مروری برفعالیت فرزندان کارگردانان سینما در عرصه فیلمسازی

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | بسیاری از کارگردانهای جوان سینمای ایران، به واسطه اینکه فرزند یکی از فیلمسازان مطرح سینما هستند به این عرصه وارد شدهاند. درواقع میشود گفت کارگردانی در برخی خانوادهها موروثی است و از پدر یا مادر به پسر یا دختر منتقل شده است. حالا این پسر یا دختر ممکن است سراغ ساخت فیلمی داستانی رفته باشد یا مستند. ممکن است موفقیتهایی به دست آورده باشد یا با همان اولین فیلمی که ساخته فهمیده باشد اهل این کار نیست.
خلاصه تعداد فرزندانی که به واسطه پدرهایی کارگردان در سینما فعالیت میکنند زیاد است. در جشنواره سال گذشته، دو فیلم «شب طلایی» به کارگردانی یوسف حاتمیکیا و «ماهان» به کارگردانی حمید شاهحاتمی جزو همین آثار بودند. به بهانه اکران فیلم «شب طلایی» به کارگردانی یوسف حاتمیکیا، پسر ابراهیم حاتمیکیا از هفته آینده، مروری داریم بر فعالیتهای فیلمسازی فرزندان کارگردانان.
یوسف حاتمیکیا / ابراهیم حاتمیکیا
یوسف حاتمیکیا یکی از دو پسر ابراهیم حاتمیکیاست. برادرش اسماعیل به عنوان عکاس در سینما فعال است و خودش به عنوان مستندساز و البته حالا به عنوان کارگردان سینما. او اولین فیلم سینماییاش «شب طلایی» را سال ۱۴۰۰ به تهیهکنندگی پدرش کارگردانی کرد.
جایگاه پدر: ابراهیم حاتمیکیا یکی از مهمترین کارگردانهای ایران است. تاکنون سه بار برای فیلمهای «آژانس شیشهای»، «به رنگ ارغوان» و «به وقت شام» موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده. او برای نگارش فیلمنامه فیلمهایی مثل «به نام پدر» و «مهاجر» دیپلم افتخار گرفته و برای کارگردانی «از کرخه تا راین»، «مهاجر»، «روبان قرمز»، «به نام پدر» نامزد سیمرغ شده و یک جایزه ویژه هیات داوران هم برای «دیدهبان» در کارنامه دارد. حاتمیکیا همچنین برای فیلم روبان قرمز نامزد جایزه صدف طلایی جشنواره فیلم سنسباستین شده.
شروع فعالیت: یوسف حاتمیکیا اولین بار فعالیتش را در عرصه سینما با ساخت مستندهایی از پشت صحنه فیلمهای پدرش شروع کرد. او مستندهایی از پشت صحنه فیلمهایی مثل «چ» تهیه کرد و چند مستند دیگر به نامهای «چشم جنگ»، «ملاقات شیشهای» و… را هم کارگردانی کرد. یوسف در نهایت سال گذشته و در روزهای کرونا فیلم «شمش طلا» را به تهیهکنندگی پدرش جلوی دوربین برد. فیلمی که با تغییر عنوان و با نام «شب طلایی» به بخش مسابقه جشنواره چهلم فیلم فجر راه پیدا کرد.
ماجرای فیلم: «شب طلایی» با بازی حسن معجونی، یکتا ناصر، مریم سعادت، بهناز جعفری و … درباره یک بحران خانوادگی است که به واسطه گم شدن یک شمش به وجود میآید. ماجرا از این قرار است که روز جشن تولد مادربزرگ، داماد خانواده سرزده میرسد و از آنها میخواهد شمشی را که در خانه مادربزرگ به امانت گذاشته پس بدهند. وقتی میگردند متوجه میشوند از شمش خبری نیست و همین مسئله تنش بزرگی را در خانواده ایجاد میکند. هرکدام از اعضا انگیزهای برای برداشتن شمش دارند و این مسئله بحران را شدیدتر میکند.
