فراز و فرودهای زندگی مشترک چهار غول سینمای ایران

روزنامه هفت صبح | جنجالهای فیلم لامینور مهرجویی و متهم کردن همسر او از سوی یکی از منتقدان به عنوان عامل افول سینمای مهرجویی و در کنارآن مصاحبه فائقه آتشین و اشاراتش به دوران زندگی مشترکش با مسعود کیمیایی، بهانه این گزارش شد که اشارهای دارد به فراز و فرودهای زندگی مشترک چهار غول سینمای ایران. یعنی تقوایی و بیضایی و مهرجویی و کیمیایی. میشد از مرحوم علی حاتمی هم نوشت که در ۲۵ سالگی عاشق زری خوشکام ستاره جنجالی سینمای ایران شد و با او ازدواج کرد.
ناصر تقوایی ۲۶ ساله بود و داستان کوتاه مینوشت و تازه فیلمسازی مستند را شروع کرده بود که با شهرنوش پارسیپور ازدواج کرد. همسرش، یک دختر تهرانی ۲۲ ساله بود و دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که دو سه سالی بود که داستان نویسی را شروع کرده بود. دو سال پس از این ازدواج ناصرتقوایی اولین فیلم بلند خود یعنی آرامش درحضور دیگران را بر مبنای داستانی از غلامحسین ساعدی کلید میزند.
در همین سال هم همسرش اولین مجموعه داستانهای کوتاهش را منتشر میکند. در سال ۱۳۵۲ پس از شش سال زندگی مشترک، تقوایی و شهرنوش پارسیپور از هم جدا میشوند. تقوایی ۳۲ ساله و پارسیپور ۲۸ ساله. یک پسر به نام علی ثمره این ازدواج نافرجام است. این جدایی تاثیر چندانی در افول یا صعود کارنامه تقوایی نداشت چرا که تقوایی در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۶۵ دو شاهکار خود یعنی سریال دایی جان ناپلئون و فیلم ناخدا خورشید را ساخت. پارسیپور در سال ۱۳۵۳ در اعتراض به وقایع مربوط به خسروگلسرخی قریب به دوماه به زندان میافتد و بعد از انقلاب هم در سال ۱۳۶۰ بازداشت و یک دوره محکومیت چهارساله را میگذراند.
پارسیپور تحصیلات جامعه شناسیاش را قبل از انقلاب در سوربن تکمیل کرده بود. او بعدها به یک رماننویس مطرح تبدیل میشود.رمانها و مجموعه داستانهایی مثل طوبا و معنای شب و زنان بدون مردان . پارسیپور حالا ۷۷ ساله است و درآمریکا زندگی میکند و دیگر هم ازدواج نکرد. او در سال ۱۳۹۷ در یک ویدئو اعلام کرد که درآمدهایش کفاف زندگیاش را نمیدهد. پویشی برای کمک به او برپا شد و حدود ۳۰ هزار دلار جمعآوری شد.
تقوایی دو دهه پس از جداشدن از شهرنوش پارسیپور، در دهه هفتاد و در ۵۴ سالگی با مرضیه وفامهر ازدواج کرد. دختر ۲۲ سالهای که دانش آموخته تئاتر بود و چندین جایزه بازیگری دانشجویی را در کارنامه خود داشت. وفامهر در سال ۱۳۸۹ یک دوره بازداشت چهارماهه را از سر گذراند. به خاطر بازی در فیلم تهران من حراج. این ازدواج همچنان پابرجاست و وفامهر سبک زندگی همسرش را به نحو احسن مدیریت میکند. تقوایی از سال ۱۳۸۰ و پس از کاغذ بیخط دیگر فیلمی نساخته است. او ۸۱ ساله است و همسرش ۴۹ ساله.
داریوش مهرجویی در دهه پنجاه با فریار جواهریان ازدواج کرد. مهرجویی از آمریکا برگشته بود و لیسانس فلسفه داشت و سنتور و پیانو میزد و با فیلمهای گاو و آقای هالو و پستچی هم حسابی اسم در کرده بود. جواهریان ۱۲ سال از مهرجویی کوچکتر بود. دانش آموخته معماری. متولد مشهد بود اما دوران نوجوانیاش را در فرانسه گذرانده بود و مدارک تحصیلیاش به دانشگاههای معتبر آمریکا مثل هاروارد و ام ای تی و تگزاس مربوط میشد. دوران اوج خلاقیت و درخشش مهرجویی در سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۶ در ذیل زندگی زناشوییاش با فریار جواهریان شکل میگیرد.
جواهریان طراحی صحنه ده فیلم مهرجویی را برعهده میگیرد و با توجه به تحصیلات معماریاش مشخصا در حس زیبایی شناسی همسرش تاثیر مثبتی داشته است. در اواخر دهه هفتاد و پس از فیلم درخت گلابی، این زوج موفق جدا میشوند. جواهریان همچنان یک معمار موفق و فعال است و در حال حاضر ۶۹ ساله است. ازدواج مهرجویی و فریار جواهریان دو فرزند نیز به همراه داشته است.
مهرجویی در سال ۱۳۸۲ و در سن ۶۳ سالگی با وحیده محمدیفر ازدواج میکند. فیلمنامه نویس ۳۴ ساله که ۲۹ سال از مهرجویی و ۱۶ سال از همسر قبلی مهرجویی جوانتر بود. محمدیفر جزو گروه فیلمنامه نویسی فیلم مهمان مامان بود. پس از ازدواج، محمدیفر تقریبا همه فیلمنامههای مهرجویی را نوشته که هیچکدام اثر درخشانی ازآب درنیامدهاند مگر تا حدی فیلم سنتوری. این زوج یک دختر به نام مونا دارند.
