درباره هشت آقازاده فوتبالی

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | بازیکنانی که در تلاش برای بیرون آمدن از سایه نام بزرگ پدرهایشان بودهاند. تا حالا درباره آقازادههای فوتبالی چیزی خواندهاید؟ خیلی کم هستند. بازیکنانی که راه پدرشان را ادامه داده باشند. اینجا چندتاییشان را معرفی میکنم.
با این توضیح که میشد به اردلان آشتیانی پسر ابراهیم آشتیانی، شاهین بهزادی پسر همایون بهزادی و حتی هوتن قلعهنویی پسر امیر قلعهنویی هم در این فهرست اشاره کرد و مهمتر ازهمه سپهر حیدری پسر سیاوش حیدری که در دهه ۵۰ و در جام تخت جمشید توپ میزد.
* یک: محمد پروین پسر علی پروین
پسردردانه پروین. واقعا هافبک خوبی بود. خوب شوت میزد و تکنیک مناسبی هم داشت. در تیمهای نوجوانان و جوانان ایران هم درخشید و به پرسپولیس هم راه یافت. اما نام بزرگ علی پروین همیشه بر اسم او سایه افکنده بود. نامی که قرار بود صاف کننده راه او باشد اما برعکس شد.
مشکل آنجا شروع شد که علی آقا برای عزیز دردانه خود وساطت کرد تا در ۱۶ سالگی قرارداد حرفهای با پرسپولیس ببندد. آن هم با رقم سنگین ۵۰ میلیون تومان در سال ۱۳۸۴٫ سالی که با ۱۲ میلیون تومان میتوانستی یک ۲۰۶ بخری. یعنی معادل ۵۰۰ میلیون تومان امروز. برای یک پسر ۱۶ ساله. پروین یک زانتیای سفید هم از طرف خودش به پسرش داد و با دست خود راه پیشرفت آقازادهاش را سد کرد.
سال ۸۷ با وساطت پروین راهی استیل آذین شد و آنجا آقای گل دسته اول هم شد. بعد سال به سال تیم عوض کرد و استعدادش را به تباهی کشاند. در سال ۱۳۹۳ در سن ۲۷ سالگی فوتبال را کنار گذاشت و باز هم با وساطت پدر مشهورش مغازه نان فانتزی زد و بازهم با نفوذ علی پروین به واردات شکر و برنج روی آورد و رقم سنگینی بدهی بالا آورد و کار به مراکز قضایی کشیده شد.
حرف از اختلاف حساب ۲۵ میلیارد تومانی بود وگیر بودن علی پروین به عنوان ضامن! در این میان محمد با همسر نقاش و هنرمند خود آناهیتا درگاهی هم متارکه کرد. این عاقبت معروفترین آقازاده فوتبال ایران بود.
* دو: پیام صادقیان پسر حسن صادقیان
پسر حسن صادقیان اعجوبه دهه ۶۰ فوتبال تبریز. پدرش بهرغم همه شایستگیها در فوتبال ایران به آنچه شایستهاش بود نرسید و در میان تبریز و اصفهان و تیمهایش، سردرگم بود و در تنگدستی فوت کرد. صادقیان در ذوبآهن اصفهان چهره شد و به پرسپولیس آمد و زیر نظر علی دایی درخشش خارقالعادهای از خود نشان داد. او در کنار مسلمان و خلعتبری و سیدصالحی خط آتش هماهنگ سرخها راتشکیل میداد.
اما خبرهایی میآمد از شیوه زندگیاش در برجهای سعادتآباد. از دوستهای ناباب و فندکهای اتمی. مغرور شده بود و عصبی و خط خوردنش از تیم ملی توسط کیروش این خشم را افزایش هم داده بود. اما در پرسپولیس هم اوضاع بر وفق مراد او نبود. با آمدن برانکو و چند حرکت جنجالی توسط صادقیان، از پرسپولیس طرد شد و سرگردانیهایش شروع شد. این بازیکن بااستعداد همین چند ماه پیش از فوتبال کناره گرفت و رفت به سمت ایجاد سایت شرطبندی در کنار شاهینلو.
* سه: آتیلا حجازی پسر ناصر حجازی
پسر بزرگ و خوشتیپ حجازی، هافبک بازی میکرد و در دورهای حتی به ترکیب اصلی استقلال هم رسید و حتی پنالتی زن اول استقلال هم شد. در دورهای که پدرش سرمربی استقلال بود. او سپس به همراهی پدرش به استقلال رشت پیوست ودر نهایت در ۲۳ سالگی از فوتبال کناره گرفت. در مجموع خواهرش یعنی آتوسا حجازی در فوتبال موفقتر از او ظاهر شد. او در نهایت بعد از چند تجربه کوتاه دستیاری مربیگری بالکل از فوتبال کناره گرفت.
