سه سناریو برای هفته ویژه بورس

روزنامه هفت صبح، علی رستگار | این هفته برای بورس تهران هفته سرنوشتسازی است. یا دقیقتر بخواهیم بگوییم اتفاقاتی که امروز در بازار سرمایه رخ میدهد میتواند برای آینده بازار سرمایه تعیینکننده باشد. قضیه این است که با تحولات هفتهها و ماههای اخیر الان به نقطهای رسیدیم که بورس باید تکلیفش را مشخص کند.
قصد دارد با همین سرعت به رشد تاریخی خود ادامه بدهد؟ با یک اصلاح جزئی و اندکی ریزش دوباره به جاده برمیگردد؟ یا حالت بدبینانه اینکه ماهعسل تمام شده و سقوط هولناکی در پیش است. اینکه کدامیک از این سه سناریو رخ میدهد وابسته به پارامترهای مختلفی است. اینجا هر سه فرضیه را شرح میدهیم و برایتان میگوییم که چرا مطلقا نمیشود قضاوت کرد کدام مسیر در پیش است.
* یک: حالت اول اینکه تغییری در اوضاع رخ نمیدهد، کمافیالسابق پیشروی بورس ادامه دارد و به سهولت قله تاریخی شاخص دو میلیون را هم فتح میکند. طرفداران این ایده دلایل خود را دارند و به مسائلی مثل افزایش قیمت دلار و جاماندگی بازار بورس در سالهای قبل اشاره میکنند. آنها میگویند وقتی روزانه به طور میانگین هزار میلیارد تومان به این بازار تزریق میشود دلیلی برای ریزش وجود ندارد. ضمن اینکه اگر اصلاحی هم قرار باشد رخ بدهد زمانش هنوز فرا نرسیده چون دولت هنوز با این بازار کار دارد.
قرار است در مردادماه صندوقهای ایتیاف دو و سه واگذار شود و بالاخره باید این داراییهای دولت مشتری داشته باشد. این شیوه جبران کسری بودجه برای دولت بیدردسر و بیتورم است بنابراین باید خیلی سادهاندیش باشیم که فکر کنیم دولت الان اجازه میدهد بازار سرمایه سقوط کند. ضمن اینکه تغییر مسیر نقدینگی از بورس به سمت بازارهای دیگر مثل طلا و ارز هم گزینه دلخواه دولت نیست.
* دو: حالا فرضیه دوم چیست؟ در این حالت گفته میشود که بازار سرمایه یک اصلاح جزئی را تجربه میکند اما از نظر فنی تحول بزرگی در لایههای زیرین بازار سرمایه رخ میدهد. ماجرا این است که در هفتههای اخیر شاهد رشد افسارگسیخته بعضی نمادهای بزرگ در بورس بودیم اما شرکتهای کوچکتر از این رشد جا ماندند.
این اتفاق باعث شده که هر روز میبینیم اگرچه شاخص کل بورس مثبت گزارش میشود اما ارزش بیش از دو سوم بازار حرکت نزولی داشته. حالا چطور این اتفاق رخ میدهد؟ چون در شاخص کل بورس میانگین وزنی شرکتها محاسبه میشود، بنابراین بعضی نمادهای شاخص ساز با حجم معاملات سنگین مثل خودرو (ایران خودرو)، شستا، خساپا(سایپا)، فولاد یا شرکتهای پالایشی، شاخص کل را سبز نگه میدارند.
در صورتی که پشت این ظاهر سبز نمادهای قرمز بسیاری پنهان مانده. به همین دلیل است که الان گفته میشود برای ارزیابی وضعیت بازار شاید بهتر باشد به جای شاخص کل به شاخص هم وزن ارجاع بدهیم که به همه شرکتها وزن یکسانی میدهد و مشخص میکند بازار امروز منفی بوده یا مثبت. جالب اینکه بعضی تحلیلگران بورس برای اشاره به این دو شاخص، تعابیر جدیدی ساختند به نام شاخص دولت و شاخص ملت! اینکه با یک اصلاح جزئی، حجم نقدینگی به جای نمادهای شاخصساز رهسپار شرکتهای کوچک اما با پتانسیل بازار شود گزینه مطلوب بعضی تحلیلگران اقتصادی هم است.
* سه: در نهایت میرسیم به فرضیه سوم که بدبینانهترین سناریو است. از چندی پیش این بحث در بعضی محافل اقتصادی راه افتاده که رشد شاخص بورس سایر بازارها را هم هیجانی کرده و به سفتهبازی در بازارهای دیگر دامن زده. بنابراین دولت اگر میخواهد جلوی افزایش قیمت دلار و مسکن و … را بگیرد باید از حمایت از بورس دست بکشد. ضمن اینکه به اعتقاد یک گروه از کارشناسان، بورس تهران بیش از قد و قواره واقعیاش بزرگ شده و هرچه اصلاح آن به تعویق بیفتد مشکلات و گرفتاریهای آن برای دولت بیشتر میشود.
اگر این اتفاق الان رخ ندهد شاید در آینده شاهد اتفاقی مشابه ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری باشیم. بنابراین طبق این فرضیه از صبح شنبه شاهد یک اصلاح سنگین در بازار سرمایه هستیم که دستکم تا چند روز ادامه خواهد داشت. شاخص کل تا زیر یک میلیون سقوط میکند و بعد اوضاع عادی میشود. به زعم این گروه یکی از نشانههای این اتفاق هم افزایش عرضه در ساعات پایانی معاملات روز چهارشنبه است. برای اینکه ببینیم کدامیک از این سه سناریو رخ میدهد نیاز نیست زمان زیادی منتظر باشیم. شاید همین حالا که شما این مطلب را میخوانید تکلیف مشخص شده باشد.