم روند صعودی طی کرد.
او احتمالا ترجیح میدهد بخت خودش را در همین سینمای خانگی و دستمزدهای کلان بیازماید و بالاخره رعنا آزادیور که سه سال قبل با زخم کاری برند خود را احیا کرد و بعد هم بازیهای درخشانی در سریال جیران و فیلم بازنده به نمایش گذاشت. بازی او در فصل دوم سریال زخم کاری نشان میدهد که او حرفه بازیگری را با جدیت دنبال خواهد کرد. بهاره افشاری هم در این خلأ پیش آمده فرصت برای درخشش بیشتری در اختیار خواهد داشت تا به بازیگر معتبرتری بدل شود.
* اما در گذر از همه این طوفانها نسل بعدی متولدین نیمه دوم دهه شصت به بعد، احتمالا پرکارتر از همیشه خواهند بود. آناهیتا درگاهی متولد 1366، هدی زینالعابدین متولد 1368، نازنین بیاتی متولد 1369، هستی مهدوی متولد 1370، گیلدا ویشکی متولد 1370، محیا دهقانی متولد 1370، پردیس احمدیه متولد 1371، لاله مرزبان متولد 1372، ماهور الوند متولد 1373، طرلان پروانه متولد 1376، مریم مومن متولد 1377 از جمله بازیگرانی هستند که از آنها فیلمها و سریالهای متعددی خواهیم دید. همه اینها منوط به این است که این غلتک صاف کردن و یکسان کردن که از سوی برخی مراکز بهراه افتاده، کمی آرام بگیرد و فرصت برای هنرنمایی بازیگران متفاوت مهیا شود. آیا این نسل میتواند جانشین بازیگران مهم و معتبر نسلهای قبلی خود باشد؟ امکانش هست؟
هرچه هست ثروت سینمای ایران در عرصه بازیگران زن به شدت روبه کاهش است اما به همان نسبت تعداد تولیدات هم کاهش پیدا کرده است. اگر خوشبین باشیم بازیگرانی مثل هدی زینالعابدین، پردیس احمدیه، لاله مرزبان و یا هستی مهدوی و ماهور الوند و استعداد تازه کشف شدهای مثل گیلدا ویشکی میتوانند آینده سینمای ایران را هرطوری که هست تضمین کنند. بازیگرانی با استعداد که شاید از این فرصت پیش آمده بیشتر از هرکسی منتفع شوند.