درباره همسر دکتر فاطمی که دیروز در انگلیس درگذشت

روزنامه هفت صبح | روز گذشته پریوش سطوتی که نامش را در کنار دکتر حسین فاطمی میآورند در ۸۷ سالگی در بیمارستانی در انگلیس از دنیا رفت. او فرزند سرهنگ حسینقلی سطوتی بود که در دهه بیست خورشیدی فرمانده ژاندارمری کل کشور بود. از طرفی خواهر او منیژه سطوتی، همسر سپهبد مهدی رحیمی بود. به این معنا که دکتر فاطمی با مهدی رحیمی باجناق بودند. اما از آنجا که میگویند باجناق فامیل نمیشود این دو هم شباهتی به هم نداشتند.
دکتر فاطمی از چهرههای برجسته جناح چپ دولت مصدق و رحیمی سپهبد نیروی زمینی شاهنشاهی بود. پریوش و منیژه بخت خوبی در ازدواج نداشتند چراکه همسرانشان یکی بعد از انقلاب تیرباران و دیگری پس از کودتای ۱۳۳۲ اعدام شد. پریوش در سال ۸۸ به تهران سفر و با محمود احمدینژاد دیدار کرد. این دیدار و همچنین ارتباطش با رحیم مشایی حاشیههای زیادی به همراه داشت و در آخر منجر به اخراج او از ایران شد. در این گزارش به جزئیات زندگی پریوش سطوتی میپردازیم.
ماجرای مهاجرت از ایران
پریوش که در ۱۶سالگی با دکتر فاطمی ازدواج کرده بود بعد از شش سال زندگی مشترک همسرش را پس از کودتای ۲۸ مرداد از دست داد و با تنها پسرش سیروس که حاصل این زندگی مشترک کوتاه بود به زندگی ادامه داد. او زمانی که با دکتر فاطمی ازدواج کرد هیچ چیز از سیاست نمیدانست و علاقهای هم به آن نداشت. علاوه بر آن به ازدواج هم بیعلاقه بود به همین دلیل شرط گذاشت که اگر از دنیای سیاست خداحافظی کند با او ازدواج میکند.
با اینکه انتظارش را نداشت دکتر فاطمی فردای ازدواج از همه مناصب سیاسیاش استعفا داد و به قولش عمل کرد. بعد از اجرای حکم اعدام دکتر فاطمی پریوش چند سال را در ایران ماند اما بعد از فوت پدرش پسرش را برای تحصیل به یک مدرسه شبانهروزی در انگلستان فرستاد و یکی دو سال بعد هم خودش پیش پسرش رفت. به گفته خودش بعد از اینکه از ایران رفت به همان موسسهای رفت که دکتر فاطمی در آنجا دوره روزنامهنگاری را گذرانده بود.
او تصمیم گرفت که روزنامهنگاری بخواند و راه همسرش را ادامه دهد اما ساواک از این مسئله خبردار شد و ممنوعیتهایی را ایجاد کرد که باعث شد از تحصیل دست بکشد. در مصاحبهای که با ایسنا انجام داده بود گفته بود که تحصیلاتش را در آمریکا ادامه داد؛ دو سال زبان خواند و چهارسال هم تاریخ و ادبیات در دانشگاه مریلند. او در سال ۸۸ کمی قبل از انتخابات به ایران آمد و با احمدینژاد دیدار کرد.
دیدار با احمدینژاد و اتهامات
مرحومه سطوتی در سال ۸۷ با احمدینژاد در حضور اسفندیار رحیم مشایی دیدار کرد و در این دیدار تقویمی را که در آن یادداشتهایی از همسرش وجود داشت به احمدینژاد تقدیم کرد. او از احمدینژاد و دولتش تعریف و تمجیدهای زیادی میکرد. برای نمونه سطوتی در اوایل مهر سال ۱۳۸۹ با ارسال نامهای به محمود احمدینژاد از تلاشهای «حقطلبانه و شجاعانه» رئیس دولت دهم در سفرش به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل تجلیل کرده بود.
احمدینژاد هم در آبانماه همان سال به مناسبت سالگرد اعدام حسین فاطمی، نامهای برای او ارسال کرده بود. خانم سطوتی در پیام تبریک خود به احمدینژاد به مناسبت نوروز سال ۱۳۹۰ «هدفمند کردن یارانهها به نفع محرومان جامعه» را «موفقیت تاریخی طرح دولت» خواند و افزود که این کار «دلیل قاطعی در اثبات شکست تحریمهای آمریکا و متحدان اروپایی آن محسوب میشود.»
بعضی گفتهها حاکی از این است که در دو سالی که سطوتی در ایران بود با هزینه دولت احمدینژاد در هتل لاله اقامت داشت که معادل ۸۰ میلیون تومان شده بود. در سال ۹۰ پریوش سطوتی به اتهامات امنیتی بازداشت شد و دادستان تهران اعلام کرده بود که در زمان دستگیری اموال برخی ایرانیها و مقداری طلا به همراه داشته که در این باره تحقیقات مفصل انجام دادند. پس از مدت کوتاهی با گذاشتن وثیقه آزاد شد و به انگلیس رفت و دیگر به ایران بازنگشت.
هدیه ارزشمند به احمدینژاد
دفترچه خاطراتی که سطوتی در ۱۹ فروردین ۸۷ به احمدینژاد داد خاطرات روزهای زندان دکتر فاطمی بود که بعد از اعدام او توسط پرستاری به دست او رسیده بود. او در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای ایران گفته بود: «این دفترچه همراه من در لندن بود؛ اگر من آقای احمدینژاد را نمیدیدم امکان داشت این دفترچه همچنان در صندوقچه من باقی بماند و من به خاطر لطف ایشان، این دفترچه را به ایشان دادم که به محض اهدای آن بسیاری از افراد من را مورد انتقاد قرار دادند که ما حاضر به خرید این دفترچه بودیم در حالی که من هیچ وقت کار خرید و فروشی نکردم.»
احمدینژاد هم با تشکر از هدیه کتابچه خاطرات دکتر فاطمی که مربوط به ماههای قبل از اعدام وی در زندان است، گفته بود: «این خاطرات و یادداشتها سند ارزشمند و متعلق به ملت بزرگ ایران است که در اختیار مورخان قرار خواهد گرفت.» اما این سند برخلاف گفتههای احمدینژاد نه تنها در اختیار مورخان قرار نگرفت که اهداکننده آن هم نگران شده و اطرافیان رئیس دولت سابق هم توضیحی درباره آن ندادند. اما بعضیها در سال ۹۰ معتقد بودند دلیل انتشار نشدن این یادداشتها بعد از گذشت سه سال از اهدای آن به احمدینژاد میتواند نشاندهنده واقعی نبودن و اصالت نداشتن این دفترچه باشد.
اما خود همسر دکتر فاطمی گفته بود: «این دفترچه به عنوان اسناد تاریخی، یادداشتهای منتشرنشدهای بود که با حضور رئیسجمهور در منزلم، خواستم آن را به ایشان هدیه بدهم. مدیر نشر سفید که به انتشار آثار تاریخ معاصر میپردازد، گفت با پیگیریهای انجام گرفته در تلاش بودیم تا این یادداشتها منتشر شود اما هنوز با موافقت روبهرو نشده است.» اما نه احمدینژاد و نه نزدیکانش هیچ وقت نگفتند که بر سر این دفترچه چه آمد و با آن چه کردند.