خط قرمز آلودگی در دهلی، شانگهای و تهران

روزنامه هفت صبح، نگین باقری | در روزهای گذشته گرد و خاکی که از شمال عراق و سوریه بلند شد، شاخص آلودگی هوای تهران را تا مرز ۵۰۰ هم رساند اما با این حال دستور تعطیلی به صورت رسمی صادر نشد که نشد. کشورهای مختلف در چنین شرایطی چه تصمیمهایی میگیرند؟
بررسیهای ما نشان میدهد که در برخی از کشورها با شاخص نزدیک به ۳۰۰ میکروگرم بر متر مکعب حداقل مدارس تعطیل میشوند. در چین با شاخص ۵۰۰ نه فقط مدارس بلکه همه ادارات دولتی و مراکز آموزشی هم موقتا همین سیاست را در پیش گرفتهاند. در این گزارش نگاهی به سیاستهای کشورهای مختلف انداختهایم تا ببینیم کدام کشورها در مقابل آلودگی، راه تعطیلی را انتخاب میکنند؟
اوضاع در هند چطور است؟
جست و جوی اخبار نشان میدهد که هند میانه خوبی با تعطیلی مدارس و ادارات دولتی برای آلودگی دارد. مثلا در سال ۲۰۱۳ دولت همه این مراکز را به مدت یک هفته تعطیل کرد. شرکتهای خصوصی هم مختار بودند به این تعطیلی بپیوندند یا نه. حتی نخست وزیر هند آن موقع پیشنهاد قرنطینه را هم داده بود. این تعطیلی بعدا هم بارها در هند تکرار شده است.
مثلا سال ۲۰۲۱ مقامات این کشور همه مدارس را تعطیل کردند. همزمان با این دستور، نیروگاههای سوخت تعطیل شدند، رفت و آمد کامیونهایی که کالاهای غیرضروری حمل میکردند متوقف شد و به ایالتهایی که آلودگی در آنها بیشتر بود دستور داده شد تا نیمی از کارمندان را هر روز به کار در خانه تشویق کنند. یک سال پیش از این هم شاخص آلودگی هوا در شهر ۲۰ میلیون نفری دهلی نو به شاخص ۹۰۰ میکروگرم بر متر مکعب رسید و مدارس و ادارات باز به حالت تعطیلی درآمد.
وقتی چشمها انگشتان دست را هم نمیبیند
تعطیلی به دلیل آلودگی در چین هم بیسابقه نبوده است. سال ۲۰۱۳ یک فاجعه زیست محیطی برای چین رخ داد. از یک طرف کشاورزان بعد از برداشت ذرت مزارع را سوزانده بودند، از آن طرف موج گرما شروع شده بود و بادی هم نمیوزید که هوا جا به جا شود. اینطور شد که دولت چین ادارات و مدارس را تعطیل کرد. ولی وقتی از آلودگی حرف میزنیم، منظورمان این است که هوا آنقدر مهگرفته بود که چشمها انگشتان دست را هم نمیدید. این توصیفی بود که آن زمان نیویورک تایمز از آب و هوای آن روزهای چین داد.
شکل این آلودگی شبیه یک مه متراکم بود که شاخص کیفیت ذرات معلق هوای شهر در شمال شرق این کشور را به ۵۰۰ و بیشتر از آن رساند. اگر میخواهید آن را با تهران مقایسه کنید این را در نظر بگیرید که دیروز کیفیت هوای تهران با شاخص ۱۳۵ در وضعیت ناسالم قرار داشته است ولی ۲۰ فروردین منطقه ۱۹ در شاخص ۵۰۰ قرار داشته. آن زمان همه اینها باعث شد که دولت شهر هاربین در این کشور را تعطیل کند.
آن هم نه فقط برای حفظ سلامتی ریهها، بلکه برای اینکه مه اتوبانها را بسته بود و رفت و آمد به سختی انجام میشد. از قضا همین اتفاق سال گذشته هم در پکن تکرار شد. سال پیش وقتی دیگر شعاع دید به کمتر از ۲۰۰ متر رسید و بسیاری از بزرگراهها مسدود شد، مقامهای شهر پکن به دلیل آلودگی شدید هوا، فعالیت برخی کارخانهها و همچنین برخی فعالیتها در فضای باز را به حالت تعلیق درآوردند.
تعطیلی ادارات و مدارس تنها سیاست چین برای غلبه بر آلودگی هوا نبوده. سال ۲۰۱۳ حزب کمونیست بیانیهای داد تا برنامه خود را برای کاهش ذرات معلق هوا ارائه دهد. ۱۰ دستورالعمل برای این کار تهیه شده بود که برای رسیدن به یکی از اهداف آن ۴۰ درصد از کارخانههای این کشور از سوی بازرسان ایمنی تعطیل و هشت هزار کارخانه به دلیل نقض استانداردهای آلودگی هوا جریمه شدند.
تجربه تعطیلی مدارس در آمریکا
سال ۲۰۱۸ دستورالعمل جدیدی برای مدارس سوناتا در ایالت کالیفرنیای آمریکا صادر شد که هر وقت سازمان محیط زیست سطح کیفیت هوای محلی را اندازه گرفت و گزارش داد که این شاخص از ۲۷۵ بیشتر شد مدارس را باید لغو کنند. سازمان بهداشت جهانی در رتبهبندی خودش اعلام کرد که سطح ۲۰۱ تا ۳۰۰ بسیار ناسالم و ۳۰۰ تا ۵۰۰ خطرناک است.
