آشنایی با جنگنده هاکی ایران

روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | گفتوگو با اعظم سنایی، کاپیتان تیم ملی هاکی که در نبود مربی خارجی مربیگری هم میکند . آنچه حالا در قامت تیم ملی هاکی ایران به چشم میبینیم حاصل تلاشها و همدلیهای بازیکنانی بوده است که شاید در ابتدا توان تهیه تجهیزات اولیه این رشته را هم نداشتند اما هر طور شده خود را آماده کردند و به مسابقات برون مرزی رساندند تا پرچم ایران را در این رشته که قدمتش به ایران باستان میرسد، به اهتزاز درآورند.
سال گذشته تیم ملی هاکی مردان قهرمان مسابقات آسیایی و تیم زنان برای بار سوم در این دوره از مسابقات سوم شدند. مقامی که برای تیم نوپای هاکی زنان مدالی غیرتمندانه است. با کاپیتان این تیم که بیش از ۱۴سال است که هاکی کار میکند در این گزارش گفتوگویی کردهایم.
اعظم سنایی ۳۰ساله است و کارشناسی مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران دارد. او به واسطه شغل ورزشی پدرش از کودکی با ورزش بزرگ شد و چهار ساله بود که در رشته شنا به اردوی تیم ملی دعوت شد اما به دلیل مخالفت پدرش به این عرصه ورود پیدا نکرد. بعد ازآن اسکواش را انتخاب کرد. آن هم چون دو برادرش در این رشته بودند اما عمر بازی اسکواش او به بیشتر از دو سال نکشید چراکه او با اسکیت آشنا و دریچه جدیدی به رویش باز شد.
میگوید:« اسکیت را به پیشنهاد دخترعمهام شروع کردم و ابتدا به رشته اسکیت سرعت علاقهمند شدم و مقامهای کشوری هم در این رشته بهدست آوردم اما بعد از چند سال به پیشنهاد مربیام آقای کاوه صدقی که هم اکنون سرمربی اسکیت هاکی هستند، با هاکی آشنا شدم و حالا ۱۴سال است که هاکی کار میکنم و تمام رویاهای کودکیام را که قهرمانی در سطح جهان بوده است در این رشته میبینم.»
*** هاکی بانوان ۱۴ساله است
قدمت هاکی بانوان در ایران تقریبا مساوی با سالهای حضور اعظم در این رشته است. سال ۸۴ بود که فدراسیون اسکیت تشکیل شد و این رشته از رشته ورزشهای همگانی خارج و فدراسیون مستقل پیدا کرد و مسابقاتش از آن سال به صورت رسمی شروع شد. اول کشوری بود و حالا چندین سال است که به صورت لیگ برگزار میشود و اعظم که از اولین قدمهای شکلگیری این رشته در تیم حضور داشت، نحوه شکلگیری تیمهای فعلی را اینچنین بازگو میکند:
«در ابتدا تجهیزاتی به این شکل امروزی وجود نداشت و تعداد خانمها هم کم بود ولی به مرور آدمهای تیم حرفهایتر شدند، خودشان لوازم وارد کردند، کنار هم قرار گرفتند، تیم تشکیل دادند تا این رشته به اینجا رسید.» در این سالها هاکی بانوان به جایگاهی رسید که چهار مرتبه به مسابقات قهرمانی آسیا و یک بار به مسابقات جهانی اعزام شده است. این تیم از چهاربار اعزام به مسابقات آسیایی سه بار به مقام سوم آسیا رسیده و از آن یک بار حضور در مسابقات جهانی توانسته یک مربی حرفهای و دلسوز خارجی را با خود همراه کند.
*** در نبود مارینا من مربی هستم
مارینا فاگوآگاه، در مسابقات جهانی ۲۰۱۶ که اولین حضور دختران هاکی در سطح جهانی بود، کاپیتان تیم ملی فرانسه بود. تیم ایران که حضور یک مربی خارجی با تجربه را در میان خود خالی میدید فرصت را غنیمت شمرد و از مارینا درخواست کرد مربیگری تیم را بپذیرد و حالا از سال ۲۰۱۶ مارینا در کنار تیم است و از جان و دل برای دختران هاکی مایه میگذارد.
اعظم سنایی که در نبود مارینا نقش مربی هم در تیم دارد، میگوید:« حضور مارینا به این شکل نیست که همیشه بالا سر تیم باشد و برای یک اردوی کامل دو سه ماهه در ایران حاضر باشد ولی در فواصل مختلف مثلا تایمهای یک هفتهای میآید و بالا سر بچههاست و روی تمرینات، پیشرفت و روند بچهها نظارت دارد اما وقتی نیست من واسطه بین او و بچهها هستم.» اعظم که در بیشتر مواقع هم مسئولیت کاپیتان تیم را دارد و هم مربی میگوید:« کاپیتان بودن خیلی مسئولیت سنگینی است.
کاپیتان میشود واسط بین بازیکن و کادر فنی و من باید سعی کنم هم حواسم به تیم و درست برگزار شدن تمرینها باشد هم هوای بچهها را باید داشته باشم و حواسم به شرایط روانی و فیزیکیشان باشد. در کنار آن باید بتوانم آنچه مربی و کادر فنی میخواهد را در نبود مربی انجام دهم و این علاوه بر کاپیتان بودن باری را به مسئولیت من اضافه میکند.»
*** مبارزه از من، حمایت از تو
اعظم در انتها از دغدغههایی میگوید که همیشه همراه تیم بوده است؛ دغدغه مالی. او میگوید:«برخلاف تصور اکثریت مردم که فکر میکنند هاکی یک رشته مخصوص بچه پولدارهاست و هرکسی این رشته را انتخاب میکند پس پولش را هم دارد باید بگویم اصلا اینچنین نیست.
با توجه به اینکه پول لوازم ورزشمان که شامل اسکیت، چوب هاکی، کلاه و یک سری تجهیزات ایمنی است گران است و شاید خیلی از بچهها توان تهیه خیلی از این ها را نداشته باشند، هزینههای اردو و اعزام هم به ما اضافه میشود و این هزینهای است که تا الان سعی کردیم مدیریتاش کنیم.»
این دغدغه همان چیزی است که باعث شد پای دختران هاکی به فیلم مستند باز شود و امسال شاهد یک فیلم مستند خوب با نام «اینجا جایی برای فرشتهها نیست» بودیم که دغدغههای این دختران را به خوبی به تصویر کشاند. اعظم در رابطه با دستاورد نهایی این مجموعه برای کل تیم میگوید:«واقعیت این است که این فیلم چه قبل از اکران و چه بعدش واقعا توانسته به تیم ما کمک کند. اعزامی که ما سال گذشته به مسابقات آسیایی داشتیم با حمایت عوامل همین فیلم آقای کلانتری و کمپینی که راه افتاد امکان پذیر شد.
کمپین« مبارزه از من حمایت از تو» باعث شد خیلی از سلبریتیها جذب تیم ما شدند و برای ما تبلیغ کردند و اینچنین بودجه اعزام تیم فراهم شد و ما اعزام شدیم. الان هم با اکران این فیلم خیلی ورزشمان شناخته شد و این آشناییات قطعا پیامدهای مثبتی در پی خواهد داشت و امیدواریم این حمایتها همیشگی باشد تا بتوانیم با رفتن به مسابقات برون مرزی مدالی خوشرنگتر برای کشورمان به ارمغان آوریم.»