مناظره خزعلی و ابتکار؛ آنطور که فکر میکردیم نشد

روزنامه هفت صبح | مناظره انسیه خزعلی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده بهعنوان مهمترین مسئول زن در دولت ایران و معصومه ابتکار که در دوران سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی هم رئیس سازمان محیطزیست بود و هم چهار سال معاون امور زنان رئیسجمهور، میتوانست یک مواجهه داغ تلویزیونی در عرصه حقوق زنان باشد. شاید هم حرفهای ریشهای و کاربردی خانم نصر اصفهانی در برنامه هفته قبل انتظارات ما را زیاد کرده بود.
اما خب نتیجه این هفته خیلی قابل ذکر نشد. صحبتهاي خانم ابتکار حاوی موضوعاتي بودند که بیشتر در مجامع عمومی و البته فضای مجازی میشنویم و میخوانیم و بهنوعی مدل «اصلاحطلبیزه» حرفهای زنان در اعتراضات پاییز 1401 بودند و حرفهای خانم خزعلی هم بیشتر یک دفاع رسمی و محترمانه از سیاستهای دولت رئیسی در حوزه زنان بود. نوعی گردگیری بین دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در عرصه زنان که میتوانست عینا در دهه هشتاد هم اتفاق بیفتد. تحلیلی از حرفهای این دو نفر را در ادامه خواهید خواند اما بگذارید درباره انسیه خزعلی و معصومه ابتکار بیشتر بدانیم و در مورد مهمترین تناقضات زندگی هر دو نفر!
یک: معصومه ابتکار متولد 1339 است و فرزند تقی ابتکار. پدرش رئیس سازمان محیطزیست در دوره بنیصدر بود. به این ترتیب میتوانید معصومه را یکی از نخستین آقازادههای پس از انقلاب بدانید. معصومه ابتکار در دوران کودکی شش سال در آمریکا و در پنسیلوانیا زندگی کرد. دورهای که پدرش در حال گذراندن تحصیلات تکمیلی مهندسی مکانیک در آمریکا بود. در اواخر دهه چهل آنها به تهران بازگشتند. معصومه ابتکار در سال 1356 وارد دانشگاه پلیتکنیک شد تا نشان دهد دانشجوی باهوش و درسخوانی است.
او در سال 1358 و درحالیکه فقط نوزده سال داشت و احتمالا دانش سیاسی خاصی هم نیاندوخته بود، در کنار حبیبالله بیطرف، ابراهیمزاده، عباس عبدی و میردامادی از اعضای اصلی و راهبر تسخیر سفارت آمریکا بود. حرکتی رادیکال که تاریخ ما را چه خوب و یا چه بد به دو بخش مجزا تبدیل کرد. زبان انگلیسیاش بهخاطر سالهای اقامت در فیلادلفیا و ماساچوست خوب بود و سخنگوی دانشجویان شد و در همه دنیا به چهرهای شناختهشده بدل شد. با نام مستعار خواهر مری. این اتفاق منجر به سرنگونی دولت بازرگان شد و جلو افتادن انتخابات ریاست جمهوری و البته انتخاب ابوالحسن بنیصدر.
در همین بحبوحه گروگانگیری و در سن 20سالگی با یکی دیگر از دانشجویان پیرو خط امام بهنام سیدمحمد هاشمی ازدواج کرد. او در سالهای بعد مدرکش را نه از پلیتکنیک که از دانشگاه بهشتی در رشته مهندسی پزشکی گرفت و بعدها در دانشگاه تربیت مدرس دکترایش را در ایمونولوژی هم اخذ کرد. او در سال 1376 و در دولت سیدمحمد خاتمی رئیس سازمان محیطزیست شد. در 36سالگی. یعنی جا پای منصب پدر گذاشت.
شناخت او از مسئله محیطزیست در ایران بر پایه تحصیلات خاصی نبود و بیشتر برگرفته از زندگی با پدری بود که او هم بهرغم داشتن مدرک در رشته مهندسی مکانیک دو سال رئیس سازمان محیطزیست شده بود. هرچند مقالهای از معصومه ابتکار با عنوان نقش آلایندههای هوا در بیماری آسم ثبت شده که مربوط به سال 1382 و در اواخر دوره مدیریتش بر سازمان محیطزیست است.
