تقسیمبندی بازیگران زن سینمای ایران در دهه۵۰

روزنامه هفت صبح| سینمای ایران در سالهای قبل از انقلاب عموما سینمایی مردانهست که نقشهایی فرعی و کلیشهای را تقدیم ستارههای زن میکرد. به سنت سینمای هند و مصر، زنان برای جلوهنمایی فیلمها انتخاب میشدند و هنر بازیگری بهعنوان یکی از سختترین رشتههای هنرهای نمایشی چندان به کار این زنان نميآمد.
بهخصوص که یکسری دوبلور کارآزموده کار این بازیگران را سادهتر هم ميکرد. اینجا مروری داریم بر بازیگران زن سینمای ایران در دهه پنجاه. از چهرههای مشهور فیلمفارسی تا بازیگرانی که با دقت راه خودشان را از فیلمفارسی جدا کردند و از موج سینمای هنری تحت حمایت وزارت فرهنگ و همینطور دفتر فرح سود جستند. و البته نوستارههایی که به دلایل مختلف مثل ازدواج و یا وقوع انقلاب، در مسیرشان توقف ایجاد شد.
یک: شهره آغداشلو تنها زن بازیگر استاندارد سینمای ایران در سالهای قبل از انقلاب بود. تنها بازیگری که میتوانست با ستارههای زن پرشمار سینمای ما در سالهای پس از انقلاب برابری کند. این واقعیتی است که بازیگران زن قبل از انقلاب عموما به کیفیت هنری بازیگران پس از انقلاب دست نیافتند. مثلا خانم فروزان در بیش از 100 فیلم ظاهر شد اما در همه آنها صدایش دوبله شد و بهجز دو فیلم دایره مینا و رقاصه شهر کسی بازی متفاوتی از تکستاره بزرگ سینمای قبل از انقلاب ایران بهیاد ندارد.
ستارهوارگی او به هنر بازیگری مربوط نبود و مستقیما به جمال ایشان و همینطور زحمات دوبلور محترم ربط پیدا میکرد. پوری بنایی بااستعداد بود اما فرصتی برای نشان دادن تواناییهای خود بهعنوان بازیگر پیدا نمیکرد. شاید قیصر و شاید غزل هر دو از مسعود کیمیایی تنها نشانههای موجود از هنر بازیگری پوری بنایی باشند. آذرشیوا ستاره دهه چهل به شیوهای قدیمی بازی میکرد و به قولی اولد فشن محسوب میشد.
ایرن زازیانس چندان دربند بازی خوب و یکدست نبود و او هم مثل فروزان راه دیگری را انتخاب کرده بود. سپیده و مرجان و شورانگیز طباطبایی اصولا بازیگرهای خوبی نبودند و از آنها هیچ نشانهای از تلاش برای پیشرفت در هنر بازیگری بهچشم نمیخورد و در مقوله جلوهگری بابطبع سینمای فارسی متوقف شده بودند. اینها ثروت سینمای تجاری و یا به قولی فیلمفارسی بودند: فروزان، ایرن، پوری بنایی، آذر شیوا، شورانگیز طباطبایی، سپیده و مرجان! نام آخر این دسته مطمئنا فائقه آتشین است.
سهگانه او با بهروز وثوقی یعنی ممل آمریکایی و ماه عسل و همسفر و بازی خوبش در بیتا و بازی قراردادی و پرسوز و گدازش در امتداد شب نشان داد که او مورد استقبال تماشاگران قرار میگیرد اما او هم بازیگر ششدانگی نبود و فقط آنقدر باهوش بود که کلیشههای موجود در هر صحنه را بهخوبی پیدا کند و از آنها سود بجوید. شهره صولتی هم تازه پا در این صنعت گذاشته بود که با انقلاب از ادامه راهش بازماند. وقتی او در فریاد زیرآب بازی کرد تنها 19 سال داشت و به نسبت بد هم بازی نکرد. بازی او مقابل داریوش موجب دلخوری گوگوش شد که تا امروز هم ادامه داشته است.
