روایات متناقض از درگذشت زن تنگدست کرمانشاهی

روزنامه هفت صبح | هفته پیش گزارشهایی منتشر شد از درگذشت یک زن کپرنشین به نام آسیه پناهی. حادثه تلخی که در روز ۳۰ اردیبهشت ماه رخ داد. وقتی ماموران اجرائیات شهرداری منطقه سه کرمانشاه قصد تخریب کپرهای موجود در انتهای شهرک کیانشهر را داشتند. تا قبل از این در مورد علت فوت این زن ۵۸ ساله دو روایت وجود داشت؛ یکی اینکه میگفتند او به اخطار ماموران برای خروج از کپر توجه نکرده و حین تخریب بر اثر ضرب و شتم جان خود را از دست داده است.
* روایت رسمی اما- که از قول مدیر اجرائیات شهرداری کرمانشاه در رسانهها نقل شد- این بود که او مورد ضرب و شتم قرار نگرفته و چون اعتیاد داشته ماموران شهرداری قصد انتقال او را به یک کمپ ترک اعتیاد داشتند که در مسیر دچار حالت تهوع میشود و پس از حضور پزشکان مرکز فوریتهای پزشکی جان خود را از دست میدهد. این خلاصه کل ماجرا بود تا روزهای پایانی هفته پیش. تصاویری هم به انضمام این دو روایت منتشر شد و بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی داشت. دیروز اما ماجرا ابعاد جدیدی پیدا کرد و توضیحاتی در بعضی رسانهها منتشر شد که با دانستههای قبلی ما از این حادثه در تضاد است.
* کانال مکتوبات دیروز گزارشی منتشر کرد از علت اصلی وقوع این درگیری و روی این نکته تاکید داشت که با پرسوجو از اهالی منطقه به این نتیجه رسیدهاند شایعه اعتیاد آسیه پناهی صحت نداشته. این زن که همراه پنج نفر در یک آلونک ۱۲ متری زندگی میکرده به این دلیل حاضر به تخلیه نمیشده که میگفته من قولنامه دارم و بعد هم او به دلیل استفاده بیش از حد ماموران از اسپری فلفل دچار سکته قلبی شده است.
اصل ماجرای درگیری بر سر این زمینها هم از ۱۲ سال پیش شروع شده که جمعی از اهالی این منطقه به صورت قولنامهای این زمینها را از اداره اوقاف کرمانشاه خریداری میکنند ولی زمانی که برای دریافت مجوز ساخت به شهرداری مراجعه میکنند با آنها مخالفت میشود. مشکل هم این بوده که شهرداری کرمانشاه و اداره اوقاف از ابتدا سر این زمینها با هم اختلاف داشتند. شهرداری میگفته باید ۸۰درصد این زمینها را در اختیار بگیرد و اداره اوقاف هم مدعی بوده که یک مرتبه این کار را انجام داده و دوباره حاضر به تکرار آن نیست.
خلاصه تعدادی خانه به صورت غیرقانونی در این منطقه ساخته میشود و بعد از افزایش قیمتهای اخیر بعضی اهالی مستضعف با بلوکهای سیمانی برای خودشان آلونکهایی میسازند. در نتیجه شهرداری کرمانشاه وارد عمل میشود و با اسپری فلفل و گاز اشکآور اهالی را خارج میکند و با لودر شروع به تخریب خانهها میکند (این روایتی است که در کانال مکتوبات آمده و ما قادر به تایید یا تکذیب آن نیستیم).
* واکنشها به این ماجرا اما روند عجیبی پیدا کرده. تا یک جایی واکنشها به این صورت بود که کاربران اصولگرا هم در کنار چهرههای عدالتخواه و اپوزیسیون به شکل یکسان نسبت به این ماجرا معترض بودند. به تدریج اما موضع اغلب کاربران اصولگرا تغییر کرد. به طور مثال در ابتدای ماجرا وحید یامین پور در همدردی با قربانی این ماجرا توئیت کرده بود که منتظریم ببینیم در نطق چند نماینده نام آسیه پناهی را میشنویم. یا علی علیزاده که این حادثه را با اتفاقاتی که در فلسطین رخ میدهد مقایسه کرده بود. کاربران اصلاحطلب هم از نحوه برخورد با این حاشیهنشینها انتقاد میکردند.
ماجرا اما از زمانی که هویت شهردار کرمانشاه و گرایش سیاسی او مشخص شد تغییر کرد. شهردار کرمانشاه سعید طلوعی است که در دوران حضور محمد باقر قالیباف در شهرداری تهران، به عنوان شهردار منطقه ۵ و ۷ فعالیت میکرده و نام او در فهرست املاک نجومی هم آمده. یاشار سلطانی در توئیتی با بیان این نکته، تصاویری هم از زندگی لوکس فرزند مهدی طلوعی و سوار شدن او داخل یک خودروی کادیلاک منتشر کرد.
از قرار با مشخص شدن سابقه شهردار کرمانشاه رویکرد اصولگرایان هم دستخوش تغییر میشود. به طور مثال مجتبی رضاخواه نماینده تهران در توئیتی نوشت: «آسیه پناهی در اصل قربانی افرادی شد که مسکن مهر را مزخرف دانسته و بهجای تامین مسکن نیازمندان، مدهوش بوی نوی هواپیماهای تحویل نشده بودند» که حاوی طعنه هایی به دولت روحانی است .
یا سید نظامالدین موسوی هم توئیتی تقریبا با همین مضمون منتشر کرد. بعضی از این دسته کاربران حتی تندتر رفتند و مدعی شدند دو فرزند آسیه پناهی به علت سرقت و زورگیری در زندان هستند و چون زمین غصبی بوده ماموران شهرداری فقط وظیفهشان را انجام دادند. خلاصه که واکنشها به این ماجرا هم افتاده در دالان دعواهای بیمعنای جناحی و سیاسی.