کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۸۰۰۴۰
تاریخ خبر:

‌درباره تحلیلگران رسمی و ضرغامی و اشک‌های نادال و‌ همکار ما

‌درباره تحلیلگران رسمی و ضرغامی و اشک‌های نادال و‌ همکار ما

روزنامه هفت صبح | یک: این قلم در همین چندماه گذشته بارها درباره مدل مشابه ارتباط تحولات اجتماعی با سختگیری گشت ارشاد و مقایسه‌اش با ماجرای سال 88 هشدار داده بود. قاعدتا در میان تحلیلگران امنیتی هم حتما کارشناسانی هستند که حقوق می‌گیرند تا اتفاقات جامعه و واکنش‌هایش را پیش‌بینی کنند. بعد چرا آنها چنین ماجرایی را نتوانستند حدس بزنند که حالا با شگفتی و خشم از وقوع اغتشاشات حرف بزنند و سوءاستفاده دشمنان از اعتراض طبقه متوسط؟ همه این‌ها قابل پیش‌بینی بود.

دو: دولت و حاکمیت باید قدر امثال ضرغامی را بدانند که این‌قدر شجاعانه و صریح از مدت‌ها قبل مخالفت خود را با مصاحبه‌های زنجیره‌ای و بی‌شمار و خواسته‌های دبیر ستاد امر به معروف و سپس احیای گشت ارشاد نشان داده بود (مدتی است که البته آقای هاشمی گلپایگانی هم به صف مخالفان گشت ارشاد پیوسته و کسی هم به یاد نمی‌آورد که رشته اقدامات ضربتی ایشان و دوستانشان و حمایت بخشی از خطبای جمعه، ‌نیروی انتظامی را به تکاپوی گشت ارشاد انداخت و نقطه شروع همه این اتفاقات بود) کاش بقیه اصولگرایانی که مشخص است با شیوه گشت ارشاد مخالفند زودتر از پیله محافظه‌کاری خود خارج می‌شدند و صریح می‌گفتند.

آقای سلیمی‌نمین همان‌قدر که در مورد جنجال سفر آقازاده‌ها به خارج از کشور موضع صریح و آنی و مخالف داشت کاش جرات به خرج می‌داد و ایده خود را در مورد مسئله‌ای مثل گشت ارشاد اعلام می‌کرد. وقتی نیروهای متعادل‌کننده در حاکمیت یکدست اصولگرایان، از نقش خود غافل می‌شوند، ‌واکنش‌های طبیعی جامعه برای ایجاد آن تعادل از دست رفته، می‌تواند این‌گونه هزینه‌ساز باشد و احتمالا دستمایه سوءاستفاده بیگانگان.

سه: دورنمای سینمای ایران و سریال‌ها و فیلم‌ها با اتفاقات اخیر کاملا تیره شد. دیگر بازیگری وجود ندارد که بشود فیلم پرتماشاگر با آن ساخت. کلا کسی نیست! این می‌تواند مهم‌ترین بحران سینمای ایران باشد. الان شرایط فرهادی و پژمان جمشیدی و هدیه تهرانی و نیکی کریمی و رضا عطاران و حمید فرخ‌نژاد و امین حیایی و سروش صحت وحتی احسان علیخانی و بسیاری از چهره های دیگر درآینده سینمای ایران مشخص نیست. امیدواریم آنها همچنان در سینما و تلویزیون ایران فعال بمانند. مواضع متین وزیر ارشاد هم این کورسوی امید را زنده نگه می دارد. البته یادی هم کنیم از آقای هومن سیدی و پرخاش عجیب ایشان به حسن روحانی که همه را انگشت به دهان باقی گذاشت که هومن جان تو دیگه کی هستی !

چهار: اشک‌های رافائل نادال برای مراسم خداحافظی راجر فدرر آن‌قدر صادقانه و زلال بود که هر بیننده‌ای را تحت‌تاثیر قرار می‌داد. حجم بزرگی از انسانیت و رفاقت در این اشک‌ها پنهان شده بود. کمتر دیده بودم یک قهرمان معروف در مراسم وداع قوی‌ترین رقیبش این‌گونه احساساتی شود. سال‌ها قبل در بزرگداشت محمد‌علی کلی، بوکسورهای مشهوری مثل مایک تایسون و جورج فورمن با کلماتی رفیقانه و آکنده از احترام و انسانیت به ستایش از رقیب و قهرمان بزرگ بوکس پرداخته بودند. این روح زلال نشان می دهد که انسانیت در برخی ظرف های از پیش آماده شده قرار ندارد و می تواند مفهومی بزرگ تر و عجیب تر باشد.

پنج: درباره بازی ایران و اروگوئه هم این را بگوییم که اشتباهات گاه به گاه جهانبخش و قدوس و عزت‌اللهی و حاج‌صفی فشار زیادی را به خط دفاع ما وارد کرده بود. در سبک بازی تیم کی‌روش هافبک‌ها باید وسواس بیشتری در حفظ توپ داشته باشند. اروگوئه باخت اما سه فرصت صددرصد گلزنی و چندین فرصت خوب دیگر در این بازی به‌دست آورده بود. فرصت‌هایی که کاری از مدافعان ما هم برنمی‌آمد. ساختار دفاعی ایران در مجموع سربلند بیرون آمد اما بی عیب نیست. دربازی سنگال نبودن بیرانوند ،‌فشار زیادی را به خط دفاعی ایران وارد خواهد آورد چرا که امیر عابدزاده دربازی با اروگوئه مثل نمایشش مقابل الجزائر بیش از حد ماجراجویانه بازی می کند و این نقطه ضعف بزرگی است.

شش: در این فیلترینگ طولانی اینترنت و در بی‌خبری از دنیا و بی‌عملی ذاتی خودم(!) تنها راه نجاتم هارد پر از فیلم‌هایم بود. پناه بردن به کلاسیک‌ها. یکی پس از دیگری. پشت‌سرهم. جانی گیتار، جعبه پاندورا، ‌گل‌های بهاری، ‌بهترین سال‌های عمر ما، سبک خواب و…. تمام این روزهارا در طوفان خبرهای زشت با فیلم دیدن در خواب و بیداری گذراندم.

هفت: امیدواریم فاطمه رجبی را به‌زودی در تحریریه روزنامه ببینیم.

کدخبر: ۴۸۰۰۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر