۲۶ زن خبرساز در سال ۹۸
روزنامه هفت صبح | یکی از مهم‌ترین نام‌های زنانه در سال ۹۸، نام یک مقتول بود. میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی که با گلوله شلیک شده از سوی شهردار سابق تهران و در حمام آپارتمانش کشته شد. این که قتل چقدرعمدی بوده وچقدرنه از آن پرونده‌های پرطول وتفصیل قضایی است که معلوم نیست به کجا می‌رسد. میترا استاد به هنگام مرگ در ۷ خرداد ۱۳۹۸ ،۳۶ ساله بود.
* صدف خادم هم چندروزی به بخشی ازایرانی‌هااحساس غرور داد و البته بعدش معلوم شد حالا خیلی هم اتفاق مهمی‌نبوده است. صدف شاگرد مهیار منشی‌پور بوکسور خروس وزن و ایرانی تبار مشهور فرانسوی‌ها بود و در یک مبارزه درون باشگاهی حریف خود آن شوون را شکست داد.
خلاصه بعد از کلی پیام تبریک صدف اعلام کرد می‌خواستیم به همراه منشی‌پور به ایران برگردیم اما می‌ترسیم که بازداشت شویم. فدراسیون بوکس ایران هرگونه اقدام برای شکایت از صدف را تکذیب کرد اما در عین حال اعلام کرد فعالیت در رشته بوکس برای زنان ایرانی ممنوع است.
* نشاط جهانداری هم چندروزی روی موج افکار عمومی ایرانیان بود. البته این بار به درستی. زنی که خلبان هواپیمای مسافربری شد و کمک خلبانش هم فروز فیروزی یک زن جوان دیگر بود. نشاط به برنامه تلویزیونی سلام صبح به خیر دعوت شد و آنجا وقتی که مجری از او پرسید که خلبانی با وظایفش به عنوان یک مادر تلاقی ندارد پاسخی عالی داد. این که فرزندش از این که مادر او به عنوان خلبان فعالیت می‌کند احساس غرور دارد و این خود موهبت بزرگی است.نشاط جهانداری ۲۹ ساله است.
* دختر پورشه سواراصفهانی: از این یک هیچ نشانه و اسمی در دست نداریم. فقط می‌دانیم در تصادف پورشه با یک پراید در کورس شبانه بچه پولدارهای اصفهانی که به مرگ دو نفر منجر شد، صدای دختر خانمی شنیده می‌شود که می‌گوید کشته شدند که شدند، پدرم پولش را می‌دهد…
* هدیه تهرانی در ابتدای سال و در ماجرای سیل گرگان چهره شد. تصاویری از او منتشر شد که در حال کمک رسانی به مردم شهر آق‌قلا و روستاهای اطرافش است و به شکل جدی در این کار پافشاری می‌کند. خبر بهتر آنکه او حتی بعد از پایان موج سیل، در منطقه باقی ماند و به کمک رسانی به سیل زده‌ها مشغول بود. آن هم بدون کمترین توجه به ظاهر و شرایط ستاره بودنش. تهرانی ۴۷ ساله است.
* مهناز افشار از سال۹۶ به شکلی افراطی در فضای مجازی به فعالیت مشغول شد و به اصرار درمورد مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و به‌خصوص در حوزه زنان به اظهار نظر پرداخت. او که در داستان پرونده اتهامی‌علیه همسرش (یاسین رامین ) مورد انتقاد قرار گرفته بود بی‌محابا به عرصه مجازی آمد. سیر پست‌های او مدام تند‌تر می‌شد و در نهایت در ماجرای طلبه بابلی به نهایت خود رسید.
