آیا استعفای عبدالملکی کار شبکههای اجتماعی بود؟

روزنامه هفت صبح | روز گذشته خبر استعفای عبدالملکی نه خلاف انتظار کسی بود و نه کسی را به تعجب واداشت. بعد از حدود یک ماه اعتراض دنبالهدار بازنشستهها به تصمیم آقای وزیر، همه میدانستند صندلی او بیشتر از هر فرد دیگری در معرض تهدید است. حجت عبدالملکی دیروز از ساختمان وزارت رفاه و تامین اجتماعی خارج شد تا به اولین مستعفی کابینه رئیسی تبدیل شود. اگرچه این اتفاق دیر یا زود برای او میافتاد اما در این استعفا چند نکته پنهان وجود داشت که در ادامه به آن اشاره کردهایم.
آیا استعفای عبدالملکی کار شبکههای اجتماعی بود؟ دیروز برخی از کاربران شبکههای اجتماعی در توئیتر و اینستاگرام خود نوشته بودند که این هنر شبکههای اجتماعی بوده که توانسته رئیسی را برای برکناری وزیر خود قانع کند. شاید دنیا برای آنهایی که عمده زندگیشان را در استریم توئیتر و اکسپلورر اینستاگرام میگذرانند اینطور بهنظر برسد که این کاربران شبکههای اجتماعی بودند که مجلس و دولت را درباره عملکرد عبدالملکی آگاه کردند اما در خیابانها اتفاقهای دیگری جریان داشت.
در واقع این بازنشستهها بودند که خستگیناپذیر در تمام این مدت به مداخله دولت در قوانین صندوق تامین اجتماعی و شورای عالی کار تذکر میدادند. آنها راهروهای مجلس و سازمان خودشان را برای دیدار با نمایندههای خود بالا و پایین میرفتند و تلاش میکردند اثبات کنند که از چند جهت به آنها بیتوجهی شده است. همینطور که دیروز هم شرح دادیم آنها در سه لایه مختلف به دولت اعتراض داشتند: اول اینکه سازمان تامین اجتماعی یک صندوق غیردولتی است و دولت حق ندارد مصوبات آن را اجرا نکند.
دوم اینکه شورای عالی کار و صندوق تامین اجتماعی تصویب کرده بود که حقوق بازنشستهها بین ۳۸ تا ۵۷درصد افزایش یابد اما دولت قبول نکرد و قرار شد دریافتی این بازنشستهها بین ۱۰ تا ۳۸درصد افزایش یابد؛ آنهم در حالیکه تورم بنا بر اطلاعات رسمی برابر با ۵۰درصد بود. همه این موضوعات باعث شد که بازنشستگان دولت، یعنی بازنشستههای لشکری و کشوری هم از تصمیم بودجه برای افزایش ۱۰درصدی حقوقشان عصبانی شوند و یکصدا با تامیناجتماعیها مقابل وزارتخانهها یا ادارات دولتی تجمع کنند.
در کنار تجمعات، کارزاری از سوی بازنشستگان کارگری خطاب به رئیس مجلس هم شکل گرفته بود که قوه مقننه را وارد و مصوبه افزایش ۱۰درصدی مستمری را ابطال کند. جلسه این کارزار دو روز پیش در مجلس برگزار و در پایان همان جلسه میخ آخر بر وزارت عبدالملکی زده شد.
هنوز مشخص نیست که دولت چه برنامهای برای جبران هزینهای که تصمیم آن درباره بازنشستهها برجای گذاشته زیر سر دارد اما دو روز پیش وزیر وقت بدون اینکه جزئیاتی بدهد در توئیترش نوشت که بستههای ویژهای برای بازنشستهها طراحی شده. احتمالا جزئیات این بستههای جدید را باید از زاهدیوفا که بهعنوان جایگزین عبدالملکی از روز پیش به صندلی ساختمان بزرگ خیابان آزادی تکیه داده پرسید.
نکته جالب در خداحافظی عبدالملکی از این ساختمان، خوانش کاربران همسو با این وزیر بود که اغلب خط و ربطی هم به جبهه پایداری داشتند.
ناگفته نماند که عبدالملکی سال ۱۳۹۴ از همین جبهه برای نمایندگی مجلس نامزد شده بود و ابتدای تشکیل دولت بسیاری او را نماینده سعید جلیلی از همین جبهه میدانستند. این طیف از کاربران از رفتن عبدالملکی اینطور برداشت کردند که این هزینهای بوده که دولت انقلابی مجبور به پرداخت آن شده است. برای مثال کاربری توئیت استعفای عبدالملکی را نقلقول کرده و نوشته بود: «سلام بر اسماعیل.» این یعنی ابراهیم رئیسی حجتالله عبدالملکی را قربانی کرد تا بخشی از انتقادات را از دوش خود بردارد.