افتخارات و واکنشها: این فیلم در جشنواره چهلم فجر به نمایش درآمد اما موفقیتی به دست نیاورد. برخی منتقدان آن را مشابه فیلمهای تلویزیونی دانستند و برخی نوشتند فیلمنامهای ضعیف دارد و فضای آن بسیار گنگ به نظر میرسد و مخاطبان را سردرگم میکند. گریم مریم سعادت برای تبدیل شدن به مادربزرگی سالها بزرگتر از خودش هم با انتقادهایی روبهرو شد. باید دید در اکران چه وضعیتی خواهد داشت.
حمید شاهحاتمی / علی شاهحاتمی
حمید شاهحاتمی به عنوان یکی دیگر از آقازادههای سینما، سال گذشته برای اولین بار فیلم سینمایی «ماهان» را به تهیهکنندگی پدرش کارگردانی کرد. این فیلم در جشنواره چهلم حضور داشت.
جایگاه پدر: علی شاهحاتمی اولین فیلمش را در سال ۱۳۶۷ به نام «گودال» کارگردانی کرد. فیلمهایی مثل «دوستان»، «کولی»، «آوای زندگی»، «پرواز مرغابیها»، «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» و … جزو آثار سینمایی او به حساب میآید. او برای دو فیلم «کولی» و «پرواز مرغابیها» از جشنواره کودک و نوجوان جایزه گرفت. شاهحاتمی علاوه بر فیلم سینمایی در تلویزیون و سریالهای مختلفی ساخته. یکی از مهمترین آثار او «خوش رکاب» و «خوش غیرت» است که در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفته و هنوز هم جزو سریالهای پرمخاطب تلویزیون به حساب میآید.
شروع فعالیت: حمید شاهحاتمی ۱۰سال قبل، یعنی در سال ۱۳۹۰ با همکاری مشترک پدرش فیلم «رویای سینما» را ساخت. همچنین سابقه سالها دستیاری پدر را هم در کارنامه دارد. اولین فیلم کارنامه حمید شاهحاتمی، «ماهان» است. این فیلم سال گذشته برای اولین بار در جشنواره فیلم چهلم به نمایش درآمد. همان زمان علی شاهحاتمی در مراسم نشست «ماهان» اعلام کرد پسرش به واسطه علاقه و تلاشهایش به این نقطه رسیده است و حضور پدرش هیچ نقشی در این زمینه ندارد. او همچنین گفته بود مهمترین ویژگی فیلم این است که درآمد آن برای بچههای سرطانی هزینه میشود.
ماجرای فیلم: «ماهان» با بازی همایون ارشادی و رامین ناصرنصیر درباره کارگردان تئاتری است که پس از مدتها میتواند نقش اصلی یک نمایش را روی صحنه ایفا کند اما متوجه میشود مبتلا به سرطان شده. او ابتدا امیدش را از دست میدهد، اما به کمک همسرش به زندگی امیدوار میشود. همسرش پیشنهاد میدهد بچههایی که با سرطان، دست و پنجه نرم میکنند، به امید نیاز دارند و آنها به عنوان هنرمند میتوانند برایشان نمایش اجرا کنند و امید را به آنها برگردانند. آنها با دوچرخه، شروع به سفر میکنند و در طول سفر برای بچهها نمایشی را اجرا میکنند.
افتخارات و واکنشها: «ماهان» مورد توجه داوران و منتقدان جشنواره فجر چهلم قرار نگرفت و با انتقادهای زیادی هم روبهرو بود. برخی معتقد بودند پسر از رانت پدر استفاده کرده و اثری تبلیغاتی ساخته و برخی دیگر نوشته بودند فیلم گافهای زیادی دارد و برخی جاها راکورد از دست فیلمساز در رفته است. به همین دلایل بود که نشست خبری فیلم «ماهان» با جنجال زیادی همراه شد.
پولاد کیمیایی / مسعود کیمیایی
پولاد کیمیایی با بازی در فیلمهای پدرش کار در سینما را شروع کرد و بعد از آن به عنوان بازیگر در فیلمهای دیگر کارگردانها حاضر شد و فعالیتش تماما در عرصه بازیگری بود. فیلم سینمایی «معکوس» اولین فیلم کارنامهاش بود که سال ۱۳۹۷ به تهیهکنندگی پدر ساخت.
