نقد و بررسی بازی ویدئویی جنجالی «انتقامجویان»

روزنامه هفت صبح، امیر پایدار | در دنیای سینما معمولا از فیلمهای ابر قهرمانی دو شرکت مارول و دیسی با نام فیلمهای پاپکورنی نام میبرند. فیلمهای پر خرجی که تنها برای سرگرمی ساخته شدهاند و عملا در آنها موضوعاتی مثل نجات بشر، جلوههای ویژه پر خرج و البته پیروزی ابر قهرمانان در پایان داستان به امری بدیهی تبدیل میشوند که البته مخاطب چنین انتظاری را هم از این فیلمها دارد. اما این موضوع زمانی که وارد مبحث بازیها میشویم به صورت کلی تغییر مییابد.
عناوین ابر قهرمانی در دنیای بازیها به دو دسته کلی تقسیم میشوند. عناوینی که بر اساس فیلمها ساخته شدهاند و در نهایت محصولاتی ضعیف و بدون کیفیت هستند و دسته دیگر عناوینی مثل سری آرکام و شماره آخر اسپایدرمن که نه تنها به شدت از کیفیت خوبی برخوردارند، بلکه حتی پیشرو در سبک خودشان محسوب میشوند و در زمان انتشارشان مورد ستایش منتقدان و طرفداران قرار میگیرند. حال با عرضه بازی Marvel's Avengers، شاهد یک محصول ابر قهرمانی هستیم که نه به قدری ضعیف است که بتوان از آن به عنوان یک شکست نام برد و نه آن قدر خوب است که بتوان آن را در کنار بهترینها قرار داد.
* یک: افتتاحیه اونجرز در قالب کودکی میس مارول و قبل از تبدیل او به یک ابر قهرمان شروع میشود. شروعی مفصل که عملا سعی دارد در طول چند ساعت ابتدایی بازی تنها ما را با شخصیتها و خصوصیات آنها آشنا سازد و در نهایت هم موفق عمل میکند. شخصیت میس مارول که تا به امروز کمتر در قالب فیلم و یا بازی به آن پرداخت شده، حالا در دستان کریستال داینامیکس تبدیل به یکی از نقاط قوت عنوان اونجرز شدهاست.
ما به خوبی در طول داستان با خصوصیات، خانواده و علایق جالب و جذاب کامالا آشنا خواهیم شد. همچنین او به عنوان یک طرفدار دو آتشی اونجرز وارد داستان میشود و از این حیث برخورد او با ابر قهرمانان مارول، تشکیل دهنده بخشی جذاب و معمولا همراه با شوخیهای جالب است. اما در کنار شخصیت میس مارول، در خصوص دیگر شخصیتها باید گفت نبود یک پیشینه مجزا به شدت برای این شخصیتها حس میشود.
به عنوان مثال اولین رویارویی با شخصیت هالک و دکتر بنر به دلیل صدای آشنای تروی بیکر در نقش این شخصیت، به شدت یادآور شخصیتهای دیگری مثل جوئل در عنوان The Last of Us است و حتی تا انتهای بازی هم نمیتوان با شخصیت دکتر بنر به عنوان هالک کنار آمد. البته وضعیت برای باقی شخصیتها کمی بهتر عمل میکند، اما همچنان نبود یک گذشته و آرک مجزا برای این شخصیتها به شدت حس میشود.
* دو: مشکلات جدی اونجرز از جایی آغاز میشود که تمرکز اصلی خود را به آرک اصلی داستان سوییچ کرده و در اینجاست که داستان نمیتواند انگیزه کافی، یک بدمن قدرتمند و یا صحنهای اپیک و قابل پیشبینی را به تصویر بکشد. اونجرز روایتگر دسیسهای برای قهرمانان اونجرز است که آنها را تبدیل به نابودکنندگان نسل بشر میکند و در این بین میس مارول با گرد هم آوردن ابر قهرمانان به دنبال اثبات بیگناهی آنان و البته رویارویی با شخصیت منفی داستان، MODOK است.
هر چند شخصیت مودوک به عنوان یک بدمن به خوبی در نقش خودش ظاهر شده، اما همچنان گزینههای بهتری نسبت به او به عنوان شخصیت بد داستان در دنیای مارول وجود دارند. مشکل دیگر، ارتشی است که مودوک از آنها برای رویارویی با ابرقهرمانان استفاده میکند. هر چند با گونههای مختلفی از دشمنان در طول داستان مواجه میشویم، اما در عمل بخش عظیمی از مبارزات به مبارزه با گونههای مختلفی از رباتها اختصاص یافته که به سرعت جذابیت و تنوع خود را از دست میدهند.
* سه: از داستان اونجرز که عبور کنیم، با گیمپلی طرف هستیم که به شدت در طول کمپین بازی افت و خیز میکند. ما استودیو کریستال داینامیکس را با سری تومریدر میشناسیم. قطعا یکی از موفقترین نسخههای سری تومریدر، نسخه ریبوت بود. اگر به آن نسخه نگاهی بیاندازیم، عنوان توم ریدر زمانی خوش میدرخشید که وارد قسمت مراحل خطی و سینمایی میشد. در این مراحل بود که استودیو کریستال داینامیکس با استفاده از محیط نسبتا بسته و خطی آن مراحل، به بهترین شکل ممکن دست به ساخت مرحله و یک لول دیزاین فوقالعاده میزد.
در مورد اونجرز هم همین موضوع تا حدود زیادی صدق میکند. با این تفاوت که تعداد مراحل به اصلاح وسیع و نیمهجهان باز در عنوان اونجرز بیشتر است، مراحلی که اصلا و ابدا لول دیزاین و سیستم ماموریتی مناسبی ندارند. برای بررسی این بخش ابتدا با ماموریتهای خطی شروع میکنم. این ماموریتها در طول کمپین بازی پخش شده و شامل مراحل تک نفرهای میشوند که به صورت کامل لول دیزاین، دشمنان و حتی محیط برای آن شخصیت خاص ساخته شدهاست.
به عنوان مثال اولین مرحله با شخصیت آیرونمن به خوبی از قدرت پرواز و گردش در محیط برای این شخصیت استفاده میکند و یا مرحله مربوط به هالک، در محیطهای بسته با تعداد بیشتری از دشمنان جریان دارد. این مراحل هم معمولا تشکیل شدهاند از محیطهای خطی و بسته که در طول آنها موارد مختلفی که شامل مبارزات، کاتسینها و پلتفرمینگ میشود را تجربه میکنید. همچنین بخش مبارزات هر چند در مقایسه با سری آرکام و اسپایدرمن، از عمق کمتری بهره میبرند، اما با وجود چندین قهرمان مختلف، همچنان سرگرم کننده و در عین حال ساده هستند.