رهاورد سفر پرماجرا به دیار مستوران

روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون| «مستوران» پنجمین سریال شبکه یک در سال جاری است که شب گذشته پرونده آن بسته شد. این شبکه برای نوروز «زیرخاکی ۳» و در رمضان «خوشنام» را روانه آنتن کرد. بعد از آن سراغ بازپخش «نون خ ۳» و «ولایت عشق» رفت و سپس نوبت به «مستوران» رسید. وانگهی کیفیت «خوشنام» چنگی به دل نزد و همین عرصه را بر شبکه یک تنگتر کرد.
این یادآوری از آن جهت است تا بدانیم شبکه یک، امسال همچون سال گذشته، شرایط مناسبی در پخش سریالهای جدید ندارد. در این حال و هوا، «مستوران» حکم نجات آنتن شبکه یک را از بحران داشت؛ سریالی که محصول سازمان اوج است و بهرغم برخی ضعفها، در مجموع عنوان «برنده» لقب میگیرد.
مورد اول| قصه و حکایت
ایراد غالب سریالهای تلویزیونی، نداشتن داستان جدید و متفاوت است. «مستوران» اما سراغ حکایتهای ایرانی رفت و با تعریف قصهای پرکشش، توانست طیف زیادی از مخاطبان را با خود همراه کند. فیلمنامه این سریال بر اساس کتاب «مستوران» اثر محمد حنیف، توسط فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی نوشته شد. آنها نویسندگانی جوان هستند و توانستند داستانی شسته رفته آماده کنند.
علاوه بر قصه، دیالوگهای روان (در عین فخامت ادبی) امتیاز آنها محسوب میشود. هرچند گاه برخی دیالوگها نشان از عدم تجربه کافی نویسندگان داشت اما در مجموع، فیلمنامه و دیالوگها برگ برنده «مستوران» است. این سریال از یک طرف اهمیت اقتباس را یادآور شد و از آن سو، ثابت کرد مخاطب ایرانی همچنان عاشق کهن الگوها و داستانهایی مبتنی بر الگوی «یکی بود، یکی نبود» است.
مورد دوم| بازیگران و شخصیتها
سیدجمال سیدحاتمی و مسعود آبپرور، به عنوان کارگردانان «مستوران» دست به آشنازدایی در بخش بازیگری زدند. مثلا رویا میرعلمی و بیژن بنفشهخواه که تصور مخاطب از آنها بازیگرانی کمدی است، در نقشهای جدی مورد استفاده قرار گرفتند. این خطر جواب داد و شاهد بازیهای متفاوت و تحسینشده از آنها بودیم.
پیشتر درباره بازی حمیدرضا آذرنگ نوشتیم که توانست شمایلی دوستداشتنی از شخصیت لیث ارائه کند. نازنین فراهانی در نقش لطیفه هم عملکردی موفق داشت و «مستوران» در کارنامه او تبدیل به اثری ویژه شد. بازی یدالله شادمانی در نقش دوال پا و رابعه اسکویی در نقش طلا را از یاد نبریم که بخشی از موفقیت «مستوران» را رقم زدند.
مورد سوم| دکور و فضاسازی
روایت باورپذیر قصههای کهن نیازمند ابزارهایی چون دکور، لباس و گریم است. شهر مستوران با ذهنیت مخاطب انطباق داشت و همین یکی از عوامل موفقیت سریال است. گریم بهرغم تبعیت از شمایل امروزی شخصیتها، در خدمت قصه بود. لباسها و اجزای صحنه مثل ظرف غذا و المانهای شهری نیز، تصویری باورپذیر داشتند.
موسیقی علی سینا رضانیا منطبق با حال و هوای داستان بود که گاه هیجان را تزریق میکرد و گاه حس دلتنگی. لالایی افسانه جهانگیری (از بزرگترین هنرمندان موسیقی قشقایی که در فیلم «گبه» هم با حسین علیزاده همکاری داشت) را فراموش نکنیم که بجا مورد استفاده قرار میگرفت و راوی حس مادری بود که دلتنگ گم شدن فرزند است.
مورد چهارم| صداهای خاطرهانگیز
«مستوران» یک ویژگی فرامتن دارد که مورد توجه قرار گرفت: استفاده از صدای ژاله علو و محمدرضا سرشار. علو در هر قسمت شعری که قرابتی محتوایی با داستان دارد را میخواند. سرشار هم راوی سریال بود و به تناوب صدای او روی «مستوران» قرار میگرفت.
او بعد از «بسمالله» جمله «یکی بود، یکی نبود» را به زبان میآورد و در ادامه فرازهایی از داستان را به نقل از او میشنیدیم. صدای سرشار یادآور برنامه محبوب «قصه ظهر جمعه» است. ژاله علو بازیگری است که چند نسل با صدا و چهره او خاطره دارند.علو با برنامه رادیوی«داستان شب» خاطرهها ساخت و جمعیت مشتاقی هر شب منتظر صدای گرمش بودند.
مورد پنجم| آمار و ارقام
فراموش نکنیم «مستوران» خالی از ایراد نیست و ظرفیت تبدیل به اثری بهتر را داشت. گاهی قصه کند پیش میرفت و گاه رنگ و بوی غصه میگرفت. با این حال امتیازهای آن بیش از ضعفها است. کما اینکه در نظرسنجی اخیر صدا و سیما بالاتر از دیگر سریالها ایستاد. «مستوران» با ۱۵٫۴ درصد مخاطب موفق شد رضایت ۶۹٫۹ درصدی بینندهها را بهدست بیاورد. این سریال در تلوبیون آمار قابل توجهی دارد و میزان بازدید آن تا عصر روز گذشته به ۳,۶۴۷,۸۹۸ مشاهده رسیده است. قسمت اول این سریال در تلوبیون نزدیک به
۲۸۰ هزار بار دیده شده.