داستانهای عامهپسند| درباره سریال «آینه سیاه»

روزنامه هفت صبح، کسری ولایی| در روزگاری که خیلیها حال و حوصله دیدن فیلم و سریال را ندارند، واقعا سخت است پیدا کردن اثری که حرف بهروزی داشته باشد. به جایش بد نیست که برویم سراغ یکی از مهمترین محصولات هزاره جدید که تماشای دوبارهاش فراتر از هر درام یا تریلر سیاسی میتواند بیانگر تصویر و تفسیر از دنیای معاصر باشد؛ «آینه سیاه» آیندهای را پیشبینی میکرد که شاید امروز ازش زیاد دور نباشیم، ولی همهچیز همانطوری شده که انتظارش را داشتیم؟ توسط کابوسها احاطه شده یا بهشان غلبه کردهایم؟
اگر بهدنبال تعریفی از دنیای امروز و یا عصر جدید میگردید، کافی است تا زندگی روزمره خود را با چند دهه قبل مقایسه کنید. تکنولوژی خیلی چیزها را تغییر داده و ابزارهای ارتباطی زندگی ما را متحول کرده است. جایی نیست که توسط کامپیوتر تسخیر نشده باشد و با اینترنت، دیگر فاصله معنای چندانی ندارد. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در امور اجتماعی و سیاسی هم نفوذ کردهاند. همهچیز آنلاین شده و در دنیای دیجیتال، اطلاعات و هوش بزرگترین سرمایه است.
در دنیای جدید که از همین گوشیهای هوشمند آغاز میشود، ایدهای برنده است که فاصلهها را کمتر و فرصتهای بیشتری را برای تمام مردم ایجاد کند. سوال؛ اگر از بیرون هم به این سیستم در حال پیشرفت و دنیای تازه نگاه کنیم، باز همین تصویر را میبینیم؟ این سیستم باگی ندارد که در آینده باعث سقوط آن بشود؟ سازندگان «آینه سیاه» حدود یک دهه قبل با این ایده به سراغ نیمه تاریک ماه رفته بودند و بسیاری از سناریوهای خیالیشان حالا نمود واقعی پیدا کرده است.
چارلی بروکر خالق سریال، در توضیح «آینه سیاه» میگوید: «تکنولوژی مخدر عصر جدید است و مانند هر داروی دیگری، عوارض جانبی دارد. مردم با مخدر نشئه میشوند و نمیتوانند از آن دست بکشند.» زمانی که هنوز کامپیوتر به جزئی از خانههای مردم تبدیل نشده بود، الوین تافلر با به کار بردن عباراتی همچون عصر ارتباطات و انقلاب دیجیتالی، در کتابهایش سعی کرد تصویری منطقی از آینده را ترسیم کند و چگونگی تغییر ساختار دنیا از سرمایهداری صنعتی به اقتصاد مبتنی بر اطلاعات را توضیح دهد.
ضمن اینکه الان میشود ادعا کرد از موج سوم گذشتهایم و در روزهای آغازین عصر چهارم یا «مجازیسازی» قرار داریم. «آینه سیاه» نشان میدهد که آنتیتز این جریان هم به همان نسبت تغییر کرده و وارد فاز تازهای شده است. دیگر بحث درباره تقسیم سرمایه بین طبقات مختلف جامعه نیست و تقابل قدیمی سرمایهدار و کارگر، حالا جایش را به کمپانی و مصرفکننده داده و مرز بین دنیای مجازی و واقعی کمرنگتر از همیشه است.
در «آینه سیاه»، گجتها، شبکههای اجتماعی، شوهای تلویزیونی و بهطور کلی تمام مظاهر دنیای جدید، در قالب ابزار جدید کمپانیها و سرمایهداری به تصویر کشیده میشوند که ظاهرا به مردم اطلاعات، فرصت پیشرفت و امکان ارتباط میدهند. اما در واقعیت چیزی نصیب مردم نمیشود جز توهم. مردم تصور میکنند که در تغییر دنیا نقش دارند، میتوانند انتخاب کنند و هوش و استعداد خود را به نمایش بگذارند. اما اینها فقط بخشی از یک نقشه بزرگتر است که هدفی ندارد جز فروش بیشتر محصولاتش به مردم و اسیر کردن آنها در زندانهای نامرئی و غیرقابل تشخیص.
زندانی که اتفاقا کسی از حضور در آن ناراضی نیست. کمپانیها هوش و استعداد مردم را به خدمت میگیرند و در عوض ناآگاهی و تفکر عوام را بین آنها به اشتراک میگذارند. این چرخه به همین شکل ادامه پیدا میکند و سیستم بسته میماند. «آینه سیاه» نسخه مدرن و سرگرمکننده از تفکرات ضدسرمایهداری کلاسیک است که میتواند بحث و گفتوگو راه بیاندازد. خوشبختانه سریال در حد یک بیانیه منتقدانه باقی نمیماند و داستان و فضاهایی که ترسیم میکند، در نوع خودش نو و هوشمندانه است.
اما چون سریال ساخته شد که ما ببینیم چگونه تکنولوژی و دنیای مدرن، انسان را تسخیر میکند، خبری از قهرمان و راه نجات نیست. ایدههای جذاب داستانها در نهایت به کار میآیند تا درام را طوری دستکاری کنند که سریال به هدف کلیاش برسد. چه موافق موضع سریال باشید و چه مخالف آن، تماشای «آینه سیاه» برای شناخت بیشتر و تحلیل ساختار حاکم بر دنیا بهدرد میخورد. هرچند که با افتادن فرمان تولید سریال در دستان نتفلیکس، خیلیها اعتقاد دارند طنز سیاه، گزنده و انگلیسی بروکر زیادی صیقل خورده و دو فصل آخر سریال به اندازه سابق موثر نیست.
نکته اینجاست؛ در نگاه دوباره به سریال چه چیزی دستگیرمان میشود؟ مخصوصا وقتی که ببینیم بعضی از پیشبینیهایش چقدر به واقعیت نزدیک بوده. بدبینی که عنصر اصلی این سریال و خیلی از آثار منتقدانه دیگر در دهه گذشته بود، تبدیل شد به ابزاری برای هک و تغییر جریان زمانه. رویا و کابوس دو ابراز مهم بشر برای رسیدن به آینده بوده و هستند.
گاهی حتی کابوسها نقش مهمتری دارند، چرا که تلاش برای پیشگیری از وقوع آنها مسیر فردای روشن را هموار میکنند. «آینه سیاه» هم نشان میدهد که فاتحان امروز و فردا کسانی هستند که با درک خطرات آینده، زودتر از بقیه دست به کار شدند تا تکنولوژی را رام کنند و کسانی در این کابوس گرفتار شده و میشوند که نمیدانستند چطور باید تعبیرش کرد.