چند نکته از فینال حذفی؛ تبریز برنده و لشکر بازنده

روزنامه هفت صبح، کمالبردبار | تراکتورسازی قهرمان جام حذفی شد و مردم تبریز را شادمان به خیابانها کشید تا شهر کهنسال و تاریخی ایران درآخرین روز فصل فوتبال مزه خوش پیروزی را احساس کند. اما این فینال و حتی بازی نیمه نهایی یک لیست بلند بالا از بازندگان فوتبال ایران را مشخص کرد. بیایید از همان نیمه نهایی شروع کنیم.
استقلال که تازه با فرهاد مجیدی راه افتاده بود به ابتکار سعادتمند مدیرعامل ذوق زدهشان بساط مذاکره با استراماچونی را راه انداختند و گذاشتند تا ماجرا درست در آستانه دیدار با پرسپولیس رسانهای شود. وقتی سرپرست یک باشگاه اینگونه دور از فضای فوتبال باشد این مسائل پیش میآید. مشخص بود که فرهاد مجیدی هم با شیوه خودمدارانهاش در هدایت استقلال نفوذی در میان بزرگان و مشاوران باشگاه استقلال ندارد.
استقلال در بازی با پرسپولیس به جز ۲۵ دقیقه اول چندان خوب بازی نکرد اما بخت یارش بود و با گل دقیقه ۹۳ بازی را به تساوی کشاند و با پنالتی به فینال راه یافت. هنوز شادمانی طرفداران استقلال اوج نگرفته بود که فرهاد مجیدی در واکنش به حرکت سعادتمند، تصمیم ناموجهی گرفت و اعلام استعفا کرد! و تیمش را به یک دوره هرچند کوتاه از بحران و سردرگمی فرو برد.
همزمان با فرهاد مجیدی در این سمت هم یحیی گلمحمدی به دلایلی نامشخص از یک شکست نزدیک آن هم با گلی که دقیقه ۹۳ خورد و در نهایت در ضربات پنالتی بازی را واگذار کرد ، یک فاجعه ملی ساخت. او آن قدر زیادهروی کرد و متهم ساخت و نتیجه بازی را خارج از زمین توصیف کرد و تهدید کرد که ناخودآگاه این فرضیه پیش آمد که نکند با سپاهان توافق کرده و میخواهد استعفا دهد؟ وگرنه مربی تیمی که قهرمان لیگ شده ، با یک شکست نزدیک با ضربات پنالتی که لازم نیست اینگونه همه چیز را زیر سوال ببرد و تئوری توطئه را پروار کند.
بازنده دیگر بازی نیمه نهایی وریا غفوری بود که درست متناظر با حرفهای شگفتانگیز گلمحمدی سعی کرد از یک پیروزی سخت و با کمک بخت و اقبال یک حماسه درست کند و توئیت کرد که ما فقط یک تیم را نبردیم یک قدرت را بردیم! گویی وریا دستمزد کلان خود را چندان کافی نمیداند و به جد معتقد است که پرسپولیس تیم حکومتی است و از این جور چیزها!
در این میان و در فاصله نیمه نهایی تا فینال ، آقای رسولپناه هم در تلویزیون و شبکههای مجازی کاملا حضور داشتند و توانستند این اطمینان را به طرفداران پرسپولیس بدهند که مدیر عامل باشگاهشان خیلی این کاره نیست!در روز فینال حذفی هم این موج بازندهها ادامه داشت. اول از همه و مهمترین بازنده سرمربی تراکتور سازی تبریز بود که زشتترین صحنههای دو دهه گذشته فوتبال ایران از سمت یک سرمربی را متجلی ساخت.
