پیشنهاد ویژه برای علاقمندان به آثار انیمیشن و ادبیات

روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی| داستایفسکی قدرتی ماورایی دارد، جیب فیتز جرالد به منبعی تمامنشدنی وصل است، آلن پو دشمنان خودش را با تبدیل کردنشان به کاراکترهای کتابش مجازات میکند و آکاتوگاوا از ترفندی استفاده میکند که هیچکس جرأت مقابله با او ندارد. به این ترتیب شما با انیمهای مواجه میشوید که قرار است هم نویسندگان جهان را به شما معرفی کند، هم اینکه با اضافه کردن نوعی چاشنی سرگرمی، قصه را پیش ببرد.
انجمنی به نام «آژانس کارآگاهی مسلح» که برخی اعضای آن را کاراکترهایی با نام نویسندگان معروف تشکیل دادهاند. قدرت هر کدام هم با نام کتاب معروفشان تعریف شده است. آنها آدمهایی با مهارتهای فوق بشری هستند و هر کدام از مهارتهایشان هم اسمی دارد. مثلا مهارت داستایفسکی «جنایت و مکافات» است و با استفاده از این مهارت هر رقیبی را از سر راه برمیدارد. یا هرمان ملویل که با قدرت خودش «موبی دیک»، جای امنی برای انجمن خود و دوستانش مهیا کرده است.
البته پایه این انیمه بر اساس نویسندگان و کتابهای ادبی، طراحی نشده است. اما از این جهت قابل تأمل و جالب است که راهی را برای معرفی بعضی نویسندگان به نوجوانان و مخاطبان خود پیدا کرده. بهخصوص شما با انبوهی اسامی نویسندگان ژاپنی مواجه میشوید که پشت این نامگذاری هدفی تعبیه شده؛ تبلیغ نویسندگان ژاپن. در واقع با آوردن کاراکترهایی سورئال با نام نویسندگان ژاپنی در کنار کاراکترهای دیگر با اسامی نویسندگان مشهور جهان، تلاش کرده آنها را همطراز نشان بدهد.
به این ترتیب مخاطبان انیمه که عموماً نوجوان هستند، هم با نامهای نویسندگان مشهور آشنایی پیدا میکنند و هماینکه به نویسندگان وطنی با دیده تفاخر نگاه میکنند و سراغ مطالعه آثارشان میروند. البته دقت داشته باشید که چهره کاراکترها به شکلی فانتزی طراحی شده و با چهره واقعی نویسندگان متفاوت است. آنچه در ادامه میخوانید معرفی این انیمه است که بخشهایی از آن را از مقالهای در نشریه تامبلر، ترجمه کردهایم.
*** آژانس کارآگاهی مسلح
انیمه «سگهای ولگرد بونگو» بر اساس مجموعه مانگایی ژاپنی نوشته کافکا آساگیری و تصویرگری سانگو هاروکاوا ساخته شده است. این مجموعه مانگا از سال ۲۰۱۲ در مجله یانگ ایس به چاپ میرسد. سری بسیار محبوبی است و براساس آن، چندین لایت ناول و اسپینآف منتشر شده است. این مجموعه، داستانِ اعضای گروهی دولتی به نام «آژانس کارآگاهی مسلح»، زندگی روزمره آنها و شخصیت اصلی داستان یعنی آتسوشی ناکاجیما را روایت میکند که برای حل کردن پروندههای قتل و جلوگیری از عملیاتهای مافیا به آژانس میپیوندد.
شهرت این انیمه را میتوان به نامگذاری هوشمندانه شخصیتها و قدرتهای آنان، براساس آثار ادبی معروف و نویسندگان آنها نسبت داد.
آتسوشی، در واقع جوانی یتیم است که پس از بیرون رانده شدن از پرورشگاه، تصادفاً جلوی خودکشی کارآگاهی به نام اوسامو دازای را میگیرد، با این تصور که او در حال غرق شدن در رودخانه است. دازای و همکارش عضو یک سازمان کارآگاهی مخصوص هستند. آنها قدرتهایی فراانسانی دارند و درگیر جریاناتی میشوند که برای پلیس و ارتش خطرناک است.
