ملاقاتهای فرهیختگان؛ از تهران تا برلین

روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | عکسها به همین پنجشنبه و جمعه پیش مربوطند. ملاقات هوشنگ ابتهاج در برلین با کیهان کلهر که برای تور اروپایی و آمریکایی خود به هلند رفته بود و فرصت را برای ملاقات با غول کهنسال شعر ایران از دست نداده بود و دیگری دیدار شفیعیکدکنی مهمترین ادیب امروز ایران با هادی خانیکی سیاستمدار دوران اصلاحات که این روزها از سرطان پانکراس رنج میبرد.
چرا این عکسها را برای صفحه اول انتخاب کردهایم؟
راستش را بگویم چون با دیدن این عکسها احساس دلگرمی میکنیم. از حضور فرهیختگی و فخامت در نقاطی از این کره خاکی که مستقیم به فرهنگ ایرانی متصل میشوند. به تماشای این نابغههای تکرار ناشدنی. ابتهاج و شفیعیکدکنی و کیهان کلهر که در حوزه کاریشان، در شاخه هنری و ادبیشان به بالاترین حد استادی رسیدهاند. مرتبهای که همه آنهایی که دستاوردهای آنان را کمارزش نشان میدهند حتی در خواب و خیال هم چنین مرتبتی را تصور نمیکنند.
در دوران اوجگیری هنرمندان کممایه و میانمایه چنین تصویری برای ما ارزشی خارقالعاده دارد. دلمان را قرص میکند. این چهار چهره، سه هنرمند و یک ادیب سیاستمدار از چهار نسل مختلف هستند. هوشنگ ابتهاج شاعر بزرگ گیلانی متولد ۱۳۰۶ است. شاعر بزرگی که در یک دوره شش ساله تاثیری باورنکردنی بر موسیقی ایران گذاشت. تاثیری که مخالفان خاص خود را نیز داشته و او را متهم به خارج کردن موسیقی اصیل ایرانی از جریان آرام و روزمرهاش و انداختن آن در بستر پرخروش و عصیانگر دانستهاند.
محمدرضا شفیعیکدکنی ۱۲ سال از ابتهاج کوچکتر است. متولد ۱۳۱۸ در کدکن خراسان. شاعری محبوب و ادیبی منحصر بهفرد که هیچگاه مردمش را و کشورش را فراموش نکرد. شاید تنها همتایش را باید حسین علیزاده در عرصه موسیقی دانست (سر استاد علیزاده سلامت و تنش از گزند روزگار دور باد) ادیب آزاداندیشی که حالا متر و معیار فخامت و فرهیختگی است. و کیست که نداند او دلبسته هر اثر فرهنگی است که رنگ و بوی خراسان داشته باشد.
از مهدی اخوانثالث تا محمدرضا شجریان. شاید ملاقاتش با دکتر هادی خانیکی از همین اصلیت مشترک خراسانی بر بیاید؛ چراکه خانیکی متولد گناباد است. در خراسان. او هم از شفیعیکدکنی ۱۲ سال کوچکتر است. متولد ۱۳۳۰٫ استاد دانشکدههای رسانه و روزنامهنگاری و با تجربه وزارت در دوران خاتمی و کسی که مشهور است سخنرانیهای روحانی در سازمان ملل را مینوشته است و خودش دو هفته قبل اعلام کرد که در حال مبارزه با بیماری سرطان است.
او سه سال قبل شفیعیکدکنی را اینگونه توصیف کرده بود: «فکر میکنم بدون هیچ غلوی باید گفت که شفیعیکدکنی جهانی است با جهانهای بسیار درونش، همانگونه که شفیعی عاشق ایران است همان پیچیدگیهای ایران را در دنیای او میتوان دید.» و بالاخره نفر چهارم کیهان کلهر. فخر موسیقی ایرانی و چهره بینالمللی که او هم ۱۲ سال از خانیکی کوچکتر است. متولد ۱۳۴۲ در تهران. چهار چهره در فاصلههای سنی ۱۲ ساله.
جوانترین عضو این گروه فرهیختگان به ملاقات کهنسالترین رفته است. یلدا ابتهاج در صفحه اینستاگرام خود این ملاقات را اینگونه توصیف کرده است: همین روزها بود که پدرم در احوال این روزهایشان، همچون همیشه که موسیقی جای ویژهای برای ایشان دارد، اجرایی از کیهان کلهر را از جاده ابریشم میدیدند. پرسیدند این اجرا را دیدهای؟ لحظات لابهلای نوای سازها و کمانچه دردمند کیهان کلهر پیچیده بود. گفتوگویی کردیم و تاثرشان از موسیقی محسوس بود.
یکی دو روز بعد کیهان عزیز پیامی نوشت که آمستردام است و سراغ سایه را گرفت و بهسرعت قراری برای دیدار گذاشتیم. امروز دیداری شد میسر و کیهان کلهر عزیز سه ساعت راه را پیموده بود تا در این روزهای سخت سایه دمی همدمش باشد. در غیاب یاران رفته چه بجا بود این همت و صمیمیت او. آنهم در روزگار امروز که نه از همت و نه صمیمیت نشانی نمییابی. بهسرعت گفتوگویشان درباره موسیقی درگرفت. از امروز موسیقی…
سایه از نسل پیشین، اما با نگاهی جوان و نو به درخت تنومند موسیقی ما که به باورش موسیقی میباید جوانه بزند و از نو بروید. و کیهان کلهر که آوازه حضورش در عرصه جهانی موسیقی ما بر همگان آشناست. صحبت از موسیقی در بند شعر شد. و شاعر که خود منتظر جلوه برازنده موسیقی، آنچنان که شایسته خود موسیقیست، گفت. شاعری که همچنان در انتظار است و به آینده امید دارد. و با خواسته جستوجو در راه چندصداییهایی نایافته، موزیسین در برابرش را به انگیزه و فکر میکشاند: راه باید جست.
من، یکبار دیگر صمیمیت یاران و دلسوزان موسیقی و ارزشهایی که در آن سالهای نوجوانی و جوانی در تعلق و نیاز در کنار هم بودن را دیده بودم، به تماشا نشستم. دیدار و مواجهه این دو در این سوی جهان تنها به همت کیهان کلهر عزیز ممکن شد. قدردان او هستم. به امید روزهای روشن برای موسیقی و هنر سرزمینمان، ایران ما…»