مطلبی مغرضانه درباره فیلمی که همه اسکارهای مهم سال را درو کرد

روزنامه هفت صبح، کمال بردبار| یک: اسکار چه مرگش است؟ دردش چیست؟ آیا عامدانه در حال انجام کرشمههای نژادی و جنسیتی و جنسی است آن هم به شکل بیوقفه یا قربانی ناخواسته گرایشات و ترندهای روز جهانی شده که سایهاش را بر سینما هم برقرار کرده است؟
آیا گسترش عضو گیری آکادمی اسکار و تلاشش برای دخیل کردن سلیقههای متفاوتتر از تمام دنیا این بلا را سر اسکار آورده یا برعکس با تمهیدی آگاهانه در حال گشودن بازارهای مالی جدید برای خود هستند؟ سوالها را میتوان همین طور ادامه داد. مثلا این که موفقیت پارازایت و سریال اسکویید گیم و همین طور ترانه گانگنام استایل و این طور چیزها آنها را متوجه سمت شرق آسیا کرده و بازار بزرگی که در مجاورت بازیهای کامپیوتری شکل گرفته؟
یا این که اصلا توطئهای در کار نیست و این انتخابها نتایج گریزناپذیر دنیای نو هستند. حاصل سیطره دوباره گلوبالیستها. شاید هم ما در این گوشه دنیا آن قدر از موجها و جریانات سینمایی عقب افتادهایم که نمیتوانیم این موفقیت را هضم کنیم. شاید این چیزی که به نظر ما یک هیستری جنون آمیز در ستایش یک فیلم آشفته و غیرجذاب است، در واقع نمونهای از تغییر سلیقه دوستداران سینما در سراسر جهان است.
وگرنه چطور ممکن است میانگین آرای 361 هزار نفر در سراسر جهان به این فیلم عدد هشت باشد؟ شاید غیرعادی بودن فیلم همان چیزی باشد که منتقد فیلم اسلش با هیجان توصیف کرده است:«شبیه هیچ تجربه دیگر ما از فیلم دیدن نیست.» شاید مشکل از ماست.
دو: بردن هفت اسکار و در واقع درو کردن همه اسکارهای مهم در ساخت و فیلمنامه و تولید و بازیگری (به جز اسکار نقش اول مرد که طبیعتا به برندان فریزر برای فیلم نهنگ رسید ) توسط فیلم عجیب و غیرقابل هضم همه چیز همه جا درآن واحد( به یکباره) برای سینمادوستان واقعی یک شوک به تمام معنا بود. نه برای سینمادوستان که حتی خود سازندگان فیلم هم شوکه شده بودند.
این حجم درو کردن جوایز اسکار با این حدت و غلظت از کمتر فیلمی در تاریخ سینما برآمده است. فیلمی دوزبانه که توسط کمپانی مشهور a24 (متخصص ساخت فیلمهای مستقل که بخصوص در تولید فیلمهای ترسناک کم هزینه و فیلمهای چند فرهنگی تبحر ویژهای دارند)تولید شده و میلیونها مهاجر چینی ساکن درآمریکا و کانادا را به وجد آورده و در هنگ کنگ و چین هم به شدت مورد استقبال قرار گرفته است. با عجیبترین داستان و قراردادهای داستانی. و عجیبترین جلوههای ویژه و غریبترین شخصیت پردازیها.
سه: خب در دنیایی هستیم که در جنون ترندها و جلوهگریهای منتقدین جوان جویای نام فیلم ژان دیلمان ساخته خانم شانتال آکرمن با ساختار ساده و روایت قابل پیشبینیاش بهترین فیلم تاریخ سینما میشود و ریاست هیات داوران یکی از بزرگترین و معتبرترین جشنوارههای سینمایی جهان به خانم کریستین استوارت میرسد تا گرایشات متفاوت جنسیاش به پرچم تبلیغاتی جشنواره بدل شود.
پس طبیعی است که نباید از موفقیت حیرت انگیز این رولر کاستر چینی - آمریکایی حیرت کنیم. راستش در انتهای این مطلب باید به دو نکته اشاره کنم: شخصا فکر میکنم در موفقیت همه چیز همه جا به یکباره توطئهای در کار نبوده و با یکی دیگر از جلوههای جنون جمعی دنیای جدید روبه رو هستیم. و دوم این که شخصا میخواهم نظرم را درباره این فیلم،کارگردانی اش، بازی خانم میشله یوآ ، فیلمنامه ، بازی خانم جمی لیکورتیز ،بازی آقای کی هوا کوان و موسیقی فیلم ارائه بدهم. همه رشته هایی که این فیلم جایزه اسکار برده است: غیرقابل تحمل!