در ادامه معلوم میشود که این دو به دنبال یک ببر هستند که گویا با آتسوشی ارتباط دارد. آتسوشی پس از روشن شدن حقیقت ماجرای این ببر، عضو سازمان دازای میشود. او در ادامه هدف اعضای مافیای بندر به ویژه شاگرد سابق دازای، ریونوسوکه آکوتاگاوا قرار میگیرد چون در بازار سیاه برای سر او جایزه گذاشتهاند. در طول نبردهای آتسوشی علیه مافیا، او همچنین با فیتزجرالد، رهبر انجمن ملاقات میکند. فیتزجرالد نشان میدهد که کتابی ماوراءالطبیعه وجود دارد، کتابی که میتواند واقعیت را در ارتباط با ببر آتسوشی تغییر دهد.
به نظر میرسد فرد دیگری هم به نام فئودور داستایفسکی مایل است کتاب را به دست آورد تا همه افراد مستعد را پاک کند. داستایفسکی در ادامه مبارزهای مرگبار بین کارآگاهها و مافیا ترتیب میدهد.آساگیری میگوید طرحهای آتسوشی و دازای برای ایجاد تضاد با یکدیگر انجام شده است. زندگی نویسندگان بزرگ، به ویژه اوسامو دازای، آنگو ساکاگوچی و ساکونوسکه اودا برای آساگیری الهامبخش بوده است.
اوسامو دازای نویسندهای ژاپنی بود که در سال ۱۹۴۸ به علت خودکشی از دنیا رفت و آنگو ساکاگوچی رماننویسی بود که در همین سال برنده جایزه «نویسندگان پر رمز و راز ژاپن» شد. ساکونوسکه اودا نیز از آن دست رماننویسهای ژاپنی است که پس از مرگش به عنوان نویسندهای بزرگ شناخته شد و تندیسی از او در اوساکای ژاپن قرار گرفت.
*** فروش ۶ میلیونی
«سگهای ولگرد بونگو» در ژاپن با استقبال خوبی روبهرو شد. این مجموعه مانگا تا سال ۲۰۱۸ به ۶ میلیون نسخه فروش رسید. ایده ابتدایی کافکا آساگیری برای شروع داستان، شخصیتهایی از نویسندههای معروفی بود که به عنوان نوجوانان و جوانانی با قدرتهایی خارقالعاده بازآفرینی شوند و گروههایی تشکیل بدهند. اکنون این شخصیتها در دنیایی هستند که هم کاراکترهای مثبت و هم کاراکترهای منفی این قدرتها را دارند و جرایمی نیز در حال وقوع است.
در این داستان، شخصیتهایی از ادبیات ژاپن داریم که بیشتر شخصیتهای کارآگاهی و مافیاها از این دسته هستند. نویسندگان غربی مانند ادگار آلن پو، هرمان ملویل، اسکات فیتزجرالد و نویسندگان روسی مثل داستایفسکی و الکساندر پوشکین نیز با جلو رفتن داستان ظاهر میشوند. اوسامو دازای واقعی در کنار اوسامو دازای انیمه قرار میگیرد. علاوه بر نام شخصیتها که برگرفته از نام نویسندگان و شاعران معروف است، قدرت خاص آنها نیز اشاره مستقیمی به معروفترین آثار آن شخص خاص دارند؛ برای مثال، اوسامو دازای و قدرتِ «دیگر انسان نیست» او که به معروفترین رمانش اشاره دارد.
*** کاراکترهایی با ویژگی نویسندگان
کاراکترهای «سگهای ولگرد بونگو» خصیصههای شخصیتی خاصی را نیز از منبع الهام خود به ارث میبرند. برای مثال، دازای این داستان همانند دازای واقعی میل به خودکشی دارد. کاراکترهای دیگر نیز همینطور هستند، اما شخصیتهای داستان تفاوتهایی هم با منبع الهام خود دارند. برای مثال اسکات فیتزجرالد دنیای واقعی، قاعدتاً سردسته گروهی مافیایی نبوده و رابطه آکوتاگاوا و دازای واقعی برعکس انیمه است؛ در انیمه آکوتاگاوا شدیدا به دنبال پذیرفتهشدن توسط دازای است، اما دازای دنیای واقعی همیشه به دنبال جلب توجه آکوتاگاوا بود.