او خبری را ری توئیت کرد که بعد معلوم شد دروغ بوده و در این میان یک طلبه همدانی بر اثر حس انتقامجویی یک شرور همدانی کشته شد تا افشار از ایران خارج شود و بقیه‌اش را هم که می‌دانید. آن هم در سالی که تا همین حالا ۴ فیلم از او اکران شده و افشار هم داور مسابقه استعداد‌یابی در استکهلم شده و به شکلی تدریجی شکل و شمایل جدید خودرا عرضه می‌کند. هنوز یک فیلم از او یعنی ناگهان درخت در نوبت اکران است و سرنوشتش مشخص نیست به کجا می‌رسد. پرفروش‌ترین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران سال عجیبی را پشت سر گذاشت که بعید است خودش چندان از اتفاقات آن راضی باشد.
* هدی رستمی اینفلوئنسر جهانگرد ایرانی تبار امسال پروژه جذب گردشگران خارجی به ایران راکلید زد. پروژه‌ای حیاتی برای اقتصاد ایران که به همین خاطر با هجوم ترسناک جبهه براندازها روبه‌رو شد که از حضور اینفلوئنسرهای خارجی در ایران به ابتکار هدی رستمی تحت پروژه‌ای به نام فم تریپ عصبانی شدند. و در این میان برخی نشریات و رسانه‌های ایرانی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا هم به این پروژه تاختند. به نظر می‌رسید نمی‌توانستند ارزش حیاتی این پروژه را درک کنند.
* کیمیا علیزاده دختری که یک برنز در المپیک برای تکواندوی ایران به دست آورده بود و به شکل مقبول و ممتازی از سوی مسئولین مورد تشویق و پاداش قرار گرفت در حرکتی عجیب به همراه همسرش به آلمان مهاجرت کرد و در مصاحبه‌ای علیه ایران صحبت کرد. عجیب‌تر از همه پدر کیمیا علیزاده که با لحنی آزارنده بر تصمیم دخترش صحه گذاشت و این که حمایت از دخترش به اندازه کافی نبوده است.
چندی بعد در یک مصاحبه مطبوعاتی در آلمان گروهی با سماجت به لب‌خوانی همسر کیمیا پرداختند و نتایجی را مستفاد کردند که زیاد قابل بازگویی نیست. در این میان عده‌ای هم گفتند که کیمیا در وزن خودش در تکواندو نفر سوم ایران بوده و به شکل عادی شانسی برای حضور در المپیک به نمایندگی از ایران نداشته است.
* لیدا کاوه هم داستان غریبی داشت و یک چندروزی بحث و جدل برانگیخت. خبر آمد که ربوده شده است و همه فضای مجازی برای پیدا کردن این دختر جوان بسیج شدند و ناگهان بعد از یک هفته سرو کله اش پیدا شد و گفت که دزدیده شده و قرار بوده از قلب او برای پیوند به یک بیمار استفاده کنند و عمل جراحی در یک خانه قرار بوده انجام شود که او توانسته فرار کند. صحت و سقم این ادعا خیلی پیگیری نشد و افکار عمومی با لبخندی از آن عبور کردند.
* سرو کله بانوان در پرونده‌های اقتصادی هم پیداشد. شبنم نعمت‌زاده دختر نعمت زاده وزیر و سیاستمدار قدیمی‌ایرانی در پرونده اختلاس و احتکار دارو پایش به دادگاه کشیده شد. نعمت زاده سال پیش هم سر ماجرای ویلایش در لواسان به شدت تحت فشار رسانه‌های عدالت خواه بود. دادگاه برای اوحکم حبس سنگینی بریده که گویی هنوز قطعی نشده است.
* فرزانه فصیحی دختر بادپای ایرانی هم سال خوبی را پشت سر گذاشت. او که یک اردوی شخصی را در کرواسی از سرگذراند به استانبول رفت و توانست در مسابقات بین‌المللی استانبول حریفان اروپایی خودرا شکست دهد و مدال طلا کسب کند و به المپیک توکیو هم راه یابد. به او افتخار کردیم. فصیحی ۲۷ ساله است.