در نیمه دهه هشتاد در دوران افول ستاره اصلاحطلبان وارد شورای شهر تهران شد اما در دولت روحانی دوباره در مقام ریاست محیطزیست قرار گرفت. اینبار در شرایطی به این منصب رسید که مشکلات محیطزیستی مثل هوای غبارآلود اهواز و یا هوای آلوده تهران و یا به یغما رفتن جنگلهای هیرکانی به مسئلهای مهم در سطح کشور بدل شده بود. از معصومه ابتکار در این دوره حرکت سرنوشتسازی در ذهن نمانده است. شاید مهمترین حرکت او الزام ارزیابی محیطزیستی در تمام طرحهای اقتصادی کشور بود.
او مدیری عموما تهراننشین بود و یکی از مهمترین اکتهایش حضور در اجتماع صاحبان سگهای خانگی در تهران و درست در کنار ساختمان محیطزیست بود. او در دورهای بهشدت با تولید بنزین پتروشیمی مخالفت کرد و اصولگرایان اتهاماتی را به همسرش وارد کردند در مورد دست داشتن در واردات بنزین که البته از سوی خانواده ابتکار و هاشمی تکذیب شد. بههرحال معصومه ابتکار 12 سال در راس سازمان محیطزیست ایران قرار داشته است. او چهار سال پایانی دولت روحانی به معاونت امور زنان منصوب شد و در کانون حملات عموما غیرمنطقی بخش رادیکال اصولگرایان قرار گرفت که او و شهیندخت مولاوردی را به شکل متناوب مینواختند.
بهجز تصادف اتومبیلش در سال 1393 وقتی در خط ویژه میرانده و موجب شکستن دست و دندهاش شد و یک اتهام در مورد کپیبرداریاش در یک مقاله علمی که از طرف خود او تکذیب شد، و همچنین حمایت ضمنی از برخورد خشن با معترضان آبانماه 98، مهمترین چالش سیاسی او حضور فرزندش برای تحصیل و زندگی در آمریکا بود. کشوری که او هم در کودکی در آنجا زندگی کرده و میگویند پاسپورت آنجا را هم دارد و در عین حال سفارت آنجا را نیز در تهران تصرف کرده بود. خودش تلاش کرد این تناقض را به شکل قانعکنندهای برطرف کند اما بعید است این اتفاق افتاده باشد.
دو: انسیه خزعلی هم بهنوعی آقازاده است. فرزند آیتالله خزعلی از فقهای شورای نگهبان. او سه سال از معصومه کوچکتر است. در قم متولد شده، تحصیلات پایه حوزوی دارد و بعد لیسانس و دکترایش را در ادبیات عرب گرفته و چهار سال هم رئیس دانشگاه الزهرا بوده. خواهر بزرگش کبری خزعلی عضو موثر شورایعالی فرهنگی است و دو برادرش یکی مهدی خزعلی که از فعالان اپوزیسیون داخل کشور است و یکی دیگر سمیر زند که از چهرههای موسیقی پاپ محسوب میشود. سال 1358 و در 15سالگی با محمدرضا رضازاده ازدواج کرد. همسرش در سال 1384 در دولت احمدینژاد استاندار فارس شد.
انسیه خزعلی در حال حاضر معاون رئیسجمهور است و یکی از کسانیکه در تلاشند چهرهای معتدل و دارای سعهصدر در برخورد با زنان و بانوان در پوششهای مختلف از خود نشان دهند. که خب با توجه به شرایط فعلی وظیفه بسیار سختی بر دوش ایشان است. او هم مثل معصومه ابتکار درگیر ماجرای پسرش شد. حمید رضازاده که مقیم کاناداست و یک شرکت تولید نرمافزارهای موبایلی دارد که برخی آن را فعال در تولید ویپیان میدانند.
