کار خارقالعاده عموپورنگ که یک رکورد محسوب میشود

روزنامه هفت صبح| تولید برنامه برای کودکان از سختترین کارهای حوزه فرهنگ و هنر هر کشوری است.در تحقیقات متعددی ثابت شده که کودکان با ذهنیت سادهشان آمادگی پذیرش بالاتری نسبت به بزرگسالان دارند و به همین دلیل هم کار یک نفر مثل داریوش فرضیایی یا همان «عمو پورنگ» خودمان نسبت به دیگر برنامهسازان تلویزیونی سختتر میشود. حساسیت تولید یک کالای فرهنگی در حدی بالاست که رعایت نکردن جزئیترین مسائل میتواند در آینده یک کودک تاثیر مخربی داشته باشد.
تلویزیون برای کودکان دهه شصتی آنقدرها که باید فضای شادی را فراهم نمیکرد. طبیعی هم بود. کشور درگیر جنگ بود و تکنولوژی هم مثل امروز پیشرفت نکرده بود. داریوش فرضیایی یکی از آنهایی بود که در دهه 70 وارد صداوسیما شد.ابتدا چند سالی را در رادیو و نهایتا سال 78 برنامه تلویزیونی «تورنگ و پورنگ» را روی آنتن برد و خیلی زود به شهرت رسید.
به نوعی خورد به پست کودکان دهه هفتادی و به مجری محبوب این نسل تبدیل شد. البته که دهه شصتیها و پنجاهیها هم کمی عقبتر از خواهران، برادران یا فرزندانشان مینشستند و عموپورنگ را تا ته میدیدند و حسرت میخوردند. حسرت سالهای از دست رفته کودکیشان پای برنامههای بیرنگ و لعاب و مجریهایی که دائما میگفتند «آهای دختر خانم، آقا پسر، با خود شما هستم، برو چند متر عقبتر بشین!»
داریوش فرضیایی اما متفاوت بود. لباسهای رنگارنگ میپوشید، برنامههایش دکورهای خوشرنگ و لعاب داشت و خودش هم به طرز باورنکردنی انرژی داشت. چیزی که تا پیش از این در اجراهای تلویزیونی دیده نمیشد این حجم از انرژی بود. سرمایهای که تا امروز هم با او باقی مانده. پورنگ هیچوقت یک جا بند نمیشود. شعر میخواند، آواز بلد است، بازی میکند و بلد است با کودک چطور همکلام شود و تیپهای مختلفی را با صدایش به خوبی اجرا میکند.
اما در این مطلب به خصوص قرار است به کار خارقالعادهای که در بخش موسیقی کودک انجام داده بپردازیم. همین چند وقت پیش بود. خبری منتشر شد که داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) گفته:« تا امروز بیش از 600 قطعه موسیقی برای کودکان خوانده است.» بسیاری از این قطعات در صداوسیما منتشر شده و برای تولیدشان از ساز استفاده شده. 600 قطعه موسیقی کودک اصلا رقم کمی نیست.
در یکی دو دهه اخیر موسیقی کودک و نقش آن عملا آنقدر کمرنگ شده که اگر رقم 600قطعه، حتی اگر کمی بالا پایینتر هم شود باید گفت داریوش فرضیایی رسما در این یکی دو دهه پرچم را به تنهایی بالا نگه داشته. این درست است که هنرمندان دیگری هم در این حوزه مشغول کار هستند و طبیعتا زحمت زیادی هم میکشند ولی واقعا 600قطعه موسیقی کودک چیزی است که شاید حتی بتوان در کتاب رکوردها هم ثبتش کرد.
داریوش فرضیایی در این مسیر از افراد صاحبنامی هم بهره میگیرد. برای مثال آهنگساز بسیاری از این قطعات مهرداد نصرتی است. نامی که اگر کمی مخاطب حرفهای موسیقی باشید حتما آن را شنیدهاید. نصرتی با آهنگسازی قطعات ناصر عبدالهی نامش سر زبانها افتاد و بعدتر برای بسیاری از خوانندههای نام آشنای موسیقی ایران آهنگسازی کرد.
در موسیقی ایران بانک آماری جامع و کاملی از اینکه چه هنرمندی چه تعداد کار منتشر شده دارد عملا در دسترس نیست اما تا آنجا که ذهنم یاری میکند بین سازندگان موسیقی کسی را پرکارتر از فریبرز لاچینی ندیدهام. اگر به ویکی پدیای او سر بزنید متوجه میشوید وقتی از حجم بالای تولید حرف میزنیم از چه حرف میزنیم. لاچینی بیش از 60 آلبوم که متوسط قطعات آنها رقمی بین 10 تا 15 قطعه در هر آلبوم است تولید کرده و این تازه بدون احتساب تک قطعهها و موسیقی فیلمها و تیتراژهای او است.
لاچینی اگر پرکارترین هنرمند موسیقی ایران نباشد به جرات یکی از پرکارترینهای موسیقی ایران در همه دورههای خود است. حالا شما حساب کنید داریوش فرضیایی اگر 600 قطعه موسیقی کودک تولید کرده باشد عملا او را هم میتوان در زمره پرکارترینهای موسیقی ایران دانست.
پی نوشت: این مقایسه صرفا از جهت تعداد اثر تولید شده است و نه چیز دیگری.