
هفت صبح، رضا نیکنام | فقط یک کلیک ساده در تبلیغات رنگارنگ یک سایت، یک تارگت عجیب در پیامرسانها یا شاید یک شانس آزمایی کوچک، تحلیل ورزشی هوشمندانه و شرکت در مهمانی خصوصی، سرآغاز قصه تلخ زندگی بسیاری از شهروندان ایرانی است که ناخودآگاه در دام شبکه قمار گرفتار میشوند.
پدیده شوم قمار در ایران با وجود ممنوعیت قانونی و شرعی در دو قالب به ظاهر مجزا اما مرتبط با یکدیگر بهسرعت درحال گسترش در بطن جامعه است. از یک سو قمارخانههای آنلاین در فضای مجازی و با دسترسی آسان به پلتفرمهای خارجی مانند بت فوروارد، هات بت، بتیکس، وان ایکسبت، کازینوهای آنلاین با درگاه فارسی و یا اپلیکیشنهایی با اسامیبه ظاهر عادی و معتبر که بیشتر نسل جوان را با وعده کسب درآمد سریع و ثروت هنگفت و قمار را به شکلی نامحسوس و گسترده به ویژه در میان آنان رواج میدهد.
از سوی دیگر و در سطحی کاملا متفاوت، شبکهای از قمارخانههای زیرزمینی و مجهز در پوشش باشگاههای خصوصی یا ویلاهای مجلل و لوکس شمال شهر، به صورت پنهانی فعالیت دارند. قمارخانههای مخفی و لوکسیکه با پرداخت حق ورودی کلان، محیطی بسته و اختصاصی برای طبقهای خاص فراهم میکنند. بنابراین این گزارش با تمرکز بر این دو وجه عینی مسئله، به تحلیل ریشههای اقتصادی و اجتماعی از نگاه کارشناسان، شیوههای عمل، پیامدهای منفی هر بخش و چالشهای مقابله با آن میپردازد.
دنیای بیرحم شکار و شکارچی در دنیای مجازی!
تصور کنید یک دانشجوی جوان، پس از ماهها تحمل فشار مالی در یک کانال تلگرامیبا نام جذاب «راه طلایی ثروت» عضو میشود. مدیر کانال با تصاویر ماشینهای لوکس و سفرهای خارجی، اعضا را قانع میکند که با سرمایهگذاری هوشمند روی نتایج مسابقات ورزشی مثل فوتبال و با کمک تیپسنجی حرفهای، میتوان به درآمد دلاری رسید. طبق سناریوی از پیش تعیین شده، چند پیروزی اولیه و برنده شدن چند دلار، اعتماد و طمع وی را با هم برمیانگیزد.
و این نقطه آغاز یک سراشیبی و تراژدی تلخی است که پایانی جز فروش لپتاپ، ساعت مچی، لوازم با ارزش و قرضهای سنگین از دوستان و نهایت گیر افتادن در دام وامهای غیرقانونی و نزول ندارد. این نمایی از زندگی بسیاری از جوانانی است که جذابیت بصری و وعدههای دروغین شبکههای اجتماعی و سایتهای شرطبندی ایرانی و خارجی، آنان را به دامیپیچیده کشانده است.
مکانیسم قمار آنلاین چگونه عمل میکند؟
برخلاف تصور عوام مردم، شرط بندی و قمار آنلاین، سیستمیتصادفی و ساده نیست؛ بلکه شبکهای پیچیده و مهندسی شده از بعد روانشناختی، مالی و فناورانه است که برای حفظ خود و به دام انداختن کاربران مختلف طراحی شده است. حسن اکبری، کارشناس فضای مجازی از بهکارگیری رباتهای تلگرامیبرای جذب کاربران خاص به اینگونه برنامههای شرطبندی صحبت میکند و میگوید:
« این کاربران توسط رباتها، شناسایی شده و بهطور خودکار و هدفمند، پیامهایی با محتوای «خوش آمدگویی با کد هدیه»، «سود روزانه و بازگشت سرمایه تضمینی» یا دعوت به گروههای VIP شرطبندی دریافت میکنند. درواقع این پیامها بر اساس تحلیل رفتار شبانهروز کاربران در پلتفرمها تنظیم میشوند، فضایی که کمتر به آن توجه میشود.»
