تلاش ناکام برای آقازادهسازی در شبکه خانگی

روزنامه هفت صبح، گروه تلویزون| عمر سریالسازی در شبکه خانگی طولانی نیست اما در این ۱۳ سال اتفاقهای متعددی در این حوزه تجربه شده است. در این مدیوم، دست سریالسازها نسبت به تلویزیون بازتر بوده که برخی، از فضای موجود برای روایت داستانهایی از جنس «دل» بهره بردهاند و برخی به نقد رفتارهای سیاستهای غلط پیشین پرداختهاند؛ مثل «میخواهم زنده بمانم».
سریالی چون «آقازاده» هم پرچمدار واکاویی چرایی و چگونگی نفوذ فساد میان طیفی از مسئولان شد. در عین حال شخصیتی به نام حامد را نمادی از «امید» قرار داد که «همه وجود» خود را برای مبارزه با فساد هزینه میکند. پس از موفقیت «آقازاده» سریالهایی با هدف نقد سیاست و ارکان آن ساخته شدند که هیچ کدام موجآفرین نیستند.
مورد اول| جناب عالی
مهمترین نکته «جناب عالی» را میتوان در تیتراژ ابتدایی آن دید. جایی که عنوان میشود سریال توسط سازمان سینمایی سوره و شرکت نوآوری و شتابدهی فلق ساخته شده است. این یعنی میل به ساخت آثاری در باب مبارزه با فساد، توسط نهادهای حکومتی همچنان پابرجاست. «آقازاده» با مشارکت سازمان اوج ساخته شد و «جناب عالی» توسط دو ارگانی که ذکرش رفت.
تفاوت اما از زمین تا آسمان است. اولی در پلتفرمها رکورد میزان تماشا را شکست و زمینه مباحثی طولانیمدت درباره فساد و شیوههای مبارزه با آن را شکل داد. تا جایی که چهرههای بنام جناحهای مختلف سیاسی درباره «آقازاده» حرف زدند و مخاطب عام نیز تحلیل خاص خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت. «جناب عالی» اما در گام اول از سوی تلویزیون پس زده شد.
دلیل: کیفیت پایین. این سریال به تلوبیون پلاس رسید و حالا پس از هشت قسمت میتوان با قاطعیت گفت که ادعای سازندگان، صرفا یک شوی تبلیغی بوده است. آنها مدعی بودند تلویزیون کنایههای سیاسی «جناب عالی» را برنتابیده. این در حالی است که پیشتر در تلویزیون، سریالهایی تندتر پخش شده. حتی میتوان از سریالی معمولی چون «وضعیت زرد» مثال زد که شوخیهای آن برندهتر از «جناب عالی» است.
منتها این سریال کف کیفیت را دارا بود ولی «جنابعالی» یک کمدی ضعیف، با شوخیهای دم دستی ِبه اصطلاح سیاسی است. باور کنید «خنده بازار» مواجهای موفقتر با مسائل سیاسی -اجتماعی داشت. بهزودی «جناب عالی» را به شکل جزئی، آنالیز میکنیم تا به شکل عینی عیار آن مشخص شود. عجالتا این پروژه هرگز نتوانسته بر موج موفقیت «آقازاده» سوار شود.
مورد دوم| راز بقا
یک سریال کمدی دیگر این روزها در حال توزیع است که بخشی از داستان خود را بر شوخی با اتفاقات سیاسی -اجتماعی بنا نهاده. «راز بقا» توسط سعید آقاخانی ساخته شده و امیر وفایی نویسنده آن است. این یعنی آنها میتوانند اثری تحویل مخاطب دهند که از استانداردهای لازم برخوردار باشد.
وفایی چه زمانی که برای مهران مدیری و «دورهمی» او پلاتو مینوشت و چه وقتی فیلمنامه «نون خ» را آماده میکرد، سراغ کنایههای سیاسی -اجتماعی میرفت. حالا با طراحی شخصیت «حاتم» با بازی حسن معجونی چنین کرده است. این کاراکتر سودای رئیسجمهور شدن دارد و با مردی که روزگاری نماینده مجلس بوده و پیش از نطق شعر میخوانده، وارد مراوده شده است. طبعا «راز بقا» یک کمدی سیاسی نیست و رویکرد آن از اساس با «آقازده» متفاوت است. بااین حال لحظات کمدی سریال و برخی ارجاعات مورد پسند جمعی از مخاطبان قرار گرفته.
مورد سوم |خسوف
سریال «خسوف» با تمی عاشقانه شروع شد؛ رنگ و بوی معمایی گرفت و حالا نوبت انتقام و افشاگری فرا رسیده است. در این میان فساد شخصیتهای اصلی و زد و بند آنها با ارکان قدرت هم سهمی از داستان دارد. طبعا یک سریال با این اشارات، اثری سیاسی لقب نمیگیرد اما سازندگان دیالوگهایی در دهان شخصیتها گذاشتهاند بلکه سریالشان، سویهای انتقادی پیدا کند. مثل زمینخواری، رشوه، وامهای کلان و … . «خسوف» برخلاف «آقازده» که ارجاعات واقعی داشت، کلیگویی میکند و همین محافظهکاری پاشنه آشیل آن شده. وانگهی، کشدار بودن قصه داد مخاطبان را درآورده است.
مورد چهارم| سودا
مهجورترین سریال این لیست، «سودا» است که اتفاقا اشارههای آن به مفاسد اقتصادی و مسئلهای به نام رانت، پررنگتر از دیگر سریالهاست. این سریال هم مثل «آقازاده» یک مامور دارد که میخواهد مفسدان را افشا کند. با این حال، نه قصه آن جذاب است و نه ارجاعات آن قابل استناد. با کلیگویی نمیتوان به موفقیت سریالی چون «آقازاده» رسید.