سناریوهای هالیوودی برای کانون دسیسه و جاسوسی

روزنامه هفت صبح | معرفی آوریل هینز به عنوان گزینه رهبری سازمان امنیت ملی آمریکا در دولت جو بایدن یکبار دیگر بحث پیشگویی فیلم و سریالهای آمریکایی و ارتباط این سناریوها با وقایع سیاسی را داغ کرده است. در واقع آوریل هینز به عنوان اولین زنی که در آمریکا چنین مسئولیتی را برعهده میگیرد به نوعی یادآور کاراکتر کری متیسون در سریال هوملند است.
سریالی که از سال ۲۰۱۱ پخش آن شروع شد و نقش اصلی آن را کلیر دینس بازی میکند. یک افسر ارشد اطلاعاتی آمریکا که در خاورمیانه فعالیت میکند و مثل همین آوریل هینز به عملیات پهپادی و عملیات قتل هدفمند با هواپیماهای بدون سرنشین علاقه دارد. اگرچه او در دولت اوباما هم از مسئولان ارشد امنیت ملی بود .
اما خب عمده مسئولیتهای کلیدی او از سال ۲۰۱۳ به بعد شروع شده و شخصیتپردازی کری متیسون مربوط به قبل از مطرح شدن نام این شخص است. یا در فیلم سینمایی «سی دقیقه بعد از نیمه شب» کاترین بیگلو که در سال ۲۰۱۲ ساخته شد و قصه درباره عملیات کشتن بن لادن بود هم نقش اصلی یک افسر ارشد اطلاعاتی به نام «مایا» با بازی جسیکا چستین بود.
به نظر میرسد این کاراکتر زن جاسوس آمریکایی جسور با مشخصات فیزیکی و حتی فیزیک بدنی و آرایش تعریف شده، در پروژههای هالیوودی حالا یک مابهازای بیرونی هم پیدا کرده است. قبلتر البته موارد مشابه دیگری هم داشتیم که کاراکترهای یک سریال تلویزیونی در دنیای واقعی خیلی زود عینیت پیدا کرد. در سریال آمریکایی ۲۴، رئیسجمهور آمریکا یک فرد سیاهپوست بود که در آن زمان اتفاق عجیبی تلقی میشد چون هیچ وقت یک سیاهپوست به این جایگاه در آمریکا نرسیده بود و کسی هم تصور نمیکرد چنین اتفاقی رخ بدهد.
بعد که سال ۲۰۰۸ رسید و باراک اوباما رئیسجمهور شد خیلیها از این تقارن غافلگیر شدند. در همین سریال توافق هستهای ایران و آمریکا هم پیشبینی شده بود و رئیسجمهور ایران هم در زمان مذاکرات فردی به نام پرزیدنت حسن بود. همه این موارد البته احتمالا اتفاقی است و ما مثل طرفداران تئوری توطئه نمیخواهیم بگوییم این اتفاقات معنادار است.
اما این فرضیه که سازمان جاسوسی آمریکا در ساخت بعضی فیلمها و سریالهای سفارشی با اهداف بلندمدت سیاسی و آماده کردن افکار عمومی برای بعضی تحولات دخالت میکند هم وجود دارد. در مورد سریال سیمپسونها و پیشگوییهای آن هم حرف و حدیث همیشه زیاد است. هرچند که خیلی از مواردی که در شبکههای اجتماعی به این سریال نسبت میدهند واقعی نیست.
یعنی بعد از هر رویداد سیاسی بعضی هواداران این سریال یک قطعه انیمیشن یا عکس خودشان درست میکنند تا بگویند این در سریال پیشبینی شده بود و به تدریج این ماجرا به شکل کمدی درآمده. به جز مسئله ریاست جمهوری ترامپ که البته در این سریال به درستی پیشبینی شده بود.
آن هم شاید به این دلیل بود که ترامپ اصولا در خیلی از فیلمها و سریالهای آمریکایی از سالها پیش مورد تمسخر قرار میگرفت از جمله فیلم بازگشت به آینده ۲ یا استندآپ کمدیهای لوییس سی کی. بنابراین تعجبی ندارد که سازندگان سیمپسونها در یکی از ۷۰۰ قسمتی که در طی سالهای قبل از ۲۰۱۶ ساختند، ترامپ را یکبار در نقش رئیسجمهور آمریکا به تصویر کشیده باشند.