اکبری با ابراز نگرانی از وضعیت موجود، عنوان میکند:«متاسفانه اکنون تبلیغات پنهان در بازیهای موبایلی و اپلیکیشنهای به ظاهر بیضرر، نوجوانان و دانشآموزان را نیز در معرض بنرهای رنگارنگ سایتهای شرطبندی قرار داده که ورود به دنیای قمار و شرطبندی را برای این گروه سنی را به نوعی عادیسازی میکند.»
عبور از موانع قانونی با درگاههای پرداخت نامرئی
او که یکی از فعالان فضای مجازی است، درباره زوایای پنهان قمار آنلاین میگوید:«تبادلات مالی در سایتها و کانالهای شرط بندی و قمار، با روشهای پیچیدهای ممکن شده است. گرچه در ایران هرگونه پرداختی در قالب قمار و شرطبندی ممنوعیت دارد و جرم است، اما با وجود راه میانبر مثل پرداخت از طرف شخص ثالث، شامل افراد یا صرافیهای غیر رسمی، بزرگترین مانع قانونی از مسیر آنان برداشته شده است.»
وی ادامه میدهد:«معمولا این افراد که بیشتر در کانالهای تلگرامیفعال هستند، به عنوان واسطه عمل کرده و پول ریالی کاربران را دریافت کرده و معادل آن را در حساب قمارشان در پلتفرم خارجی واریز میکنند. استفاده از رمز ارزهایی مانند تتر به دلیل ناشناس بودن و سرعت انتقال بالا در مبادلات مالی، به روشی محبوب برای این گروه تبدیل شده است. در این روش کاربران هر میزان ریال را به تتر تبدیل و به راحتی به کیف پول معرفی شده توسط سایت قمار واریز میکنند.»
بررسی صحبت کارشناسان و شیوه فعالیت کانالها و سایتهای قمار و شرطبندی بهخوبی نشان میدهد که آنان به جز پول، افکار، ذهنیت و باورهایشان را نیز میبازند؛ وقتی در ذهنشان قمار تبدیل به مهارت و شغل میشود. در اغلب این گروهها و کانالهای مربوطه، اعضای عادی اغلب از بردهای خود مینویسند و عکس میگذارند، در حالی که شکستها و بدهیهای بزرگ برای همگان پنهان میماند.
تولد کابوسی ترسناک به جای رویای شیرین
بسیاری از افراد قمار را با مبالغ کم شروع کرده و در ابتدا ممکن است حتی برنده شوند. اما این بردهای کنترلشده و برنامهریزی شده توسط الگوریتم پلتفرم، طمع کاربران را تحریک و آنها را به افزایش سرمایه و شرطبندیهای بیشتر سوق میدهد.اما با شروع باختها، صحنه قمار به یکباره عوض میشود، کاربران برای جبران سریع باخت، وارد دور باطل میشوند. در این مرحله، حساب پسانداز، طلاهای خانواده و حتی وسایل ضروری فروخته میشود.
محمدرضا، جوان 31سالهای است که کارمند یکی از ادارات دولتی است، به قول خودش ابتدا برای وقت گذرانی و از سرکنجکاوی با استفاده از یکی از پلتفرمها وارد بازی شرطبندی در فوتبال شده است:«حدود 4 سال قبل از طریق یکی از دوستانم با این سایتهای شرطبندی آشنا شدم و از روی کنجکاوی دویست هزار تومان روی یک بازی شرط بستم ولی موفق نشدم و پولم را از دست دادم. حرصم گرفته بود. برای همین به هوای جبران پول برباد رفتهام، دوباره دویست هزار تومان دیگر شرط بستم اما در کمال ناباوری حدود 500 هزار تومان بردم.»
گوشیاش را که باعث تمام بدبختیهای اخیرش است را نگاهی میکند و میگوید:«همین شد بهانهای برای ادامه این راه بیپایان. در طول این 4 سال خیلی وقتها همه حقوق یک ماهم را کم کم در سایت باختهام. البته چند باری هم بردهام ولی اصلا قابل مقایسه با مقدار پولی که باختم نبود.»
دیدگاهش در مورد سایتهای شرطبندی ورزشی اما جالب است: «هر کسی که یک مقدار دقت کند به راحتی میفهمد که فعالیت این سایتها به گونهای است که همه چیز درنهایت به سود یکسری آدم سرشبکه تمام میشود. یکدفعه پلتفرم قفل میشود و اجازه شرطبندی به شما نمیدهد. یا پولت را واریز نمیکنند.