* چهار: آرش نوآموز پسر ناصر نوآموز
ناصر نوآموز از ستارههای فوتبال ایران در اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ بود که پس از انقلاب در دورهای با ائتلاف با داریوش مصطفوی سکاندار متناوب فدراسیون فوتبال ایران بود. آرش،پسر بلند قد و تحصیلکرده ناصر در اواخر دهه ۶۰ در فوتبال ایران درخشید و حتی تا مرز فیکس شدن در تیم ملی هم پیش رفت. بهخصوص در دورهای در پاس و پورا خوب بازی کرد و در نقش مهاجم، تواناییهای خود را نشان داد. نوآموز در سال ۷۵ راهی آمریکا شد و بازی در تیم لس آنجلس گالکسی را نیز به کارنامه خود اضافه کرد. او در ۲۷ سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.
* پنج: امیر عابدزاده پسر احمد عابدزاده
این که پسر بهترین دروازهبان ۴۰ سال گذشته ایران باشی و همان پست پدر را هم دنبال کنی کار سختی است. دوران نوجوانی و جوانی خودرا درآمریکا گذراند و آنجا با نفوذ پدر سر از چند تیم آمریکایی درآورد. یکسال به پرسپولیس بازگشت و سپس راهی اروپا شد و در نهایت در تیم ماریتیمو دروازهبان اول شد.
درخشش او که جثه کوچکتری نسبت به پدر خود دارد موجب شد تا توسط کیروش به تیم ملی دعوت شود . او در همین جایگاه هم جام جهانی و هم جام ملتهای آسیا را تجربه کرد و در چندبازی دوستانه تجربه بازیهای ملی را هم از سر گذراند. او همچنان در پرتغال بازی میکند و همچنان پشت سد بیرانوند برای درخشش در بازیهای ملی باقی مانده است. او ۲۷ ساله است.
* شش: ایرج داناییفرد پسر علی داناییفرد
علی داناییفرد در کنار منصور پورحیدری مهمترین نام تاریخ باشگاه استقلال است. او در دهه ۲۰ بازیکن تیم دوچرخه سواران بود و از دهه ۳۰ به عنوان مربی در کنار تیم تاج قرار داشت. ایرج پسر علی، در تیم عقاب درخشید و به تیم ملی راه یافت. گوش راست سریع و تکنیکی و فلفل نمکی.
او سال ۵۴ راهی تاج شد و در جام جهانی ۱۹۷۸ از ستارههای درخشان تیم ملی ایران بود و گل زیبایش به اسکاتلند در خاطرهها مانده است. او در سال ۱۳۵۹ با تیم ملی در جام ملتهای آسیا شرکت کرد و بعدش با اعمال قانون ۲۷ سالهها توسط سازمان تربیت بدنی ترجیح داد به طور کامل به آمریکا مهاجرت کند.
* هفت: سعید عزتاللهی پسر نادر عزتاللهی
در ملوان رویایی دهه ۶۰، محور اصلی تیم سیروس قایقران بود اما در کنار او یک هافبک بلندقد و شوتزن بازی میکرد که از نقاط قوت ملوان محسوب میشد و در میان تماشاگران طرفدار این تیم در انزلی، محبوبیت فراوانی داشت. او نادر عزتاللهی بود. سعید عزت اللهی پسر اوست. سعید در عنفوان جوانی به اروپا ترانسفر شد و در فوتبال روسیه درخشید.
بازیهای خوب و فهم خاصش از تاکتیک و استراتژی موجب شد تا کیروش جای خالی جواد نکونام در مرکز تیم ملی را با این پسر جوان پر کند. جدایی موقت او از فوتبال روسیه برای او چندان خوش یمن نبود و او با مجموعهای از آسیبدیدگیهای متنوع دوباره به روسیه برگشت و عاقبت راهی بلژیک شد.
* هشت: حامد کاویانپور پسر کاوه کاویانپور
کاوه کاویانپور از دروازهبانهای خوشنام فوتبال ایران بود که در دهه ۵۰ آوازهای برای خود داشت هرچند پشت ترافیک دروازهبانهای معروف دهه ۵۰ به حق خود نرسید. کاوه کاویانپور در تیمهای عقاب، سپیدرود، ملوان و آتشنشانی بازی کرد و در جوانی فوت کرد. حامد در محله نظام آباد فوتبال را شروع کرد وبلافاصله در پرسپولیس فیکس شد و پیراهن ۷ مشهور علی پروین را برتن کرد.
او یکهافبک دفاعی تکنیکی بود اما مشهور بود که سرگرمیهای جوانانهاش گاه حواس او را از فوتبال پرت میکرد. او در تیم بلازویچ بازیهای ملی را تجربه کرد و به چهرهای فیکس بدل شد.با ظهور آندرانیک تیموریان ، کاویانپور -این رفیق شفیق علی کریمی - به تدریج از تیم ملی کناره گرفت.