
هفت صبح| دو سال قبل در یکی از محلههای شهرری پیرمردی به ضرب چاقوی یکی از همسایههای خود به شدت مجروح شده و راهی بیمارستان شد. شدت جراحت وارد شده به این مرد به حدی زیاد بود که کادر درمان بیمارستان در معالجه او ناکام ماندند و این مرد به نام احمد که 78 سال سن داشت جان خود را از دست داد.به این ترتیب با اعلام از سوی پزشکان معالج احمد، پرونده قتل او روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت و رسیدگی به موضوع توسط تیم جنایی و کارآگاهان پلیس آگاهی تهران آغاز شد.
دستگیری متهم
در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که روز حادثه یکی از همسایههای احمد که مرد جوانی به نام سامان است در کوچه با احمد درگیر شده و در جریان درگیری ناگهان چاقو کشیده و ضربه کاری را به احمد وارد کرده است.همسایههای این دو نفر در جریان تحقیقات اظهار داشتند که علت درگیری احمد و سامان نامشخص بود اما ناگهان به جان یکدیگر افتادند. با اطلاعاتی که در اختیار ماموران جنایی قرار گرفت خیلی سریع متهم بازداشت شد و در حالی که علائمی از اختلال روانی گسترده در او دیده میشد برای تائید سلامت روان با دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
پزشکان پزشکی قانونی بعد از معاینات دقیق متهم تائید کردند که این فرد دچار بیماری روحی و روانی است اما در زمان ارتکاب به جنایت از هوشیاری کامل برخوردار بوده و قدرت تشخیص داشته است.
به این ترتیب بیماری روانی متهم رافع مسئولیت کیفری او تلقی نشد و در حالی که در گزارش قید شده بود متهم مسئول اعمال و رفتار خودش است و همچنین با اقرار صریح او به وارد کردن ضربه کشنده؛ رسیدگی به پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ادامه پیدا کرد و متهم پای میز محاکمه رفت.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست صادر شده از سوی دادسرا قرائت شد و سپس متهم پای میز محاکمه رفت و گفت:«احمد همسایه ما بود اما مدتها بود که هر بار من را میدید بیجهت به من فحاشی میکرد. او با من دشمنی داشت و من دلیل خصومت او را نمیدانستم. من قبلا هم بارها با او به خاطر اینکه بیجهت بد و بیراه میگفت درگیر شده بودم تا اینکه روز حادثه او بار دیگر به من فحش داد و به زن و بچه من هم توهین و فحاشی کرد، برای همین من با او درگیر شدم و در جریان درگیری به او چاقو زدم.»
متهم ادامه داد: «الان هم برایم مهم نیست که اعدام شوم چون افرادی در اطراف من حضور دارند که در گوشم پچ پچ میکنند و میگویند نگران نباش همه این اتفاقات باید میافتاد! من صدای این آدمها را میشنوم که دارند با من صحبت میکنند.»
بعد از دفاعیات متهم نوبت به وکیل او رسید که از موکل خود دفاع کند و در مقام دفاع گفت:«اختلال روانی متهم هم محرز و مسلم است و کسی که در چندین مورد متوالی اختلال روانی داشته نمیتواند در لحظه ارتکاب جرم دارای قوه تمییز باشد و مسئولیت اعمالش را بر عهده خودش بدانیم.»
وکیل متهم ادامه داد: «موکل من سالها با مقتول همسایه بودهاند و هرگز بین آنها درگیری و فحاشی نبوده است. او تصور میکرده که مقتول با او دشمن است و در توهمات خودش او را آدم بدی میدیده. همه اینها بر اختلال روانی موکل من مهر تائید میزند. بههمین جهت درخواست دارم کمیسیون پزشکی قانونی برای تایید عدم سلامت روان موکل بار دیگر تشکیل شود.» قضات دادگاه بعد از شنیدن شرح ماجرا برای تصمیمگیری راجع به این پرونده وارد شور شدند.