یعنی معاون رئیسجمهور در دولتی که بهشدت در پی کنترل فضای مجازی است، حالا فرزندش چنین اتهامی را با خود حمل میکند. اتهام را در واقع برادرش یعنی مهدی خزعلی وارد کرد که اعلام کرد: «نهتنها پسر انسیه و کبری خانم؛ حتی خواهرزاده دیگرم، یعنی دختر ایشان نیز سالهاست که در آمریکا زندگی میکند. پسر انسيه خانم هم که در کانادا صاحب شرکتی است که در زمینه ویپیان فعالیت میکند، میدانید که ثبت شرکت در کانادا هزینهای بیش از صد میلیارد دارد.» هرچند خانم خزعلی تکذیب کرده و در ادبیاتی بهشدت مادرانه به حمایت از پسرش پرداخته. دقیقا مشابه ادبیات معصومه ابتکار در مقابل انتقاد از حضور پسرش در آمریکا.
همین دیگر. این دو نفر مهمترین مسئولان امور زنان در سالهای پس از انقلاب بودهاند. برخاسته از خانوادههایی وابسته به جریان انقلاب و برخوردار از مواهب آن. هم در مورد خود و هم خانوادهشان. دو خانم خوشقلب و تحصیلکرده. شاید تنها نکته کمیمبهم، نقطهنظرات خانم خزعلی در ارتباط با دیدگاههای خانم دکتر جمیله علمالهدی باشد. اینکه دقیقا سیاستگذار اصلی حوزه زنان کدامیک از این دو نفر هستند.
سه: برای تحلیل مناظره معصومه ابتکار و انسیه خزعلی قسمتهایی از یادداشت مهرداد خدیر را مورد استفاده قرار دادهایم. البته با تلخیص به خاطر کمبود جا:مهمترین بخش مناظره آنجا بود که تا خانم خزعلی از آموزش زنان گفت خانم ابتکار بیدرنگ طعنه زد: بگویید در چارچوب همان سند 2030 که برای ما حرام بود و برای شما حلال شده است. خانم خزعلی هم هر چند تکذیب نکرد اما گفت با حق تحفظ پذیرفتهایم. تا روشن شود 2030 برای نواصولگرایان ذنبلایغفر نیست! (البته خانم خزعلی در توئیتی در توئیتر فیلتر شده درصدد اصلاح و در واقع تغییر سخن خود برآمد و نوشت: جمهوری اسلامی ایران همچنان بر موضع خود در مخالفت با اجرای بند آموزش سند 2030 در کشور پابرجاست و مدیریت گروه توانمندسازی اقتصادی آیورا که ایران به مدت دو سال عهدهدار آن است ارتباطی با 2030 ندارد)
خانم ابتکار هم به خاطر علایق محیطزیستی و هم شاید جنبش سبز، جدای چادر سیاه، سبزپوش است. او البته از ابتدا چادری نبود و بعد از آن که معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست شد و در دیداری با رهبری به خواست خانم زهرا شجاعی معاون امور زنان در آن نشست چادر پوشید و بعدتر همان پوشش را حفظ کرد. خزعلی اما فرزند یکی از سنتیترین فقیهان شورای نگهبان و طبعا از ابتدا چادری بوده است. ابتکار خود را نماینده معترضان ندانست و چند بار گفت باید از آنان دعوت میکردید. طرف او اما به گونهای سخن میگفت که انگار ابتکار از جانب آنان هم نمایندگی دارد.
دفاع صریح ابتکار از شعار «زن، زندگی، آزادی» در حالی بود که خزعلی هم گفت: آزادی یکی از شعارهای سهگانه انقلاب اسلامی بوده و درباره زن و زندگی هم به جملهای از آیتالله خامنهای استناد کرد.ابتکار به کنگره پر سر و صدای «زنان تأثیرگذار» هم اشاره و از یاد نکردن از مریم میرزاخانی نابغه فقید ریاضی انتقاد کرد. خزعلی هم گفت: انشاءالله در آینده شاهد مریم میرزاخانیها خواهیم بود. حال آنکه هیچ یک از دعوتشدگان شباهتی با ویژگیهای او نداشتند.