* پریا عرب زاده مدل ایرانی مقیم دوبی هم خبرساز شد. او دوست یکی از بازیکنان پرسپولیس بود و از قرار در بازی‌های پرسپولیس در باشگاه‌های آسیا به عنوان مهمان ویژه در بخش وی آی پی استادیوم‌ها حضور می‌یافت و برخی می‌گویند نمایش ضعیف این مدافع قلدر در این بازی‌ها به خاطر حواس پرتی او نسبت به خانم مدل بوده است. عرب زاده متولد شیراز و ۲۶ ساله است. در همین دوران عکس‌های سحرقریشی و مهدی طارمی‌منتشر شد و مردم یادی کردند از روابط رمانتیک این دو چهره سینما و فوتبال و سپس داستان خانم طرلان پروانه هم به یاد همه آمد و از این جور چیزها.
* همسر محسن فروزان هم از خبرسازهای ابتدای سال بود. تهمت شرط بندی و تبانی به فروزان در بازی سرنوشت ساز این تیم مقابل سپیدرود موجب شد تا نگاه‌ها به سمت او و همسرش سیر کند. نسیم نهالی مدل تبلیغاتی برخی برندهای مشهور پوشاک و عینک بود و حالا متهم شده بود که همراه همسرش در یک ماجرای بزرگ شرط بندی دخالت کرده‌اند. فروزان قبلا به خاطر انتشار تصاویر خصوصی همسرش سه ماه تعلیق را به جان خریده بود. فروزان و همسرش در نهایت در این پرونده که پای چند نهاد امنیتی شهر تبریز هم علیه آنها به میان آمده بود، تبرئه شدند.
* لعیا جنیدی مشاور حقوقی رئیس جمهور هم در پرونده‌های مختلف بین المللی و حقوقی ایران حضوری چشمگیر داشت. این خانم ۵۰ ساله از مدافعان سفت و سخت پیوستن ایران به اف ای تی اف بود و در چند مناظره تلویزیونی هم شرکت کرد و حریفان خودرا شکست داد.
ماجرای عارفه سنایی دختر سفیر ایران در روسیه هم از حوادث تلخ سال گذشته بود. دختر ۲۴ ساله‌ای که به دلایلی نامعلوم از بالکن منزل شخصی‌اش سقوط کرد و در دم درگذشت. در تهران اخبار رسمی بر مرگ عارفه به خاطر سکته قلبی تاکید می‌کردند اما روزنامه‌های روسی با جدیت فرضیه خودکشی عارفه را به میان کشیدند و دلیلش را افسردگی او اعلام کردند.
* شیلا خداداد هم سال موفقی را پشت سر گذاشت. او با بازی در سریال هیولا برند سینمایی خودرا احیا کرد و با تصاویر خانوادگی‌اش در کنار همسر و دو فرزندش شمایل یک مادر موفق را نیز به فضای مجازی عرضه کرد. دابسمش او از ترانه مشهور گلبن خواننده ترکیه با استقبال گسترده‌ای در میان کاربران کشور ترکیه روبه‌رو شد.
* پرونده سحر تبر هم از اتفاقات مهم قضایی سال گذشته بود. دختری که با گریم‌های خاص خود در فضای مجازی کلی فالوئر جمع کرده بود و به چهره‌ای بین‌المللی بدل شده بود. تا این که بازداشت می‌شود و در مراحل مختلف دادگاهش حتی شایعه محکومیت سنگین او هم به میان آمد که البته تکذیب شده است.
* گلاب آدینه هم به شکلی نجیبانه خبر ساز شد. مهنوش صادقی همسر دوم مهدی‌هاشمی‌یک پست اینستاگرامی‌گذاشت و اعلام کرد که او با مهدی‌هاشمی‌زندگی می‌کند و همسر اوست و دیگردلیلی برای پنهان کردن این ماجرا نمی‌بیند. در این میان گلاب آدینه همسر مهدی‌هاشمی و دخترش ادعاهای این زن را تکذیب کردند .