جایگاه پدر: جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران نیاز به توضیح زیادی ندارد. کیمیایی یکی از محبوبترین کارگردانهای سینماست که هم فیلمهای قبل انقلابش مورد توجه است و هم در سینمای بعد از انقلاب نقش مهمی دارد. کیمیایی برای فیلم «دندان مار» نامزد جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین شد و جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم برلین هم به او رسید. همچنین در سال ۱۳۸۹ از جشنواره فیلم فجر برای فیلم «جرم» سیمرغ بلورین بهترین فیلم گرفت. «قیصر»، «گوزنها»، «داش آکل»، «غزل»، «تیغ و ابریشم»، «سرب»، «رد پای گرگ»، «گروهبان» و … از جمله مهمترین فیلمهای کارنامه او هستند.
شروع فعالیت: پولاد کیمیایی فعالیتش را با بازیگری شروع کرد و بعد از فیلم «سرب» در اکثر آثار پدرش حضور داشت. به عنوان بازیگر در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «جرم» به کارگردانی پدرش نامزد سیمرغ شد و یک سال بعد نامش برای بازی در فیلم «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی در فهرست نامزدهای سیمرغ قرار گرفت. او که سالها در تب و تاب ساخت اولین فیلمش بود سرانجام در سال ۹۷ فیلم سینمایی« معکوس» را ساخت. این فیلم در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر در بخش مسابقه فیلمهای اول پذیرفته شد.
ماجرای فیلم: «معکوس» با بازی بابک حمیدیان، شهرام حقیقتدوست، لیلا زارع، علیرضا کمالی، اکبر زنجانپور و … درباره یک تعمیرکار سیار به اسم سالار است که در تصادف رانندگی همسرش را از دست داده و خانواده همسرش از او به خاطر مقصر بودن در تصادف شکایت کردهاند و دیه میخواهند. سالار مدتی در زندان بوده و خانواده همسرش اجازه ندادهاند پسرش او را ببیند. حالا بعد از سالها یکی از دوستان قدیمی پدر سالار به او پیشنهاد میدهد با برگزاری یک مسابقه رالی زیرزمینی با یکی از شاگردان پولدارش، بتواند مبلغ دیه را جور کند و پسرش را نزد خودش برگرداند.
افتخارات و واکنشها: فیلم در جشنواره موفقیتی به دست نیاورد و منتقدان هم با اینکه رگههایی از تلاش و موفقیت در اثرش یافتند اما کماکان اکثرا بر این باور بودند که پولاد دنبالهروی پدر است. نشانههایی مثل رفاقتهای مردانه و لوطیگری و دیالوگهای گلدرشتی که معمولا در آثار سینمایی نمونهاش را دیدهایم باعث شد خیلیها دربارهاش اصطلاح پسر کو ندارد نشان از پدر را به کار ببرند.
کاوه سجادیحسینی / زندهیاد علی سجادیحسینی
کاوه سجادی حسینی، هنوز محصل بود که پدرش را از دست داد و فرصت این را پیدا نکرد که به شکل حرفهای به عنوان دستیار در فیلمهای او حاضر شود. کاوه از دهه هشتاد به شکل حرفهای کار دستیاری را شروع کرد. «شب بیرون»،«بوفالو» و «بیسر» از آثار اوست.
جایگاه پدر: اولین تجربه کارگردانی زندهیاد علی سجادی حسینی به ساخت فیلم «سکوت» برای کودکان و نوجوانان برمیگردد. در ابتدای دهه هفتاد سه فیلم دیگر به نامهای «مدرسه پیرمردها»، «راز چشمه سرخ» و «ترانزیت» را هم ساخت. فیلم «مدرسه پیرمردها» و «ترانزیت» جزو مهمترین آثار این کارگردان بودند. سجادیحسینی اواسط دهه هفتاد زمانی که مشغول ساخت فیلم «خط آتش» بود در صحنهای که قرار بود سربازها با اسلحههای مشقی کار کنند از دنیا رفت. یک سرباز، اشتباهی اسلحه خودش را دست بازیگر میدهد و او هم به سمت کارگردان شلیک میکند و او همانجا جانش را از دست میدهد.