آن هم به بهانه چشمپوشی داور بر یک خطای صورت گرفته روی مسعود شجاعی که البته صحنه را چند بار دیدیم و خبری هم از خطا نبود! ساکت چند دقیقه داور را هل داد و مسئولان زمین را به کناری زد و هوار کشان ضربهای به صورت یکی از دستیارانش زد و اخراج شد. خوشبینانه ،گریه او در انتهای بازی را کمی هم به حساب شرمندگی از رفتارش میگذاریم.
مضاف بر اینکه کلا تراکتور در فینال خوب بازی نکرد و به کمک تجربه حاج صفی و دژآگه و بخت مساعد و تیر دروازه و اشتباهات حسینی به این قهرمانی دست یافت. نوش جانشان.در انتهای بازی فرهاد مجیدی هم میگریست. بگذارید با خوشخیالی و با سرمایهگذاری روی مسئله مبهم وجدان،بخشی از این گریه را ناشی از واکنش ناپختهاش پس از بازی با پرسپولیس و آن استعفای بچگانه بدانیم.
شاید هم به این خاطر که خط دفاعی خود را با دو بازیکن عصبی و کم تجربه بسته بود و دروازهبانی غیرقابل اطمینان. جالب آنکه استقلال در نیمه دوم بازی با تراکتورسازی به یمن درخشش وریا و مهدی قایدی و ارسلان مطهری ، نمایش بسیار باشکوهی داشت. شکل بازی استقلال و سوئیچ کردن از ۴-۴-۲ به ۴-۳-۳ موجب شد تا تراکتورسازی به یک تیم کاملا دست و پا بسته تبدیل شود که در هراس از دست دادن برتری سه بر صفر نیمه اول مدام بازیکنانش روی چمن غلت بخورند و وقتکشی کنند.
مجیدی درست در روزگاری که کمکم نشان میدهد به یک مربی استراتژیست بدل شده و توانست دو نایب قهرمانی برای آبیها به دست بیاورد به شکلی عجیب از تیم کنار گذاشته شد تا یک بازنده دیگر یعنی جناب سعادتمند برای آوردن استراماچونی آن هم برخلاف مصوبات سازمان لیگ اقدام کند و فضای عمومی کشور را برای مدتی متشنج سازد.
مجیدی با کارنامه ۱۰بازی اخیر استقلال حق داشت که در فصل دیگر هم سرمربی آبیها بماند. جام نیاورد؟ مگر جام آوردن ملاک است؟ مگر درباره وزنه برداری حرف می زنیم ؟ فوتبال است و ممکن است تیمی عالی باشد و یک فصل جامی نگیرد. و بالاخره آن بازیکنهای میلیاردر و ملیپوش استقلال که در فرودگاه بر سر یک هوادار ریختند. چه فایده که سالی سه چهار میلیارد درآمد داشته باشی اما رفتارهای مناسب را بلد نباشی؟
در فهرست بازندههای این دو هفته البته جای ویژهای هم به ترابی بدهیم. از قرار ایشان در قراردادشان و برای فسخ آن،نوعی زرنگی ملیح را لحاظ کردهاند که خب مطمئن نیستیم و فعلا صبر میکنیم.
و دست آخر یک کاپ ویژه بازنده خوش شانس هم به پرویز مظلومی بدهیم که به عنوان کارشناس بازی در استودیو حاضر شده بود و در ظاهر یک استقلالی دو آتشه بود اما در باطن یک بروتوس به تمام معنا!
او در بین دو نیمه در انتقاد از فرهاد مجیدی سنگ تمام گذاشت و حتی به شکل ضمنی به تراکتورسازی برای قهرمانیشان تبریک هم گفت: مبارکشون باشه. در نیمه دوم اما استقلال آنقدر هجومی بازی کرد که چیزی تا جبران باخت سه بر صفر نیمه اول نمانده بود و میشد ضربان قلب پرویز مظلومی را احساس کرد که اگر آبیها برمیگشتند فرهاد مجیدی تا حد یک قهرمان حماسی اوج میگرفت و معلوم نبود چه از اعتبار پرویز مظلومی باقی میماند.