دو: حالا بیایید به سمت طیف متفاوت حرکت کنیم: نوری کسرایی در دهه پنجاه سعی کرد با انتخابهایش راه خود را بهعنوان یک بازیگر حرفهای پیدا کند. بازی در تنگنا، تنگسیر، سازش و شازده احتجاب نشانهای از پشتکار این زن جوان جویای نام بود. اما از میانه دهه انگار خسته شده بود. خورد به دوران افول سینمای ایران بین سالهای 55 تا 57 و سپس انقلاب و ممنوعالکاری او. فرزانه تاییدی هم کارنامه نازکی داشت. او که سالها در آمریکا زندگی کرده بود تلاش میکرد در سینمای ایران از کلیشههای جنسی عبور کند و خود را نجات دهد. بازی در سفرسنگ، خاک و فریاد زیرآب نشانهای از این تلاش نهچندان پرفایده او بودند.
او سعی کرد در سالهای پس از انقلاب هم به کار ادامه دهد اما از سال 1360 رسما ممنوعالفعالیت شد و رفت به سمت انگلیس. مری اپیک هم از دسته بازیگرانی بود که سعی میکرد خودش را از تیررس سینمای فیلمفارسی دور نگاه دارد. بازیهایش در فیلمهایی مثل داش آکل، مظفر، اسرار گنج دره جنی و بنبست نشانهای از این تمایل هستند. بازی او در بنبست نشانههایی از برخی سرچشمههای هنر بازیگری را در خود داشت که خب بعدش دیگر فرصتی پیدا نکرد.
زری خوشکام دیگر چهرهای بود که سینمای ایران در ابتدای دهه پنجاه رو کرده بود. او در 24 سالگی با فیلم آدمک وارد سینما شد و در همان یک سال و نیم اول فعالیتش بهعنوان دختری 24ساله و تازهکار در 9 فیلم در نقشهای اصلی ظاهر شد و مقابل همه ستارههای مرد سینمای ایران بازی کرد.
از فردین تا قادری و سعید راد و ملکمطیعی و بهروز وثوقی و… ازدواجش با علی حاتمی پایانی بود بر این دوره طوفانی نوستاره سینمای ایران که میتوانست یک فروزان دیگر باشد. بعد از ازدواج خوشکام تقریبا سینما و بازیگری را کنار گذاشت. البته تقریبا.
پروانه معصومی هم یکی از معدود بازیگران سینمای قبل از انقلاب بود که کارنامه قابلقبولی برجای گذاشت. او در کل دهه پنجاه تنها در شش فیلم ظاهر شد. شامل رگبار و غریبه و مه و کلاغ هر سه ساخته بهرام بیضایی، بیتا و شهر قصه و یک فیلم کوتاه به اسم سفر باز هم ساخته بیضایی.
تنها اسمهای باقی مانده از ستارههای زن سینمای ایران فخری خوروش و آفرین عبیسی هستند. خوروش یک بازیگر کارآزموده تئاتر بود که مهمترین نقش کلیدیاش در فیلم آقای هالو بود.سال 1350. وقتی که خودش 41 ساله بود. در دهه پنجاه او در فیلمهای مهمی مثل شازده احتجاب، سوتهدلان و شطرنج باد ظاهر شد. خوروش هم مثل پروانه معصومی با اتکا بر کارنامه قابل دفاعش توانست در سینمای پس از انقلاب هم به بازی ادامه دهد. آفرین عبیسی هم قرار بود مثل زری خوشکام به نوستاره فیلمفارسی بدل شود. حضور صاعقهواری در فیلم طوقی و سپس کاکو داشت اما ازدواج با منوچهر صادقپور موجب شد تا او هم در اوج جوانی از بازیگری در سینمای ایران کنار بکشد.
سه: شهره آغداشلو هم مثل مری اپیک و پروانه معصومی دقت ویژهای داشت که در فضای فیلمفارسی گیر نیافتد. او تنها در سه فیلم ظاهر شد. یعنی در سوتهدلان، گزارش و شطرنج باد. فیلمهایی از علی حاتمی، عباس کیارستمی و محمدرضا اصلانی. اما شیوه و روش مواجههاش با هنر بازیگری به گونهای بود كه بسیاری او را ستاره آینده سینمای ایران میدانستند. اما او در همان سال 57 به انگلیس رفت و مسیر زندگیاش از سینماي ایران کاملا جدا شد.