دستور تعطیلی مدارس در آمریکا اتفاق غیررایجی نیست. مثلا در نوادای شمالی با افزایش آلودگی برخی از شهرها مدارس را تا امروز بارها تعطیل کردهاند. سال ۲۰۱۸ به خاطر آتشسوزیهای بازی دو تیم راگبی اتفاق افتاد که شهر را خاکستری کرده بود به همین دلیل هم مدارس بدون هیچ دستوری از وزارت آموزش و پرورش، تصمیم به تعطیلی کلاسها گرفتند.
آلودگی در نپال، پاکستان و اندونزی چطور است؟
سال میلادی گذشته آلودگی در کشور ۳۰ میلیون نفری نپال در جنوب آسیا هم باعث شد مدارس خود را تعطیل کند. این تعطیلی تا چهار روز طول کشید. دادههای وزارت محیط زیست این کشور آن زمان نشان میداد که به صورت میانگین شاخص آلودگی هوا ۲۱۴ میکروگرم بر متر مکعب بود.
در پاکستان اوضاع چطور بوده است؟ همین چهار ماه پیش دولت پاکستان دستور تعطیلی مدارس و ادارات را صادر کرد. شاخص کیفیت هوا در شهر حدود ۱۲ میلیون نفری لاهور همان زمان در رتبه ۳۴۸ قرار داشت که بسیار بالاتر از سطح خطرناک ۳۰۰ بود. اندونزی هم از کشورهای آلوده دنیاست که در شرایط خطر هیچ ترسی از تعطیلی ادارات و مدارس ندارد. مثلا گاهی این آلودگیها به خاطر آتشسوزیهای نواحی جنگلی بالا میگیرد. مانند سال ۲۰۱۹ که آتشسوزی در جزیره سوماترا اندونزی را تهدید و حتی روابط دیپلماتیک با کشور همسایه، مالزی را هم تحتالشعاع قرار داده بود. با این اتفاق مدارس در این منطقه تعطیل شدند تا به صورت موقت از بیشتر شدن آلودگی جلوگیری شود.
تعطیلی تهران چقدر آب میخورد؟
گذشته از اینکه آیا معیار و پروتکلی «لازم الاجرا» در مورد حد آلودگی هوای منجر به تعطیلی در ایران وجود دارد یا نه، این سوال به وجود آید که چرا تصمیم برای تعطیلی تهران از جلسات متعدد مدیران شهری بیرون نمیآید یا به ندرت بیرون میآید و احتمالا در روزهای آینده هم دولت مقاومت زیادی برای اعلام تعطیلی عمومی پایتخت نشان خواهد داد؟ شاید یکی از اصلیترین دلایل چنین مقاومتی را بتوان در هزینه سنگین هر روز تعطیلی این شهر دانست، هزینهای که خیلی از ما وقتی درخواست تعطیلی داریم روحمان هم از آن خبر ندارد.
آخرین بار اوایل همه گیری کرونا وقتی تقاضای تعطیلی عمومی مطرح شد، محسن هاشمی، رئیس وقت شورای شهر تهران اعلام کرد که هزینه هر روز تعطیلی این شهر نزدیک به هزار میلیارد تومان است، عدد بسیار بزرگی است اما هنوز کم است و دقیق به نظر نمیرسد. برای برآورد دقیق باید مجموع تولید ناخالص داخلی را تقسیم بر روزهای کاری سال کنیم تا هزینه هر روز تعطیلی کشوری به دست بیاید.
آخرین آماری که از تولید ناخالص داخلی داریم به نیمه اول سال ۱۴۰۰ بر میگردد که بخش غیر نفتی آن حدود سه هزار هزار میلیارد تومان یا همان سه هزار «همت» بود. اگر همین رقم را برای نیمه دوم سال گذشته هم لحاظ کنیم به حدود ۶ هزارهمت میرسیم. از آنجایی که هنوز اوایل سال ۱۴۰۱هستیم چارهای نداریم غیر از اینکه همین رقم را برای سال جاری هم مبنای محاسبه قرار بدهیم.
حالا بیایید این ۶ هزار همت را تقسیم بر تعداد روزهای کاری سال جاری کنیم تا بفهمیم هر روز کاری چقدر سهم و ارزش در تولید ناخالص داخلی دارد، به این ترتیب به رقم ۱۹ همت برای هر روز خواهیم رسید.حالا نوبت به محاسبه سهم تهران است. معمولا سهم تهران از تولید ناخالص داخلی بین ۲۰ تا ۲۵ درصد اعلام میشود و اگر بخواهیم دست پایین را در نظر بگیریم، با این محاسبه سهم روزانه تهران از تولید ناخالص داخلی به رقمی حدود ۴ هزار میلیارد تومان میرسد که خیلیها آن را هزینه هر روز تعطیلی پایتخت اعلام میکنند.
اما این هم بدبینانه است چون بخشی از امور روزهای تعطیل در سایر روزها انجام میشود اما اگر نصف این رقم را با اعلام تعطیلی، از دست رفته بدانیم میتوان گفت هر روز تعطیلی سراسری در تهران برای کشور حدود ۲ هزار میلیارد تومان آب میخورد، عددی که باز هم خیلی بزرگ است و میتواند هر مسئولی را برای اعلام تعطیلی مردد کند.