اظهارات عبدالملکی با شواهد همخوانی ندارد

روزنامه هفت صبح| مدتی پیش دبیر شورایعالی مناطق آزاد، حجت عبدالملکی از پیشنهادات و استقبال کشورهای منطقه و آسیایی برای سرمایهگذاری در ایران خبر داد و در قسمتی از اظهاراتش ادعا کرد: «اماراتیها آمدند و اتاق سرمایهگذاری خارجی امارات گفتند که ما تا ۱۰۰میلیارد دلار حاضریم سرمایهگذاری کنیم، طرحهایتان را بدهید. آنها هم تمام طرحها را یکجا بردهاند و دارند بررسی میکنند. در حال رفتوبرگشت هستیم.»
این عبارت او واکنشهای زیادی را به همراه داشت و بسیاری رقم 100میلیارد دلار را غیرواقعی خواندند. حالا روز گذشته فرشید فرزانگان، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران و امارات در گفتوگو با ایلنا گفت نهتنها اتاقی تحت عنوان اتاق سرمایهگذاری خارجی امارات وجود ندارد بلکه اظهارات عبدالملکی هم با شواهد همخوانی ندارد. ادامه صحبتهای فرزانگان را اینجا بخوانید.
اساسا اتاقی تحتعنوان اتاق سرمایهگذاری خارجی امارات وجود ندارد و این عدد 100میلیارد دلار هم عدد قابل توجه و بزرگی است، در حالیکه حجم تجارت ایران و امارات امسال به 25میلیارد دلار رسیده و این عدد 100میلیارد دلاری اعلام شده چند برابر حجم تجارت ایران و امارات است.
رتبه اعتباری ایران در سرمایهپذیری در کمترین رتبه قرار دارد و این ریسک سرمایهگذاری را بیش از پیش میکند و این عدد اعلام شده برای سرمایهگذاریها در ایران بعید است. فرمایش آقای عبدالملکی با شواهد و قرائني كه وجود دارد، همخوانی ندارد.بخشی از امارات با بازارهای جهانی ارتباط دارد و به بازارهای جهانی متصل است و فاینانسها در این کشور از سوی بانکهای بینالمللی انجام میشود و تا زمانیکه روند سرمایهگذاری و خروج پول کاملا مشخص و شفاف نباشد، بعید است که ریسک سرمایهگذاری را قبول کنند.
پیش از سرمایهگذاری باید سازوکار خروج سرمایه از آن پروژه مشخص باشد و باید افراد بتوانند درآمد خود از این سرمایهگذاری را از کشورمان خارج کنند و امکان توسعه آن را در کشور دیگر داشته باشند. بنابراین روند این مسائل باید کاملا شفاف باشد و در این سازوکار و روند، مسائل بانکی و FATF فوقالعاده اهمیت دارد و به سرمایهگذاری با دید جهانی نگاه میشود نه از دید کشوری و منطقهای.
نمیتوان گفت یک کشوری آماده سرمایهگذاری 100میلیارد دلاری در ایران است زيرا وقتي بانکهای ایرانی به بانکهای جهانی متصل نباشد، با صرافی که نمیتوان 100میلیارد دلار را جابهجا کرد.
واقعیت این است که شاهد هستیم كه حوزه کارشناسی رها شده وگرنه افرادی كه از مرحله کارشناسی رشد کردهاند و به مدیریت رسیدهاند، نگاه متفاوتتری نسبت به افرادی که از خارج از سازمانها آمدهاند و مدیر شدهاند، دارند.البته اینگونه نیست که سرمایهگذاری اماراتیها در ایران اصلا قابل انجام نباشد، ممکن است که یک سرمایهگذار اماراتی به دلیل ریشههای مشترکی كه در ایران دارد، تمایل به سرمایهگذاری در کشورمان داشته باشد و در حد معقول نسبت به سرمایهگذاری در ایران اقدام کند که قصدی هم برای خروج سرمایه خود و درآمد خود از ایران نداشته باشد. اما به هر حال آن سرمایهگذاری که دست به این اقدام میزند به خوبی ایران را میشناسد و به خوبی میداند که در کجا چه سرمایهگذاری انجام دهد.
هرچه روابط بینالمللی بانکی تسهیل شده، میزان سرمایهگذاری هم افزایش پیدا کرده که اوج آن در سال 2017 بوده است. موضوع این است که جذب سرمایهگذار نباید به تعداد افراد ایرانی- اماراتی یا سرمایهگذارانی که ریشهای در ایران دارند، محدود شود و سرمایهگذاری باید روند توسعهای داشته باشد و شرط آن هماهنگ شدن با ضرباهنگ نظام بینالملل است و این دو رابطه مستقیم با هم دارند و هر زمان که روابط ایران با غرب بهتر شده، جذب سرمایهگذاری در ایران افزایش پیدا کرده است.
در حال حاضر شاهد آن هستیم كه میزان تجارت ایران و چین که با این کشور قرارداد راهبردی 25ساله داریم، به کمترین حد در طول سالهای گذشته رسیده است. این روند نزولی به این دلیل بوده که شرکتهای چینی با بازارهای جهانی و تمام کشورهای دنیا در حال همکاری هستند و عدد تجارت و همکاری با ایران عدد بزرگی نیست که بخواهند ریسک این سرمایهگذاری را بپذیرند. شاید یک بانک دست چندمی روابط با ایران را پوشش دهد اما باید دید این روابط تا چه اندازه بهنفع کشورمان بوده است.