فوتبالدوستان را بیش از این عصبی نکنید

روزنامه هفت صبح، ساعد برقی| این یک دورنمای ترسناک است. دورنمایی از صداوسیما در قالب سیستمی که بیشتر و بیشتر میخواهد. سیستمی که از حوزه فوتبال تا حوزه سینما و ویاودیها، همه را زیر پروبال خود میخواهد. تحت اختیار خود. آنهم در حالیکه خودش یک بازیگر سنگین و چاق در همین میدان است که نه خوب میدود، نه تکنیک خوبی دارد و نه تاکتیک مناسبی و میخواهد با ناداوری از رقبای خود پیش بیافتد. چگونه؟ میگوید خودم قاضی، خودم ناظر، خودم قانونگذار، خودم خزانهدار. هرچی من بگم! آنهم با تکیه بر تفسیری خاص از اصل ۴۴ قانون اساسی.
دعوای روز جمعه و شنبه و مقاومت پرسپولیس و استقلال در مقابل استفاده رایگان تلویزیون از محتوای مسابقات فوتبال نشان داد که تلویزیون چه اشتهایی برای بلعیدن همهچیز و همه وقایع دارد. پرسپولیس و استقلال در مورد پخش مستقیم مسابقات فوتبال کوتاه آمدهاند اما در مورد تمرینات، رختکن، مصاحبههای مطبوعاتی حق خود را خواستهاند. طبیعی هم هست. یک محتوایی تولید شده که باید به فروش برود، چراکه مشتریهای کثیری دارند.
دادخواهی آنها حتی به مسئله بینابینی مثل آگهیهای روی پیراهن و لباس هم رسیده که تلویزیون سهم خود در مورد آنها را نیز طلب کرده است. تلویزیون به هیچ ویاودی و برنامه اینترنتی حق استفاده از تصاویر آرشیوی فوتبال باشگاهی تهران را نمیدهد. این تمامیتخواهی، مخلوطی است از نیات ایدئولوژیک (که شامل اعتماد بهنفسی بیش از اندازه در مورد در دست داشتن بهترین قرائت فرهنگی از انقلاب میشود) و منافع فاحش اقتصادی که در این قسمت بانیان امور خود را پشت حوزه ایدئولوژیک پنهان میکنند.
وارد شدن تمامقد و نابهنجار احمدی و میثاقی در جنگ بین تلویزیون با پرسپولیس و استقلال و دست به دامان شدن به یک نهاد کند و کهنه دیگر یعنی سازمان ورزش برای مداخله، نشان میدهد که در وضعیت فعلی تلویزیون همزمان برای فعالیتهای نمایشی ویاودیها و همینطور باشگاههای خصوصی فوتبال به یک مانع بزرگ بدل شده است. سیستم فعلی تلویزیون، برخلاف روح قانون اساسی و برخلاف خرد و انصاف و تعقل با کسبوکارهای خصوصی مجاز و مشروع در تعارض است. اشتباه نکنید.
اینجا در هفتصبح ما بیش از هر رسانهای حتی رسانه خود تلویزیون به برنامههای این سازمان پرداختهایم. ما دشمنی و عداوتی نداریم . اما شیوه تلویزیون و پنهان کردن منافع مادی بهخصوص در بخش بازرگانی در هیاهوی قانون و ایدئولوژی، چیزی است که در رویکرد فعلی جامجم بهچشم خورد و این غیرمنصفانه است. از آن نکاتی است که حتی اگر قانونی باشد اشتباه است. آن قانون اشتباه است.
تلویزیون چهل سال است که بهعنوان یک نهاد حاکمیتی کارنامهای زیر متوسط داشته است. میدانم که مسئولان جوان و پرشورش حالا میگویند از این بهبعد فرق میکند اما همه میدانیم که فرق خاصی نخواهد کرد. تلاشهای خوبی خواهند داشت و یکی دو برگ برنده و در نهایت با اولین موج کاهش مخاطبان، دست و دلشان خواهد لرزید و به همان راههای قدیمی رجوع خواهند کرد.
در وسط این داستان اعلام شده که هفته دوم هم بدون تماشاگر برگزار میشود. دستپختهای مشترک نهادی محافظهکار مثل تلویزیون و نهادی محافظهکارتر مثل سازمان ورزش، دوستداران فوتبال را به گروهی خشمگین و عصبی بدل ساخته است. نمیدانم رئیسجمهور که این روزها بسیار پرکار و پرجنبوجوش است و درگیر جانمایی درست و دقیق ایران در خطکشیهای بینالمللی شرق و غرب، حواسش به این نهادهای ناراضیساز هست یا نه؟ متوجه هست که محافظهکاری ایدئولوژیک و سودجویی اقتصادی چگونه میلیونها طرفدار فوتبال را به تودهای عصبی و پرخاشگر بدل خواهد کرد؟