گزارش کافهبازار و فرصتهای پیشروی کسبوکارهای دیجیتال

روزنامه هفت صبح، مهران امیری | انتشار گزارش سالانه که کمکم تبدیل به یک رویه پسندیده شده، اطلاعات ارزشمندی از رخدادها را پیش چشم مدیران، کارگزاران و کاربران گذاشته. آخرین نمونه از این گزارشها در روزهای گذشته توسط کافه بازار منتشر شد. نگاهی گذرا به این گزارش بیش از همه آمار و ارقام رشد را به چشم میآورد، از افزایش تعداد کاربران تا بالا رفتن آمار تراکنشها و بزرگتر شدن سهم برنامک (اپلیکیشن)ها در سبد کالای دیجیتال کاربران وطنی.
روشن است که همه اینها برای بازاری که زیر فشارهای گوناگون قرار گرفته، امیدبخش و مایه خرسندی است. در روزهای آلوده به کرونا و دشواریهایی که همه مردم با آن روبهرو بودهاند افزایش تعداد خرید کاربران خوشحالکننده است؛ اینکه ببینیم در میان گرفتاریهای تحریم و انواع کمبودها برخی افراد بیسروصدا درگیر فعالیت درآمدزای تولید نرمافزار مورد نیاز هموطنان خود هستند، مایه دلگرمی است. از سوی دیگر مقایسه این گزارش و دادههای آن با گزارشهای مشابه از کشورهای دیگر که دشواریهای ما را ندارند نیز امیدوارکننده است.
اما این همه ماجرا نیست. این گزارش و نمونههای شبیه به آن در دل خود نمایانگر کارهای نکرده و کاستیها نیز هست. کمبودهایی که لازم است برای رفع آنها چارهاندیشی کرد.نخستین نکته که باید بیش از همه مدیران سیاستگذار را به فکر بیاندازد تعداد کاربران و توسعهدهندگان فعال است. گروه بزرگ و پرشماری که یا در جایگاه توسعهدهنده کسبوکار خود را روی این بستر پایهگذاری کردهاند، یا کاربر تولیدات هستند.
حتی اگر سایر گروههای شاغل پیرامون این بستر را هم ندیده بگیریم، همچنان بخش غیرقابل انکاری از کسبوکارها در این بستر شکل گرفته که اجرای هر طرح و برنامه حمایتی آنها را شادمان و کارآمدتر خواهد کرد، و هر برنامهای چون «طرح صیانت» آنها را نگران، زیانکار و سرخورده خواهد ساخت. این حوزه هر روز بیش از گذشته با زندگی روزمره و سفره کوچک مردان و زنان پرتلاشی گره خورده که با تحمیل کمترین بار بر دوش حاکمیت مشغول کسبوکار هستند.
چشمانداز دیگری که چنین گزارشهایی مقابل دیدگان قرار میدهند میزان سازگاری برنامهها و سیاستهای کلان با روند قابل مشاهده در این گزارش است. امروز باید از خود بپرسیم وضعیت کسبوکارها و افراد فعال در حوزه موضوع گزارش کافهبازار محصول کدام برنامه و روند طراحی شده است؟ اینها بخشی از تلاشهای بخش خصوصی نوآور در ایران است و باید از بخش دولتی پرسید آیا آنچه به دست آمده با چشماندازی که آنها ترسیم کردهاند، سازگار است؟
اگر نه، کاستیها و نادرستیهای دولتیها و تصمیمگیرندگان را چگونه یافته و برای چیره شدن بر آنها چه برنامهای را دنبال خواهیم کرد؟ آیا اندازه بازار ما همین است؟ چرا توسعهدهندگان تهران با ۸۹درصد و خراسان رضوی با ۶درصد بیشترین سهم از درآمدهای این بازار را کسب کردهاند و استانهایی مانند فارس و اصفهان با برخورداری از مراکز دانشگاهی و آموزشی بیشتر از این قافله عقب ماندهاند؟ چطور باید در استانها برنامهریزی کرد تا سهم آنها از اقتصاد دیجیتال بیشتر شود؟
از سوی دیگر گرچه برپایه این گزارش افزایش تعداد توسعهدهندگان موجب خرسندی و نشانگر ظرفیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد کشور است، اما جای خالی استودیوهای شناخته شده در تولید نرمافزار و محتوا بهخوبی دیده میشود. این در حالی است که گروه پرشماری از توسعهدهندگان توانمند در قالب فردی با شرکتهای فعال خارجی همکاری میکنند، و باید از خود بپرسیم چرا این افراد مایل یا قادر به ایجاد شرکت یا گروه کاری برای گسترش دامنه کار خود نیستند؟
بد نیست از خود بپرسیم چرا بهکارگیری چنین ظرفیتهایی برای دسترسی به بازار خارجی اقدام و برنامهریزی نمیکنیم. گزارش کافهبازار از صنعت برنامه و بازی کشور در سال ۱۳۹۹ بیش از نمایش شادیبخش پیشرفت و بهبود، نمایانگر فرصتهایی است که پیشرو داریم و باید از آنها بهره ببریم؛ و در این راه سیاستگذاری درست حوزه اقتصاد دیجیتال امری خطیر و برعهده آنهاست که بودجههای کلان دولتی در دست دارند.