حق با جوکر است یا ایلان ماسک؟

روزنامه هفت صبح | یک: جوکر هرچقدر شروع خوبی داشت پایان نچسبی داشت. در واقع کیفیت جوکر از قسمت اول تا چهارم یک خط نزولی با شیب قابل توجه بود. به لحاظ لجستیکی و دکور و سروسامان داشتن همه چیز روبهراه بود، مشکل فرایند خود بازی بود که در هر قسمت چهرههای بامزه و جذاب حذف میشدند و چهرههایی باقی میماندند که در عرصه کمدی چندان جاذبهای نداشتند.
در همان اولین یادداشتم درباره جوکر نوشتم که شانس هومن حاجیعبداللهی و سهیل مستجابیان بیشتر از بقیه است و خب در نهایت همین طور هم شد و این دو نفر آن قدر « نابهخند» بودند که در نهایت تصمیم گرفتند دست از مبارزه بردارند و مشترکا برنده شوند. در سریهای بعدی جوکر این مشکل باقی خواهد ماند.
دو: این حرفهای ایلان ماسک به دوهفته پیش تعلق دارد اما بازخوانیشان هیجانانگیز است. مالک تسلا گفته: اگر فرزند نیاورید، تمدن فرو میپاشد؛ ایلان ماسک از مردم خواسته است که فرزندان بیشتری بیاورند، زیرا او میگوید روی زمین «جمعیت کافی» وجود ندارد. در مصاحبه مجازی با والاستریت ژورنال در روز سهشنبه ۷دسامبر، این بنیانگذار میلیاردر با این ادعا که کنترل جمعیت در سراسر جهان ضروری است، مخالفت کرد.
او گفت: «با این حال، بسیاری از مردم، از جمله آدمهای باهوش، فکر میکنند که جمعیت در جهان زیاده از حد است و فکر میکنند که جمعیت در حال رشد خارج از کنترل است. کاملا برعکس این است.» ماسک در مقابله با ادعاهای طرفداران محیط زیست گفت: «من فکر میکنم یکی از بزرگترین خطرات برای تمدن، نرخ پایین زادوولد و نرخ بهسرعت روبهکاهش زادوولد است. اگر مردم فرزندان بیشتری نیاورند، تمدن فرو میپاشد. حرفهای مرا ثبت کنید.» ماسک شش فرزند دارد. خاویر و گریفین، دوقلوهای ۱۷ساله، سهقلوهای کای، ساکسون و دیمیین، ۱۵ ساله، و X Æ A-Xii، یک ساله.
سه: صادقی مهاجم جوان استقلال وقتی در ضربات پنالتی توپ را گل کرد مجموعهای از شادیهای مرسوم پس از زدن گلهای حساس را جلوی دوربین انجام داد. او از قبل روی پیراهنش کلمه مادر را نوشته بود و بعدش هم ادای تلفن زدن به کسی را (احتمالا مادر و یا فرد دیگری) انجام داد. خب زدن ضربات پنالتی آن هم نه در حین بازی بلکه در پایان ۱۲۰دقیقه در هیچ کجای دنیا شامل چنین مراسم جشن و سرور و آن هم با برنامه قبلی نمیشود. این پنالتی حتی ضربه سرنوشت ساز هم نبود. اما در ایران این جاافتاده که گل کردن پنالتی این مجوز را صادر میکند.
چند سال قبل حسین ماهینی هم در موقعیتی مشابه مجموعهای از عملیات ژانگولر را برگزار کرد که خب اصلا متناسب با اتفاق رخ داده نبود. حالا که اینها را نوشتیم بگوییم استاد علی شجاعی در پرسپولیس گل چهارم قشنگی به ویستاتوربین زد اما دیگر این حجم سرازپا نشناختن و دست دادن و بغل کردن همه اعضای نیمکت و تدارکات و این چیزها را نداشت. آقایان کمی سطح توقعشان از خودشان را بالاببرند و برای چنین پیروزیها و موفقیتهای کوچک خودشان را این گونه سرازپا نشناخته نشان ندهند. بد است والله !
چهار: و بالاخره این که بازی میلان و ناپولی را از شبکه ورزش دیدم وحضور همزمان گزارشگر و مفسر در کنار هم که موجب شد تقریبا در تمام نود دقیقه این دوستان حرف بزنند و بد آنکه به جای تفسیر و تحلیل گاه مثل نوجوانان عزیز شیفته فوتبال جملات کم محتوایی را تحویل مخاطب بدهند. مثلا تعبیر مفسر محترم از بازی اینسینیه و یا لحظهای که از آرزویش برای بازی کیه زا در میلان گفت که اصلا با جایگاهش به عنوان مفسر همخوانی نداشت. همان روز بازی رئال مادرید و کادیز هم با صدای آقای سیانکی پخش شد که انگار برای شبکه تلویزیونی رئال مادرید بازی را گزارش میکردند.
* دیگر غر خاصی ندارم. ممنون.تیتر مطلب هم واقعا بیمعنی است. ببخشید.