رفتن عبدالملکی فقط یک کنارهگیری ساده نبوده است، بلکه برای این دولت معنای دیگری هم داشت. این فرد در واقع نماد جوانگرایی کابینه انقلابی بود که میخواست گام دوم را برای تشکیل دولت بردارد. بعد از این وزیر متولد ۱۳۶۰ حالا جوانترین عضو کابینه، وزیر ارتباطات با ۴۲سال سن است. فارغالتحصیل دانشگاهی بود که می گویند هدف از تشکیل آن تربیت مدیرانی مناسب کشوری اسلامی بود.
عبدالملکی به شکل غیرمترقبه ای بر مسند وزارت نشست. معاون خودکفایی فتاح در کمیته امداد ، با تئوری های عجیبش درباره علت رونق و پیشرفت خودروهای کره ای ،و یا اشتغالزایی و یا پایین آمدن مسئله دلار و البته اجرای یک برنامه تلویزیونی تقریبا موفق درباره کارآفرینی ناگهان در دولت رئیسی وزیر شد تا به نمادی از جوانان خوش ایده و مستعد جبهه پایداری در عرصه اقتصاد باشد . با ادعاهای بلندپروازانه ای که وقتی قرار بودد او به عنوان وزیر به آنها جامه عمل بپوشاند مشکلاتشان هویدا می شد.
اولین و احتمالا معروفترینش هم ادعای ساده اشتغالزایی با یک میلیون تومان پول است که قبل از اینکه به مقام وزارت برسد، در توئیترش نوشته بود: «با یک میلیون تومان هم میشود کار تولیدی کرد. حتما میپرسید چگونه؟! حق دارید آموزش ندادهایم.» اظهارنظر دیگر او به یک گفتوگوی تصویری برمیگشت که در آن گفته بود: «چند جوان ایرانی موفق شدهاند یک «لامبورگینی ایرانی» تولید کنند.» وزیر جوان وعده درست کردن یک میلیون و ۸۵۰ هزار شغل تا آخر سال ۱۴۰۱ را هم داده بود که احتمالا مانند همه شعارهای دیگرش، نشانه نزدن بوده است.
از ما نشنیده بگیرید اما شاید حق با عباس عبدی باشد که سنگدلانه می گوید : «سخنانی نظیر اینکه باتزریق چند صد میلیون دلار به بازار، دلار را میتوان تا ۱۵هزار تومان پایین آورد، یا اینکه اگر کارهایی را انجام دهیم به کشور اول و یا دوم دنیا از لحاظ قدرت اقتصادی تبدیل میشویم، واقعا توهمات عجیب و خطرناکی بود که در ذهن این فرد وجود داشت. شاید آقای رئیسی و همکارانش نیز این مسائل را باور نداشتند، ولی مجبور بودند به برخی از نمادهای توهم راه دهند و عبدالملکی را بهعنوان وزیر معرفی کنند.»
حالا با رفتن عبدالملکی، وزیر ارتباطات به جوانترین عضو کابینه تبدیل میشود که از لحاظ مناقشاتش باافکار عمومی دست کمی از عبدالملکی نداشته است.. سرپرست وزارت کار فعلا یک دانش آموخته از دانشگاه امام صادق است که در ساختمان خیابان آزادی مستقر شده است . محمدهادی زاهدیوفا (که البته خیلی اتفاقی هم نام فرزند محمدمهدی زاهدی وزیر علوم پیشین کشور است) در دولت احمدینژاد معاون وزیر اقتصاد بود و دوره سعید جلیلی بهعنوان عضو تیم مذاکرهکننده او را در مذاکرات همراهی میکرد.
سپس نام او پیش از این بهعنوان مسئول کمیته اقتصادی سعید جلیلی در انتخابات سال ۱۳۹۲ آمده و بعد از این سمتهای جدی یا مهمی در دولتها نداشته. در سال ۱۴۰۰ زمزمههایی وجود داشت که این فرد بهجای خاندوزی برای کابینه رئیسی بهعنوان وزیر اقتصاد انتخاب شده که عملی نشد. وقتی این اتفاق نیفتاد او تا یک قدمی ریاست بر بانک مرکزی هم پیش رفت .
زاهدیوفا متولد ۱۳۴۲ شمسی از دانشگاه امام صادق یک مدرک کارشناسی ارشد معارف اسلامی گرفته و می گویند دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه اتاوا کانادا است. استادیار دانشگاه امام صادق و البته رئیس سابق دانشکده معارف و اقتصاد این دانشگاه هم بوده که بهعنوان معاون اقتصادی معاون اول دولت (مخبر) در دولت رئیسی مشغول به کار بوده و به احتمال زیاد بهزودی بهعنوان وزیر رفاه معرفی خواهد شد.