شروع فعالیت: کاوه سجادیحسینی در اوایل دهه نود اولین فیلم سینماییاش را به نام «شب بیرون» به تهیهکنندگی پرویز پرستویی جلوی دوربین برد. یکسال بعد باز هم به تهیهکنندگی پرستویی دومین فیلمش را به نام «بوفالو» کارگردانی کرد. «بوفالو» مورد تایید هیات انتخاب جشنواره قرار گرفت و به بخش مسابقه سیوسومین دوره این رویداد راه پیدا کرد. این اولین و تا اینجا آخرین تجربه حضور سجادی حسینی در جشنواره فجر بود. چند سال بعد از ساخت «بوفالو»، سال ۹۸ سومین فیلمش را با نام «بیسر» کارگردانی کرد. هنوز بعد از این سه فیلم اثر دیگری نساخته است.
ماجرای فیلم: فیلم اولش «شب بیرون» با بازی سهیلا گلستانی، هوتن شکیبا، باران کوثری و … درباره دختری بود که یک شب پیش از مهاجرت تصمیم میگرفت با کمک برادر و دوست برادرش از شمال تا جنوب تهران فیلم یادگاری بگیرد. «بوفالو» با بازی پرویز پرستویی، سهیلا گلستانی، هومن سیدی، پانتهآ پناهیها و … درباره زوج جوانی بود که دزدی میکردند اما در یکی از ملاقاتها با شرایط عجیبی مواجه میشدند. سومین فیلمش با بازی رویا تیموریان، الهام کردا و مهدی کوشکی، داستان فیلم، یک روز از زندگی زوجی به نام ارغوان و هومن را به تصویر میکشد که قصد جدایی دارند.
افتخارات و واکنشها: فیلمهای کاوه سجادی حسینی با اینکه استانداردهای فیلمسازی در آنها رعایت شده اما در هیچ دورهای جزو آثار درجه یک جشنواره فجر یا اکران سینماها نبودهاند و در هیچ دوره از جشنواره نتوانستهاند نامزد یا برگزیده جایزهای شوند. منتقدان با اینکه درباره ایدههای فیلم تعریف و تمجیدهای زیادی کردهاند اما در یادداشتهایی که درباره فیلم نوشتهاند، به ساختار و محتوای آن نقدهایی وارد دانستهاند.
امیرحسین ثقفی / علیاکبر ثقفی
امیرحسین ثقفی از جمله کارگردانهایی است که فیلمهایش را معمولا با حمایت و تهیهکنندگی پدرش علیاکبر ثقفی جلوی دوربین میبرد. «مرگ کسبوکار من است»، «همهچیز برای فروش»، «مردی که اسب شد»، «روسی» و «کوچه ژاپنیها» از آثار اوست.
جایگاه پدر: علیاکبر ثقفی اولین بار در دهه هفتاد فیلم «جان سخت» را کارگردانی کرد. او در این فیلم روی ماجرای زندگی یک قهرمان موتورسواری دست گذاشت. سال ۱۳۷۹ فیلم «فوتبالیستها» را ساخت و از علی پروین هم دعوت کرد در آن بازی کند. «هلن» آخرین فیلم کارنامه اوست که سال ۱۳۹۵ آن را با بازی پژمان بازغی، آتیلا پسیانی، هوتن شکیبا و … ساخت. او به عنوان تهیهکننده فعالیتهای زیادی داشته و اکثر فیلمهای پسرش به تهیهکنندگی او ساخته شده است. تعداد فیلمهای پسرش؛ هم بیشتر است هم موفق شده به سبک و سیاق خاصی در فیلمسازی برسد.
شروع فعالیت: «مرگ کسبوکار من است» اولین فیلم امیرحسین ثقفی است که آن را در ۲۴ سالگی به تهیهکنندگی پدرش جلوی دوربین برد. این فیلم در جشنواره بیستونهم فیلم فجر وارد بخش مسابقه سینمای ایران شد. ثقفی سال ۹۲ و در دوره سیودوم جشنواره فجر هم با فیلم «همه چیز برای فروش» حاضر بود. این فیلم هم موفق شد به جمع فیلمهای بخش مسابقه راه پیدا کند. آخرین حضور ثقفی در جشنواره فجر به دوره سیوسوم برمیگردد که فیلم «مردی که اسب شد» را در بخش «هنر و تجربه» داشت. این کارگردان در ادامه فیلمهای «روسی» و «کوچه ژاپنیها» را ساخت.