اما مهدی‌هاشمی‌بر این ماجرا صحه گذاشت و گفت که مدت‌هاست جدا از همسر و خانواده اش زندگی می‌کند و نیازی به ادامه این دروغ در فضای مجازی نیست و ازدواجش با خانم صادقی صحت دارد. مردم که این زوج موفق را عموما با سریال سلطان و شبان به یاد داشتند از این اتفاق حیرت‌زده شدند. چندی بعد در مراسم تقدیر از گلاب آدینه در مراسم خانه سینما، او تندیس خود را به مهدی‌هاشمی‌تقدیم کرد به عنوان مهم‌ترین استادش در عرصه بازیگری.
* الناز شاکردوست سال متفاوتی را پشت سر گذاشت. چهره برگزیده سینمای تجاری در ادامه تلاش برای رسیدن به جایگاه بازیگری مهم‌تر، امسال فیلم شبی که ماه کامل شد را روی پرده داشت. فیلمی‌که او به خاطرش جایزه جشنواره فجر را برده بود. شاکردوست در اکران عمومی فیلم شبی که ماه کامل شد با اقبال عامه مردم هم روبه‌رو شد تا طعم خوش موفقیت را بچشد.
آن هم اگر به یاد بیاوریم که او سال ۹۶ و ۹۷ را با کابوس مصدومیت شدید از ناحیه کمر به خاطر سقوط در یک فیلم سینمایی پشت سر گذاشته بود. او در ادامه موفقیت‌هایش یک جایزه بازیگری در جشنواره فیلم‌های سیاسی هم کسب کرد آن هم در حالیکه رقبایی مثل کیرا نایتلی و پنه لوپه کروز را داشت. جایزه تندیس منتقدان هم به او رسید تا او به شکل کامل تایید انتقادی از کیفیت و هنر بازی‌اش را در کارنامه خود ثبت کند.
سپس اکران فیلم مطرب این مسیر را کامل کرد. یک فیلم تجاری که موفق شد عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را کسب کند (نه الزاما پرتماشاگرترین ) تا شاکردوست بازیگری باشد که دو فیلمش دراکران ۹۸ حدود ۶۰ میلیارد تومان فروش داشته باشند. آن هم در دو نقش کاملا متفاوت. شاکردوست ۳۵ ساله است.
* پونه نوریان داستان عجیبی داشت . او با یک راننده اسنپ دچار مشکل شد. گویی راننده به او تذکر حجاب می دهد و پس از جرو بحث ،پونه از اتومبیل خارج می شود. نوریان این ماجرا را به یک دعوای گسترده رسانه ای علیه اسنپ و راننده اش بدل کرد. پاسخگویی پوزشخواهانه اسنپ موجب تهاجم شدید اصولگرایان به اسنپ شد. اسنپ این بار از اصولگرایان عذرخواهی کرد . و این بار از یک جناح دیگر مورد حمله قرار گرفت. و ماجرا بازهم به یکسری عذرخواهی پی درپی دیگر بدل شد که قاعدتا می شد پای چند نهاد خاص را در آنها ردیابی کرد.
* داستان مریم مقتدری هم جالب بوده. دختری که در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی حاضر بوده و ناگهان از سوی پلیس اعلام شد که او متقلب است و به شکل غیر قانونی در دانشگاه حضور داشته و بازداشت شده است. مقتدری اما مصاحبه کرد و گفت که اتفاقا کاملا قانونی پذیرش شده و بر مبنای رزومه‌اش توانسته صندلی رشته پزشکی را به دست بیاورد. دانشگاه بهشتی تکذیب کرد اما مقتدری اصرار کرد. در این میان فرضیه دانشجوی پولی هم به میان آمد که در غبار حوادث و اتفاقات بعدی از نظر پنهان شد و فراموش شد.
* ماجرای بهار بهاری هم خواندنی بود. او به شکل خصوصی در مسابقات دختر شایسته به نمایندگی از ایران شرکت کرده بود و مقامی هم آورده بود و ناگهان سر خود به جرگه سلطنت‌طلب‌ها پیوسته بود. در این میان عدم تمدید پاسپورت او توسط پلیس فیلیپین او را در آستانه دیپورت به کشور قرار داد و از سوی بهاری هیاهویی بلند شد که دستگیری و دیپورت او به خواسته ایران و توسط اینترپل انجام شده که همان اول هم مشخص بود چنین مسئله‌ای نمی‌تواند درست باشد و در نهایت تکذیب شد و هیاهوی بهار بهاری هم تمام شد.