چویا ناکاهارا نیز یکی دیگر از شخصیتهای محبوب این انیمه است که رابطه او و دازای و مجادلههایشان بسیار دیدنی هستند. چویا ناکاهارا، شاعری ژاپنی بود و مترجم آثار رمبو. او را رمبوی ژاپن میخوانند. شخصیتهای دیگر این انیمه مانند کیوکو، آکوتاگاوا، رنپو و فوکوزاوا نیز همگی داستان و پیشزمینههای جالبی دارند. یکی دیگر از نکات جذاب، همکاری شخصیتهای گروههای متقابل داستان برای شکست دادن دشمنی مشترک است، مثل تماشای همکاری دازای و چویا که در گذشته به سوکوکو یا دابل بلک معروف بودند.
تغییر حسوحال داستان از کمدی به درام و برعکس، به خوبی انجام شده است. به بیشتر شخصیتها به حدی کافی زمان اختصاص داده شده و از نظر سرعت پیشروی داستان، فصول با سرعت مناسبی پیش میروند. این انیمه از صداپیشههای محبوب بسیاری استفاده کرده است. صداگذاری میانو مامورو برای شخصیت دازای و هیروشی کامیا در نقش رانپو میان آنها میدرخشد و در قسمت موسیقی باید به تمهای اوپنینگ و اندینگ زیبای این انیمه اشاره کرد که بسیار مناسب حال و هوای داستان و درکل شنیدنی هستند.
*** کتاب مانگا چیست؟
«کمیک»، «کمیک استریپ»، «گرافیک نول» و… هرچند اگر بخواهیم به جزئیات بپردازیم هر یک از این قالبها تفاوتهایی با هم دارند، اما در کلیت همگی زیرشاخه همان «کمیک» قابل دستهبندی هستند؛ یعنی قصهای که تلاش میکند همراه با تصویر، روایتی را دنبال کند. ریشه آن هم به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد؛ زمانی که مجلهای هفتگی، انتشار داستانی طنز و فکاهی را به شکل ترکیبی از تصویر و قصه، آغاز کرد. اما جدی شدن ماجرا مربوط است به ابتدای قرن بیستم.
وقتی پیشرفتهای صنعتی به چاپ رنگی رسیدند، روزنامهها شروع به انتشار داستانهایی تصویرمحور به شکل رنگی کردند. استقبال زیادی هم از این داستانها شد و مخاطبان زیادی پیدا کرد. بعدها همین روند ادامه پیدا کرد و کار به جایی رسید که شرکتهای سینمایی هم سراغ اقتباس از کمیکها رفتند که «مرد عنکبوتی»، «مرد آهنی» و… از این دسته آثار هستند. در آغاز این آثار از سوی منتقدان هنری چندان جدی گرفته نمیشد، اما هر چه به اواخر قرن بیستم نزدیک میشویم، کمیکها بیشتر خودشان را به منتقدان تحمیل میکنند.
در واقع بهتدریج کار به جایی رسید که گاهی آثار کمیک با یک اثر هنری فوقالعاده، چه به لحاظ فرم و چه محتوا، همتراز بودند. در این میان، آثار کمیک چین، کره و بهخصوص ژاپن هم از سابقهای قدیمی برخوردار هستند و میتوان ریشه آنها را در نقاشیهای گذشتهشان دنبال کرد. به آثار کمیک ژاپنی، «مانگا» میگویند. «مانگا»ها در فرهنگ عامه ژاپنی جایگاه ویژهای دارند و از دهه ۵۰ قرن بیستم به بعد رونق پیدا کردند؛ انقدر که حالا تبدیل به یکی از پرفروشترین آثار فرهنگی شدهاند.
این «مانگا»ها بهتدریج چنان پیش رفتند و بین مردم محبوب شدند که فیلمسازان و انیمهسازان هم سراغشان آمدند و حالا تقریبا «مانگا»ی معروفی را پیدا نمیکنید که انیمه یا مجموعهای سینمایی براساس آن ساخته نشده باشد. بعضی از آنها حتی امتیازهای بالایی در سایتهای معتبر سینمایی و ادبی کسب کردهاند.