اطلاعات جغرافیایی درباره شهرهای زلزلهزده ترکیه و سوریه

روزنامه هفت صبح، سارا سبزی| زلزله شدید روز گذشته که جنوب شرقی ترکیه و شمال سوریه را تحت تاثیر قرار داد، چیزی فراتر از تصور ما خسارت جانی و مالی برجا گذاشته است. ترکیه از مهمترین و نزدیکترین مقصدهای مهاجرتی مردم ایران است.مرکز این زلزله 8/7 ریشتری استان قهرمانمرعش است که در جنوب شرقی ترکیه قرار دارد؛ هممرز با چند استان زلزلهزده دیگر.
زلزله چقدر با مناطق تفریحی ترکیه فاصله دارد؟
تمرکز ایرانیهای مهاجر بر شهرهای آنکارا، استانبول، ازمیر، آنتالیا، آلانیا، ارزروم، آدانا و ترابزون است که اکثرا فاصله زیادی با مناطق زلزلهزده دارند، بهغیر از شهر آدانا که هنوز خبری از فوتیهای ایرانی احتمالی آن نیست؛ چون اینترنت اختلال زیادی دارد و مناطق شمال آن آسیب بیشتری دیده است.
استانهای زلزلهزده ترکیه چند ویژگی مشترک و متفاوت با مناطق توریستی آن دارند؛ همه آنها در جنوب شرقی ترکیه و در واقع منطقه آناتولی جنوب شرقی قرار گرفتهاند و نسبت به مناطق غرب و جنوب غرب از توسعه کمتری برخوردار بوده اند. رود فرات تاریخی هم از کوهستانهای شرق آناتولی آغاز میشود. همه این شهرها حداقل 700 کیلومتر با مهمترین مراکز سکونت ایرانیان مقیم ترکیه فاصله دارند. استانهاي زلزلهزده ترکیه عموما مرکزی همنام با خود دارند و فاصله زیادی با سوریه ندارند.
ما برای درک بهتر از فاصله مناطق زلزلهزده ترکیه با مرزهای ایران، دو شهر تبریز و چالدران را به نمایندگی از شهرهای شمال غربی ایران در نظر گرفتیم که این فاصله قابل لمس باشد. جزئیات خسارت و آخرین خبرها درباره این زلزله را میتوانید در صفحه 14 بخوانید، اما اینجا قرار است از وضعیت جغرافیایی استانهای زلزلهزده ترکیه و سوریه تعریف کنیم.
قهرمان مرعش
یکی از استانهای ترکیه است که در کوهپایه کوههای تاوروس قرار دارد و مرکز زلزله است. این شهر تاریخی طولانی دارد و حتی رومیها آن را بهنام ماراسیون میخواندند. این استان توریستی است . جمعیت کرد و آشوری هم در این استان بالاست و بخشی از اهالی این استان را تشکیل میدهند. فاصله آن با شهرهای مرزی ایران مانند چالدران 975 کیلومتر است.
غازیانتپ
شاید نام این استان را به شیوههای دیگری هم شنیده باشید. این استان بهنام عینتاپ هم خوانده میشود. غازیانتپ مرکزی به همین نام دارد و در جنوب شرقی ترکیه و هممرز با قهرمانمرعش است. مرکز استان یعنی شهر غازیانتپ حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد. این شهر ششمین شهر پرجمعیت ترکیه محسوب میشود و بیشتر اهالی آن کرد هستند. غازی انتپ شهری صنعتی و اقتصادش مبتنی بر تجارت و کارخانهداری است. علاوه بر اين بهعنوان یکی از شهرهای مهاجرپذیر با جمعیت بالایی از دانشجویان شناخته میشود. این شهر در قرن هجدهم از شهرهای مهم ارامنه محسوب میشد.
شانلی اورفه
این استان بهنام اورفه یا الرها هم خوانده میشود و همان شهر رها یا ادسای باستانی است. طبق آخرین آمارها جمعیت این استان بیشتر از 561 هزار نفر است و مثل سایر استانهای زلزلهزده ، در جنوب شرقی ترکیه قرار دارد. این استان در 80 کیلومتری شرق رودخانه فرات و 60 کیلومتری مرز سوریه است. امروز بیشتر جمعیت شانلی اورفه عرب است. آب و هوای اورفه گرم و خشک و در زمستان سرد و مرطوب است. شانلی اورفه چیزی حدود 800 کیلومتر با شهرها و مرز شمال شرقی ایران فاصله دارد.
دیاربکر
دیاربکر یا سرزمین بکر بزرگترین شهر کردنشین ترکیه و دومین شهر بزرگ ترکیه بعد از قاضی انتپ در منطقه آناتولی جنوبی است. نام این استان به ساکنانی عربزبان از قبیله بکر اشاره میکند که در قرن هفتم میلادی به این منطقه مهاجرت کردهاند. در سرشماری رسمی سال ۲۰۱۰، استان دیاربکر بیش از یک میلیون و 500 هزار نفر جمعیت داشت. مرزهای این استان هم با ایران حدود 800 کیلومتر فاصله دارد.