ماجرای فیلم: امیرحسین ثقفی در اکثر فیلمهایش روی زندگی سخت کارگردان دست گذاشته. فیلم «مرگ کسبوکار من است» با بازی پژمان بازغی، امیر آقایی، مریم بوبانی، کامران تفتی و … درباره سه جوان فقیر روستایی بود که برای معاش خانواده از دکل فشارقوی برق روستا دزدی میکردند تا اینکه یکی از آنها با برق کشته میشد. شخصیت اصلی «همه چیز برای فروش» مجبور بود برای خرج عمل برادرش دست به هرکاری بزند. در «مردی که اسب شد» کارگری را توصیف میکند که درون دریا کار میکند. پایههای چوبی را در ساحل به زمین میکوبد، تا شاید پولی در بیاید و …
افتخارات و واکنشها: «مرگ کسبوکار من است» در بخش مسابقه فیلمهای اول موفق شد دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را به دست بیاورد. «مردی که اسب شد» هم توانست تندیس و دیپلم افتخار ویژه هیات داوران بخش هنر و تجربه سی و سومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. فیلمهای ثقفی ویژگیهای خاص خودش را دارد و فقط مخاطبان علاقهمند به این سبک سینما با آن ارتباط میگیرد.
میلاد صدرعاملی / رسول صدر عاملی
میلاد صدر عاملی با تجربه بازی و دستیاری در فیلمهای پدرش، سرانجام موفق شد نخستین فیلمش با نام «سونامی» را با تمی ورزشی جلوی دوربین ببرد. تهیهکنندگی این فیلم را علی سرتیپی به عهده داشت.
جایگاه پدر: رسول صدرعاملی از ابتدای دهه شصت به عنوان کارگردان شناخته شد. فیلم «گلهای داوودی» از اولین تلاشهای او در این عرصه بود که با موفقیت زیادی روبهرو شد. «پاییزان»، «دختری با کفشهای کتانی»، «من ترانه پانزده سال دارم»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «هرشب تنهایی» و «شب» جزو مهمترین فیلمهای کارنامهاش هستند. او آخرین فیلمش را سال ۱۳۹۶ با نام «سال دوم دانشکده من» ساخت. او برای فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» سیمرغ بهترین کارگردانی را دریافت کرد و امین حیایی هم برای بازی در فیلم «شب» به کارگردانی او برنده سیمرغ بهترین بازیگری شد.
شروع فعالیت: به عنوان بازیگر، دستیار کارگردان، برنامهریز و کارگردان ایرانی شناخته میشود. او فعالیت هنری خود را با دستیار کارگردانی فیلم «دختری با کفشهای کتانی» ساخته پدرش رسول صدرعاملی آغاز کرد و بعد از آن در فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» بازیگری را تجربه کرد. میلاد صدرعاملی مستند «مساحت زندگی» را درباره پدرش، رسول صدرعاملی ساخته است. او مراحل تولید اولین فیلم سینماییاش را با نام «سونامی» در سال ۱۳۹۶ آغاز کرد. « سونامی» در سال ۹۷ به جشنواره فیلم فجر ارائه شد که به بخش مسابقه فیلمهای اول راه پیدا کرد.
ماجرا چه بود: «سونامی» با بازی بهرام رادان، مهرداد صدیقیان، علیرضا شجاعنوری و … درباره دو تکواندوکار ملی پوش به نامهای مرتضی و بهداد است. استادشان که مربی باسابقه تکواندو است پس از سالها دوری از عرصه مربیگری تیم ملی، به دعوت سرپرست جدید فدراسیون تکواندو از آمریکا به ایران بازمیگردد. او که در المپیکِ سال ۲۰۱۲ لندن برای جلوگیری از مبارزه شاگردش؛ مرتضی با ورزشکار صهیونیستی به او گفته است باید ببازد، پس از مصدومیت شاگرد جوانش بهداد؛ ملقب به سونامی، بار دیگر به سراغ شاگرد قدیمیاش مرتضی میرود و او را به تیم ملی دعوت میکند.