بهرام بیضایی پدیده نمایشنامه نویسی در ایران دهه چهل بود و در ۲۶ سالگی نمایش پهلوان اکبر میمیرد را مینویسد که به شدت مورد استقبال قرار گرفته بود. یادمان باشد که او در سنین پایینتر تاریخ نمایش در ایران را هم نوشته بود درحالیکه تحصیلاتش فقط دیپلم بود. این گونه بود که پایش به محافل دانشگاهی باز شده بود و از سال ۴۸ کم کم کرسی تدریس گرفته بود. او به همراه ردی و ساعدی و نعلبندیان ستارههای جوشش دوباره تئاتر در دهه چهل محسوب میشدند. بیضایی در سال ۱۳۴۴ با اعظم متین دفتری ازدواج میکند. خواهرزاده عباس جوانمرد چهره تاریخی تئاتر ایران.
حاصل این ازدواج دو فرزند است. نیلوفر و نگار. در واقع دوران درخشان زندگی بیضایی در پس همین ازدواج شکل میگیرد. استاد دانشکده هنرهای زیبا میشود و نقش بزرگی در تربیت دهها و دهها چهره مشهور تئاتر ایران ایفا میکند (در کنار حمید سمندریان )و در سال ۱۳۴۹ پس از دو فیلم کوتاه در کانون پرورش فکری، فیلم بلند رگبار را کلید میزند و به چهرهای بسیار مهم در سینما و کلا فضای فرهنگی کشور بدل میشود. یادتان باشد که او عضو کانون نویسندگان ایران هم هست. در سالهای پس از انقلاب دو فیلم چریکه تارا و مرگ یزدگرد توقیف میشوند. در سال ۱۳۶۰ بیضایی از دانشگاه تهران اخراج میشود.
اختلافات میان او و همسرش اعظم بالا میگیرند که خواهان کنارهگیری از این سبک زندگی پردردسر و مهاجرت از ایران بودند. درگیریهای سیاسی نیلوفر ۲۳ ساله موجب میشود تا نیلوفر بیضایی در سال ۱۳۶۱ از ایران مهاجرت کند و به تدریج همسر بیضایی و دیگر دخترشان هم به سوئد بروند. بیضایی اما با ساخت باشو غریبه کوچک با سماجت به کار در سینما ادامه میدهد.رابطه عاطفی مشخصی با سوسن تسلیمی ایجاد میشود که از داریوش فرهنگ طلاق گرفته بود و در چهار فیلم بیضایی ظاهر شده بود. بیضایی دست آخر در اواخر سال ۶۴ به آلمان و سپس سوئد میرود تا به بقیه خانواده خود بپیوندد.
اما بعد از یکسال و نیم از همسرش جدا میشود و به ایران باز میگردد. بعد از ۲۰ سال زندگی مشترک. در سال ۱۳۷۰ فرصت ساخت فیلم مسافران را پیدا میکند و آنجا شیفته بازیگر جوان فیلم خود یعنی مژده شمسایی میشود. یک سال بعد با هم ازدواج میکنند. بیضایی ۵۴ ساله و شمسایی ۲۴ ساله. سه سال بعد نیاسان فرزند این ازدواج به دنیا میآید. شمسایی در دو نمایش موفق بیضایی در اواخر دهه هفتاد و فیلم پرفروش سگ کشی و فیلم ناموفق وقتی همه خوابیم بازیگر اصلی بیضایی است. در سال ۱۳۸۹ بیضایی و شمسایی از ایران مهاجرت میکنند و در کالیفرنیا مستقر میشوند. بیضایی ۸۴ ساله است و شمسایی ۵۴ ساله.
مسعود کیمیایی؛ از ازدواج اول مسعود کیمیایی چیزی نمیدانیم. اما او همزمان با ساخت فیلم قیصر با گیتی پاشایی ازدواج کرد. دختری از خانوادهای متمول که تحصیلات معماری و موسیقی را درآمریکا گذرانده بود و سن و سالی مطابق با کیمیایی داشت. پاشایی در اواخر دهه چهل و دهه پنجاه فعالیتهای خود به عنوان یک خواننده را پی گرفت و با سبک موقرانه خود به چهرهای معتبر در موسیقی پاپ ایران بدل شد. درسالهای پس از انقلاب پاشایی که فضارا برای فعالیتهای موسیقایی خود باز نمیدید به آمریکا رفت اما سرخورده بازگشت. و برای سه فیلم کیمیایی به عنوان آهنگساز مشغول به فعالیت شد.
تیغ و ابریشم، سرب و گروهبان. درگیری او با سرطان سینه در همین دوران شکل میگیرد. پاشایی در اواخر دهه شصت به آلمان مهاجرت میکند و آنجا دوباره به تحصیل موسیقی میپردازد. اما دست آخر در سال ۱۳۷۴ بر اثر همین سرطان سینه از دنیا میرود. دوران درخشش کیمیایی در دهه پنجاه و شصت دقیقا به دوران زندگی مشترک او با گیتی پاشایی مربوط میشود.تمام سالهایی که کیمیایی به عنوان یک فیلمساز مولف در فضای فرهنگی کشور تثبیت شده بود. او در سال ۱۳۷۶ با فائقه آتشین دیگر چهره مشهور موسیقی پاپ ایران ازدواج میکند که این یکی هم با مهاجرت زن به خارج از کشور در سال ۱۳۸۲ خاتمه پیدا میکند. فائقه یا همان گوگوش ۱۰سال از کیمیایی و گیتی پاشایی جوانتر بود و در هنگام ازدواج با کیمیایی ۴۷ ساله بود.