باشگاه فیلم | نهنگ، حرف‌های زنانه و قهرمان محلی
روزنامه هفت صبح| فیلم نهنگ افکار عمومی سینمادوستان ایرانی را تحت تاثیر خود قرار داده است.داستان خوش قلبی و عاطفه و احساسات، با معجونی از گفت‌و‌گوهای طولانی. نهنگ، همان کاری را برای سینمای امسال انجام می‌دهد که فیلم پدر در سال گذشته انجام داد. اقتباسی سینمایی از یک نمایشنامه. فیلمی پر از دیالوگ و شخصیت پردازی و بدون حادثه. آدم‌هایی که به سبک سنت تئاتری ،گفت وگوها‌ی تندی با یکدیگر دارند و عواطف و دیدگاه‌هایشان را در کلمات جاری می‌کنند.
این حجم عاطفه و پیام آن وقت معنا پیدا می‌کند که یادمان باشد بسیاری از فیلم‌های روز جهان اکشن‌های سرگیجه‌آور ملهم از بازی‌های کامپیوتری هستند. فیلم روایت زندگی چارلی است. مردی که به شکل آنلاین شیوه‌های مقاله نویسی و نگارش را به مجموعه‌ای از دانشجویان درس می‌دهد. اما در این جلسات آنلاین هیچ وقت تصویر خودش را روی خط نمی‌فرستد.
چرا که او مردی بسیار چاق با وزنی بالای 250 کیلوگرم است که توانایی انجام امورات روزانه خود بدون کمک پرستار شخصی‌اش را ندارد. فربه بودن او علتی عاطفی دارد و ناشی از غم حاصل از فقدان پارتنرش و مرگ او بوده است. او به خاطر پارتنرش، همسر و دختر 8 ساله‌اش را رها کرده بود و حالا در شرایطی که به علت چاقی و مشکلات عروقی درآستانه مرگ قرار دارد یک بار دیگر با زندگی گذشته‌اش رودررو می‌شود. به‌خصوص با دخترش که موجودی 16 ساله، طعنه زن، ضد اجتماع و حتی سنگدل است.
فیلم اما در مسیر روایت خود مدام دچار دست‌انداز و لکنت می‌شود. کارگردان آشنا و محبوب فیلم دارن آرونوفسکی که از سردمداران سینمای آزار است و حاصل دستپخت‌های قبلی‌اش را در مرثیه‌ای برای یک رویا، قوی سیاه و مادر دیده‌ایم اینجا هم از مصائب فیزیکی قهرمان داستان یعنی چارلی تله‌اي می‌سازد برای گرفتار کردن تماشاگر و از بین بردن مقاومت او.
بازی فو‌ق‌ا‌لعاده برندان فریزر و گریم طاقت فرسای او موجب می‌شود تا این فرایند به بهترین شکل ممکن رخ بدهد. با این حال در نهایت فیلم هیچ نقطه دید مشخص و ثابتی را انتخاب نمی‌کند. مفاهیم پراکنده در لابه‌لای فیلم مطرح می‌شوند و پیشنهاد کارگردان فقط منقلب کردن ما و بیدار ساختن حس ترحم ماست. فیلم در لبه حرکات سادومازوخیستیک حرکت می‌کند بی‌آنکه زیر بار آن برود! فیلم مي‌خواهد داستانی از بخشش و وسعت روح را برای ما نقل کند که دست آخر به یک رستگاری نمادین ختم می‌شود.
اما جدا از همه اشک‌ها و احساسات منقلب شده ما، به هدفش نمی‌رسد. ما گیج و سرگردان و با گونه‌های خیس در تاریکی رها می‌شویم. شکست فیلم بسیار مشابه اتفاقی است که برای فیلم اشباح اینیشرین هم رخ داد. همانطور لفاظی‌هاي کلامی بی‌انتها و بدون هیچ مقصدی. فیلم‌هایی که روده دراز و کم بازده هستند.
نهنگ اسکار بازیگر مرد را برای برندان فریزر به همراه خواهد آورد اما در کارنامه کارگردان فیلم یعنی دارن آرونوفسکی نقطه چندان مثبتی محسوب نمی‌شود.شخصیت‌های فیلم غیرمعمول هستند اما مشکل این‌جاست که غیر قابل فهم هم هستند و این نقطه ضعف بزرگ فیلم و البته متن نمایشی اولیه است. در مقایسه با پدر، نهنگ یک پروژه شکست خورده محسوب می‌شود.
The whale. 2022
4 از 10
حرف‌های زنانه
یک جلسه آکادمیک و نمادین از تمام سرشاخه‌های مفهومی فمینیسم. در یک فضای تخیلی، کارگردان بر مبنای روایت فیلمنامه نویس و پشتوانه داستانی آن، یک دنیای تخیلی می‌آفریند و به خیال خود با زیرکی همه چالش‌های حقوق زنان را دربطن آن می‌ریزد و سویه‌ای افراطی علیه مردان اتخاذ می‌کند. شگفت انگیز است که حرف‌های زنانه به جمع 9 تیم کاندیدای اسکار بهترین فیلم راه یافته است و نشان می‌دهد جریان حقوق زنان چقدر در میان بازیگران هالیوود و مدیران استودیوها طرفدار دارد. حرف‌های زنانه به شکلی باورنکردنی سطحی است. آن قدر که مثلا آیرون من را می‌توان در کنار این فیلم همچون یک اثر روشنفکرانه عمیق ستود.
Women talking.2022
4 از 10
قهرمان محلی
بیزینسمن آمریکایی می‌آید به شمالی‌ترین نقطه اسکاتلند تا برای شرکتش اراضی روستاییان را بخرد که صرف استخراج و توسعه منابع نفت وگاز شوند. روستاییان هم با همان حسابگری مشهور ملی‌شان سعی می‌کنند این معامله به بهترین وجه جوش بخورد.همان داستان تکراری کشف دوباره زندگی توسط مردمان غرق شده در فعالیت‌های اقتصادی و ماشینی. کشف طبیعت، کشف آسمان، کشف روابط معمولی و آدم‌های عادی، کشف می و باده و ساقی به شکل یکجاو کشف شادمانی‌های دسته جمعی ( تعطیلات رمی، تایتانیک،می‌دانم کجا می‌روم، یک سال خوش، در یک‌شب اتفاق افتاد) اما اینجا طبیعت مثل دیگر کار فورسایت (یعنی هاوس کیپینگ ) خودش یک بازیگر بزرگ است. معجزه‌ای که خودش را مدام به ما نشان می‌دهد. قهرمان محلی دلنشین است و با یک تم ظریف وغافلگیرانه کمیک که خب در دقایقی اشک شما را هم در می‌آورد.
فورسایت مستحق جایگاه والاتری در تاریخ سینما بود.
Local hero. 1983