افتخارات و واکنشها: فیلم «سونامی» در جشنواره فجر موفقیت خاصی به دست نیاورد. اکثر منتقدان به این نکته اشاره کردند که جسارت سازندگان فیلم «سونامی»در پرداختن به سوژهای ورزشی قابل تمجید است اما فیلمنامه مشوش آن، فرصت خلق یک فیلم ورزشی جذاب و نفسگیر را سلب کرده است. درواقع آنها معتقدند به خاطر وجود خرده روایتهای مختلف فیلم تمرکز اصلیاش را از دست داده و انسجام درست و دقیقی ندارد.
کاوه صباغزاده / مهدی صباغزاده
کاوه صباغ زاده بعد از سالها دستیاری پدرش مهدی صباغزاده در فیلمهای «راننده تاکسی»، «صبحانهای برای دونفر» و…. در سال ۹۵ فیلم کمدی رمانتیک « ایتالیا ایتالیا» را ساخت.
جایگاه پدر: مهدی صباغزاده یکی از پرکارترین کارگردانهای ایرانی است. اولین فیلمش «آفتابنشینها» را سال ۱۳۶۰ کارگردانی کرد. «سناتور»، «مهاجران»، «خانه خلوت»، «روزهای خوب زندگی»، «صبحانهای برای دو نفر»، «خانه کاغذی» و … از جمله فیلمهای مهم کارنامه این کارگردان به حساب میآیند. صباغزاده در تلویزیون هم سریالهای «دلبر آهنی» و «دزدان مادربزرگ» را کارگردانی کرده است. او علاوه بر کارگردانی، به عنوان نویسنده، تهیهکننده و تدوینگر هم فعالیتهای زیادی انجام داده است. مهدی صباغزاده کاندیدای بهترین کارگردانی در دهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «خانه خلوت» شده بود. همچنین برای فیلم «راه بهشت» برنده جایزه بزرگ مصطفی عقاد از جشنواره فجر شد.
شروع فعالیت: کاوه صباغزاده فعالیتش را به همراه پدرش شروع کرد و از آن دست کارگردانهایی است که سالها به عنوان دستیار همراه پدرش کار کرده است. اولین فیلم او «ایتالیا ایتالیا» اثر جالب و متفاوتی بود و به سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه و البته مسابقه فیلمهای اول راه پیدا کرد. صباغزاده چهار سال بعد و در سال ۱۳۹۹ دومین فیلمش «رومانتیسم عماد و طوبی» را ساخت. فیلمی که در بخش مسابقه سی و نهمین دوره جشنواره به نمایش درآمد. تهیهکنندگی هر دو فیلم را پدرش بر عهده داشت.
ماجرای فیلم: «ایتالیا ایتالیا» با بازی حامد کمیلی و سارا بهرامی با برداشتی آزاد از داستان کوتاه جومپا لاهیری، نویسنده هندی ساخته شده بود. داستان فیلم درباره مردی بود علاقهمند به ایتالیا که با دختری دستیار کارگردان ازدواج میکرد. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه بعد از سقط جنین همسرش او میل به زندگی را از دست داد و تا پای طلاق پیش رفت. فیلم بعدیاش «رومانتیسم عماد و طوبی» باز هم درباره یک زوج بود اینبار با بازی حسام محمودی و الناز حبیبی و علی انصاریان. زوجی که در مسیر زندگی مشترک با اختلافنظرها و مشکلات زیادی روبهرو میشدند.
افتخارات و واکنشها: «ایتالیا ایتالیا» در دو رشته بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین چهرهپردازی نامزد دریافت سیمرغ بود. «رومانتیسم عماد و طوبی» هم در دو بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و موسیقی متن در فهرست نامزدها قرار گرفت. خود کاوه صباغزاده در جشنواره فجر موفقیتی برای کارگردانی این دو اثر به دست نیاورد. نقدها درباره «ایتالیا ایتالیا» مثبت بود اما اکثر منتقدان معتقد بودند فیلم دومش کانون تمرکز دقیقی ندارد.