* نرجس خانعلی‌زاده پرستار محجوب و جوان لاهیجانی هم قلب مردم را به دردآورد. این پرستار جوان در مقابله با کرونا در خط مقدم بود وخودش به علائم این بیماری دچار شد. عکسی توسط دوست او منتشر شد که نرجس را در حال انتقال به آی سی یو نشان می‌دهد. چشمان نگران نرجس و خنده پررنگ دوستش که می‌خواهد به او امید بدهد. نرجس دو روز بعد از این انتقال درگذشت.
* در صف اول مبارزه با کرونا زنان مختلفی حضور داشتند که یکی ازآنها دکتر مهرناز اسدی بود. دکتر بیمارستان امام خمینی. دکتر پرتلاشی که از همان روزهای ابتدای مبارزه با کرونا تصمیم گرفت هراس مردم از این بلا را کم کند و به آنها امید بدهد و همانطور که حدس زده می‌شد با هجوم سنگین ناراضی‌ها و براندازها روبه‌رو شد که او را متهم به ارائه امید واهی به مردم کردند. دکتر اسدی از چهره‌های مهم افکار عمومی‌در مبارزه با کرونا بوده است.
* زینب سلیمانی دختر حاج قاسم سلیمانی در ماجرای پس از شهادت پدرش، نقشی بسیار فعال و گسترده را ایفا کرد. این دختر ۲۷ ساله در مراسم تشییع پیکر پدر در مقابل میلیون‌ها شهروند تهرانی سخنرانی آتشینی انجام داد و در گفت‌و‌گوهای تلویزیونی هم بر گرفتن انتقام خون پدرش تاکید کرد. او سپس سفری به بیروت کرد و با سید حسن نصرالله ملاقات کرد. از زینب سلیمانی مطمئنا در آینده بسیار خواهیم شنید.
* زینب ابوطالبی یک مجری تلویزیون بود که در برنامه‌ای بعد از شهادت سردار سلیمانی با جملاتی شگفت‌انگیز به مردم (و یا شاید آن طور که خودش ادعا می‌کند به مسئولین !) توصیه کردکه اگر تاب زندگی سلحشورانه راندارند از کشور بروند. این جملات او توفانی به راه انداخت. در این میان روابط عمومی‌تلویزیون و همین طور نزدیکان خانم ابوطالبی حرف‌های نقل شده از او را تقطیع شده دانستند. بعدها متن کامل حرف‌های خام ابوطالبی را چندبار گوش کردیم و به نتیجه متفاوتی نرسیدیم! ابوطالبی خودش به شکلی ضمنی از گفته‌هایش عذرخواهی کرد.
* یکی از ناعادلانه‌ترین حملات در فضای مجازی به خانم ماهروزاده همسر حداد عادل رخ داد. او در مورد فلسفه ایجاد مدارس علوم انسانی فرهنگ خاطره‌ای نقل کرد که وقتی به دنبال مدرسه خوبی برای پسرش می‌گشته متوجه خلأ و فقدان در این حوزه شده و سپس به دنبال تاسیس مدارس فرهنگ رفته است.
جالب این که خود فرید حداد عادل در دبیرستان دیگری درس خواند اما جملات خانم ماهروزاده مستمسک حملاتی ناجوانمردانه به خانم ماهروزاده شد و این‌گونه وانمود شد که چون برای پسرم دبیرستان خوبی پیدا نکردم پس برایش دبیرستان تاسیس کردم که کاملا یک مفهوم دیگر را منتقل می‌کند. به نظر می‌رسد نگاه منفی افکار عمومی اصلاح طلبان به عملکرد حداد عادل، دامنگیر همسر او شده است.