استان آدانا
از بین استانهایی که تا الان بررسی کردیم، نام آدانا برای ایرانیها آشناتر است؛ چون همیشه مقصد گردشگری، کار و اقامت بوده است و برای مسافران تابستانی آنتالیا هم فرودگاه آدانا پایگاه فرود بوده است. استان آدانا با دریای مدیترانه 30 کیلومتر فاصله دارد و پنجمین شهر پرجمعیت ترکیه پس از شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و بورسا است.
استان آدیامان
این استان یکی از مناطق کردنشین ترکیه است و از بین استانهای زلزلهزده، نزدیکترین فاصله را با ایران دارد؛ 797 کیلومتر با آخرین استان غربی ایران. مهمترین نکته درباره این استان زمینهای کشاورزی گسترده است.
مالاتیا
مالاتیا یا ملطیه، شهر هزاران ساله استانی با همین نام . این استان در بخش غربی منطقه آناتولی شرقی ترکیه است؛ یعنی بخشی که به آن فرات علیا گفته میشود به نام سرزمین زردآلو معرفی میشود. این استان نسبت به استانهای زلزلهزده دیگر، به ایران نزدیکتر است .
استان هاتای
نام این استان هم به شکل دیگری گفته و نوشته میشود: استان ختای که مرکز آن شهر انتاکیه است و روایتهای زیادی درباره قدمت این شهر وجود دارد. تاریخ آن را تا عصر برنز هم عقب بردهاند و میگویند که این استان بخشی از سوریه معاصر بوده که در سال 1939 به ترکیه الحاق میشود. موقعیت جغرافیایی این استان جنوب ترکیه و سواحل مدیترانه است که از سمت شرق و جنوب با سوریه هممرز است.
اعضای تیم والیبال بانوان این استان هم شامل ۱۴ بازیکن زیر آوار مانده بودند. علی قلیزاده فوتبالیست ایرانی عضو تیم فوتبال قاسم پاشاست که برای بازی با تیم هاتایاسپور به این شهر (هاتای یا همان ختای ) رفته بود. او از نجاتیافتگان این زلزله است که در لحظات آخر توانست خودش را از هتل محل اقامت بیرون بکشد.
کدام مناطق سوریه آسیب دیده است؟
در این زلزله استانهای شمال سوریه یعنی ادلب، حلب، لاذقیه، حماه، طرطوس و رقه آسیب بیشتری دیدهاند. از بین این مناطق ادلب و بخشهايي از لاذقیه، حماه و حلب در دست مخالفان دولت سوریه است. همه استانهای زلزلهزده سوریه تاریخی و تعدادی از آنها مثل طرطوس تجاری هستند و اهمیت اقتصادی دارند.
استان حلب
حلب از کهنترین شهرهای خاورمیانه است و در 355 کیلومتری شمال دمشق پایتخت آن قرار دارد. این استان با مرزهای ایران بیش از 1000 کیلومتر فاصله دارد و در جریان جنگ سوریه آسیب زیادی دید.حلب دومین شهر مهم سوریه است و حتی برخی اهمیت آن را از دمشق هم بیشتر می دانستند. یکی از مهمترین اتفاقات این شهر در دوران جنگ، نبرد حلب است که بین نیروهای مخالف دولت سوریه و دولت و ارتش این کشور صورت گرفت که در نهایت به آزادی این شهر توسط نیروهای ارتش سوریه ومستشاران ایرانی ختم شد. بیش از چهار میلیون نفر جمعیت دارد و 80درصد جمعیت این استان مسلمان سنی مذهب است.
لاذقیه و طرطوس
لازقیه هم پنجمین شهر بزرگ سوریه و مهمترین بندر آن محسوب میشود. استان لاذقیه به همراه استان طرطوس تنها استانهایی در سوریه هستند که به دریا راه دارند. طَرطوس شهر و بندری در جنوبغربی سوریه بر ساحل دریای مدیترانه است. شهر 93 هزار نفر جمعیت دارد و پس از لازقیه دومین بندر بزرگ در کرانههای سوریه اعلام شده است. بیشتر مردم طرطوس از عربهای مدیترانه خاوری هستند ولی در حدود سه هزار یونانیتبار نیز در شهرک حمیدیه در جنوب طرطوس زندگی میکنند. این شهر در حال حاضر در دست مخالفان دولت سوریه است.
حماه و ادلب
استان حماه در سوریه هم در این زلزله خسارت جانی و مالی زیادی داشت. 61 درصد مردم حماه مسلمانان سنی، 19درصد علویها، 12درصد اسماعیلیها، یک درصد شیعیان و جامعه کوچک مسیحی هم هفت درصد مردم استان حماه را تشکیل میدهند.
استان ادلب از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۱۷ کاملاً تحت کنترل مخالفان سوریه قرار داشت. دولت سوریه از سال ۲۰۱۸ مناطق این استان را یکی پس از دیگری از مخالفان پس گرفت و از آن زمان تاکنون، نیمی از این استان را دولت سوریه کنترل میکند.