باشگاه فیلم | راکت سرخ، خانه گوچی و ریکاردو بودن

روزنامه هفت صبح | راکت سرخ: بازیگر فیلمهای نابهنجار، بعد از ۱۷ سال به شهر خود بازگشته. به حومه یک شهر در تگزاس. با مجموعهای از مردمان منزوی و دوزخی و به آخر خط رسیده. اشتباه نکنید.با یک «ملاقات با بانوی سالخورده»روبه رو نیستیم. بازیگر ما یک مرد است. یک بازنده بالفطره، پرحرف و غیرقابل اعتماد که به جوایز تخیلیاش مینازد و معیارهای اخلاقیاش پس از این همه سال بالکل به هم ریخته است. کارگردان انرژیاش را میگذارد تا این کاراکتر عجیب را برای ما دربیاورد و خب موفق هم میشود.
کارگردان آن قدر شیفته این شخصیت نابهنجار خودش است که بقیه را چندان جدی نمیگیرد. و بقیه ؟ زن ومادرزنش که مادرودختری با هم مواد میزنند، یک پسر جوان همسایه که عاشق جا زدن خود به جای قهرمانان ارتش است، خانوادهای رنگین پوست که کارتل پخش ماریجوانا در منطقه را برعهده دارند و بالاخره یک دختر ۱۷ ساله جوان و زیبا درتضاد با حجم پوسیدگی اطرافش که البته در مواردی میتواند همه را غافلگیر کند. شان بیکر اما راه رستگاری را براین مجموعه نابهنجار و مطرود میبندد. دیگر حتی همان دیزنی لند انتهای فلوریدا پراجکت (فیلم قبلی شان بیکر ) هم وجود ندارد.
راکت سرخ در انتهای خود بین وارد آوردن ضربه عاطفی و غافلگیری روایی، دومیرا انتخاب میکند و خب این یکی هم خیلی متقاعد کننده ازآب در نمیآید. راکت سرخ فیلم خوشایندی برای من نبود اما نمیتوانم توانایی شان بیکر در ارائه میزانسنهای غیر موکد را تحسین نکنم. آن قدر که گاهی اوقات در میانه شرو شور شخصیتها و موقعیتهای خاص آمریکایی، احساس میکنی که با شیوه بیانی یک فیلم هنری اروپای شرقی رو به رویی. و یا حتی فیلمهای هشیائوهشین.
Red rocket . 2021/ شش از ده
خانه گوچی
دومین فیلمیکه از ریدلی اسکات امسال به رویتمان رسید یک روایت تخت و ساده از ماجراهای خانواده گوچی است. اسکات در سال ۲۰۱۸ فیلمیبا اسم همه پولهای دنیا را درباره پرونده جنایی خانواده گتی ساخته بود. گتی در دهه هفتاد ثروتمندترین مرد جهان بود. خانواده گوچی هم دارای تاریخچهای است انباشته از زدوبند و کلاهبرداری و توطئه وجنایت! یعنی همه مشخصاتی که یک کسب و کار پررونق خانوادگی در ایتالیا باید داشته باشد.
اسکات با چنین داستان پرفراز و نشیبی و با مجموعهای از بازیگران گران قیمت سینمای امروز نتوانسته یک محصول متفاوت و دیدنی تحویل ما بدهد. در انتهای فیلم شما میاندیشید که این داستان و این حجم اتفاقات مناسب یک سریال است نه یک فیلم ۱۵۷ دقیقهای. اما اشتباه نکنید. این زمان طولانی برای یک فیلم سینمایی به هیچوجه در شما احساس کسالت ایجاد نمیکند. اسکات با این که فیلم خوبی نساخته اما داستانگویی را بلد است.