لحن و ادبیات انسیه خزعلی با زنان اصولگرایی که قبلا دعوت شده بودند خصوصا خانم فریبا علاسوند کاملا تفاوت داشت چرا که سلیس و صریح سخن میگفت. نه میپیچاند و نه میفلسفید. هر چند هر جا توانست طعنه زد. آنجا که قتل همسر محمد علی نجفی به دست مقام سابق اصلاحطلب را یادآور شد یا از تعبیر «آواربرداری» استفاده کرد یا گفت «به یاد داریم که گفتند خودمان هم صبح جمعه باخبر شدیم» انگار احمدینژاد به جای او حرف میزد و هنگامی که ابتکار، ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در غیاب نصف واجدان شرایط و بدون رقابت جدی را یادآور شد و دولت را فاقد پشتوانه اجتماعی توصیف کرد انگار حسن روحانی است که صحبت میکند.
اشارات مکرر خزعلی به آبان 98 برای آن بود که بپرسد چرا موضع اصلاحطلبان در قبال آبان 98 با شهریور 1401 متفاوت است. آیا به خاطر آن که در آن زمان دولت روحانی بر سر کار بود که اگرچه اصلاحطلب نبود اما مورد حمایت اصلاحطلبان بود و اکنون ابراهیم رئیسی بر سر کار است؟ حتی گفت چرا از فرمانداری که دستور تیر داد حمایت شد. در اینجا هم مشخص بود که خزعلی ملاحظات ابتکار را ندارد که چندان بر آبان درنگ نکرد اما گفت گلوله در پاسخ به اعتراض هر جا به کار رود محکوم است.
خزعلی میتوانست به شیوه احمدینژاد مچ بگیرد که چرا فرزند یکی از اشغالکنندگان سفارت آمریکا که با عنوان «خواهر مری» مدتی به خاطر تسلط به انگلیسی سخنگوی دانشجویان هم بوده هماینک در آمریکاست اما نگفت شاید چون فرزند خود او هم در آن سامان است یا چون نمیخواست کار به جدل بکشد یا اخلاق را زیر پا بگذارد.خزعلی مخاطب اصلی خود را زنان خانهدار قرار داده بود و از بیمه آنان و تجلیل از خانهداری سخن گفت چون میدانست ابتکار با پوشش چادر و سابقه فعالیت سیاسی و مقام دولتی هر قدر هم روشنفکر باشد نمیتواند خود را نماینده روشنفکران سکولار و فمینیستها معرفی کند.
ضمن این که هر چند در دولت دوم از ناچاری روحانی در تن دادن به کنار گذاشتن خانم شهیندُختِ مولاوردی معاون زنان شد ولی چه در دو دولت خاتمی و چه دولت اول روحانی رئیس سازمان محیطزیست بوده نه فعال حقوق زنان. شاید به همین خاطر تلویزیون ترجیح داد از او دعوت کند نه از مولاوردی.در نگاه ابتکار مهمترین مانع در پیشبُرد برنامههای زنان در دو دولت اصلاحات و اعتدال همکاری نکردن دستگاههای دیگر بود و از این رو بارها گفت حالا که حکومت یکدستِ یکدست شده دیگر بهانهای نیست.
او به عنوان مثال به لایحه جلوگیری از خشونت علیه زنان که در دولت روحانی و با امضای رئیس جمهور وقت و رئیس وقت قوه قضائیه (رئیس جمهور کنونی) تسلیم مجلس شد اشاره کرد و گفت دو سال در مجلس ماند و تازه در کمیسیون تصویب شده است. خزعلی اما یکدست شدن حکومت را پررنگ نمیکرد و مدام میپرسید چرا در آن 16سال خودتان انجام ندادید و ابتکار نگفت او بیشتر این دوران در سازمان محیط زیست بوده و برخی از اقدامات را برشمرد.
خزعلی غیر مستقیم ابتکار یا همکاران او را متهم کرد به خارجیها خط میدادند که فشار بیاورند تا آنان بتوانند امتیاز بگیرند و از زن سیاهپوستی گفت که چند سال پیش در کنفرانسی این موضوع را با او در میان گذاشته و امسال در زمره دعوتشدگان کنگره زنان تأثیرگذار بوده است. ابتکار اما به این ادعا اعتنا نکرد و حتی وقتی خزعلی گفت چرا باید از فیفا بخواهیم برای ورود زنان به ورزشگاهها دخالت کند، نگفت خوب! اقدام میکردید تا کار به دخالت و هشدار فیفا نکشد.