پس شما را پای دیدن این فیلم نگه میدارد و تجربه شنیدن و دیدن یک داستان حکیمانه پر از اندرز و نصیحت را برایتان ایجاد میکند. داستانی از طمع و جنایت. کادر بازیگران فیلم شگفت انگیز هستند. آل پاچینو،جرمیآیرونز، آدام درایور،جارد لتو و البته لیدی گاگا. و خب به شکل عجیبی همه بازیگرها متوسط هستند و تنها این لیدی گاگاست که گلیم خودرا به بهترین وجه ممکن ازآب بیرون میکشد. درست در تقابل با نمایش متزلزلی که در فیلم ستارهای متولد میشود از خود بروز داده بود.
House of Gucci. 2021 / پنج از ده
مقدمه
دقیقا نمیدانم که چه اتفاقی موجب شده فیلمهای هونگ سانگ سو ریتم نومیدانه و خسته و ملال انگیزی به خود بگیرند. مشکل بالا رفتن سن است یا اتفاقی در زندگیاش رخ داده است؟ نمیدانم هرچه هست فیلم مقدمه هم مثل فیلم هتل کنار رودخانه،پر از سرما و رخوت است. مثل خواب بعد از ظهر در زمستان که اتفاقا در این دو فیلم به عینه به آن اشاره هم میشود. مقدمه داستانی زنجیروار و متصل به هم دارد که بین واقعیت و رویا روایت میشوند.
پسری که میخواهد بعد از سالها پدرش را در مطبش ملاقات کند و پدری که با دوست هنرپیشهاش در حال گپ زدن است. دختری که پسرک عاشقش است راهی آلمان شده و آنجا میخواهد کنار یک نقاش کرهای زندگی کند و پسرک که خودش را به آلمان میرساند و….همین طوری زنجیره روایتهای کوتاه و کوچک ادامه پیدا میکنند بیآنکه مثل بهترین فیلمهای هونگ سانگ سو لحظهای فرابرسد که از شگفتی و زیبایی اتفاق در میانه حوادث و رخدادهای کاملا معمولی، از خود بیخود بشوی.
Introduction. 2021 / شش از ده
ریکاردو بودن
آدام سوروکین آن قدر باهوش است که نمیتواند عمیق باشد. ذهن پرتکاپو و هشیارش او را مدام به ورطههای خودنمایی و جلوهگری میکشاند. انگار ذهنش تاب اندکی تامل ندارد. انگار ذهنش موقعیتهای دراماتیک را تحقیر میکند و یا کسالت بار میبیند پس مدام میخواهد با نمایش حاضرجوابی و نکته سنجی و فشرده کردن انبوهی اطلاعات در پس وپیش یک صحنه خودرا تسکین بدهد. ریکاردو بودن چنین مشکلی دارد.
فیلم داستان لوسیل بال است. کمدین مشهور تلویزیونهای سراسری آمریکا در دهه پنجاه که سریالهایش گاه ۶۰ میلیون نفر تماشاگر داشته است. قصه ازآنجا شروع میشود که زندگی حرفهای لوسیل بال و همسر خونگرم کوباییاش دستخوش یک افشاگری از تمایلات کمونیستی بال در دوران جوانی میشود. و همزمان یک خط افشاگری به نظر بیاهمیت درباره سرگرمیهای خارج از ازدواج همسرش.
فیلم این گونه پیش میرود با فلاش بکهایی درباره رابطه عاشقانه لوسیل و ریکاردو (نیکول کیدمن و خاویر گارسیا باردم ) و تکاپوی بال برای حفظ کیفیت نمایشهای تلویزیونیاش و رویایش برای زندگی در یک خانه بزرگ در کنار همسرش و انبوهی از خرده ماجراهای بیاهمیت و کم اهمیت وتو فکر میکنی که آخر این ماجرا چرا باید به فیلم تبدیل شود که خوشبختانه در فصل آخر فیلمساز پاسخ برخی از این تردیدها را میدهد. ریکاردو بودن فیلم بزرگی نیست اما دیدنش خالی از لطف نیست. بهخصوص که کیدمن و باردم طراز شگفتانگیزی از هنر بازیگری را به نمایش میگذارند.
Being ricardos. 2021 / شش از ده