یا مثلا ناگهان تیمیکه 3 گل عقب است در عرض 10 – 15 دقیقه، 4 گل میخورد که نشان میدهد تبانی سایتها با این تیمها است. برای همین چند ماه قبل یکدفعه که خیلی باخته بودم، به خودم آمدم و گفتم؛ آخه این چه کاری است که فقط باخت برایت دارد. همه زندگیام شده شرط بندی. نه تفریح دارم و نه میتوانم درست کار کنم. معتاد شدهام به شرط بندی... خلاصه، بعد از چند روز کلنجار رفتن با خودم یکدفعه همه چیز را بوسیدم و زدم بیرون.»
شروین و دنیایی که دیگر نمیتواند از آن بیرون بیاید
او خود را «شروین» معرفی میکند؛ نامیمستعار برای مردی چهل و یک ساله با چشمانی که هم خستگی عمیق در آن است و هم شرارت عجیبی از امید. شروین یک قمارباز حرفهای است.وی متاهل است و شاغل. شاغل در حرفه قماربازی! تعریف او از حرفهای، نه بر اساس سود، که بر اساس سالها تجربه در هر دو عرصه آنلاین و فیزیکی است. او خانه و ماشینی را که از پدر به ارث برده بود، سالها پیش روی میزقمار از دست داده است. با این حال، وقتی از او میپرسیم «چرا پس ادامه میدهی؟» پاسخش یک جمله تلخ و تکراری است:«چارهای ندارم. شاید فردا برنده شوم.» و این ماحصل 15 سال قمارباز بودن حرفهای اوست!
این امید واهی، همان رویایی است که او و بسیاری مانند او را، پس از باخت تمام داراییها، به بازیکنانی دائمیتبدیل کرده است. حالا او از درون، از پشت همان میزهای سبزی که زندگیاش را بلعیدهاند، برایمان روایت میکند.
آنچه در یک قمارخانه زیرزمینی میگذرد
شروین حال و هوای این اماکن را اینگونه توصیف میکند:«از هیاهوی مجازی و تبلیغات مسخره اینستاگرامیبیرون بیایید. آنجا همه حرف میزنند ولی پولی در کار نیست. اینجا فقط سکوت است؛ سکوتی که قیمت دارد. صدای تیکتاک ساعت، خش خش ورقها، و صدای افتادن ژتون روی میز، تنها صداها هستند. مثلاً جایی که من میروم، یک ویلاست در منطقهای در شمال شهر. سمت سعادت آباد. انگار مهمانی معمولی است، اما نگهبانها حواسشان به دوربینهاست، انگار منتظرند کسی از راه برسد که نباید بیاید. برای وارد شدن، یا باید کارت عضویت طلایی را بکشید، یا اینکه از پشت درب، صورتت را به عدسی دوربینی بچسبانید که آن طرفش، رئیس اگر تو را بشناسد، قفل برقی با صدای «بیز» باز میشود. اگر نه، انگار که اصلاً آن در وجود خارجی ندارد.»
پشت آن در، یک دنیای دیگر است!
شروین تعریف میکند:«پشت آن در یک دنیای دیگری است، ابتدا حیاطی بزرگ با درختانی قدیمیو چمنی سبزرنگ به استقبالت میآیند و بعد از حدود 100 متر با بالا رفتن از چند پله از ساختمان سفید رنگ قدیمیبا طرحهای زیبای سنتی ایرانی، تازه درهای قمارخانه شبانهروزی به رویت باز میشود. بوی تلخ قهوه اسپرسو و دود سیگار اولین چیزی است که حسش میکنید و بعد؛ سالنی وسیع و بزرگ با میزها و مبلهایی سیاه و خردلی و قرمز که همه جا به چشم میخورند و نورهایی که از سقف و دیوارها فضا را قرمز و سبز و آبی کردهاند.
اینجا هالیود قماربازهاست. جزیرهای کوچک که ساکنان آن همان چند ده نفری هستند که میآیند و میروند. پول میگذارند به امید آنکه روزی شاید! بلیت بخت و اقبالشان به مقصد خوشبختی ببرد اما ... در این مجالس میزهای باکارات و رولت، رویهشان از چرمینرم است که هیچوقت خش نمیخورد. البته میز پوکر، جدیتر و مردانهتر است. دیلر (گرداننده بازی) هم همیشه یک آدم خنثی و حرفهای است، نه لبخند میزند، نه اخم میکند، فقط کار راه میاندازد.»
به گفته این قمارباز حرفهای، همه موبایلهایشان را از قبل تحویل میدهند. هیچ عکسی، هیچ پیامی. گاهی فکر میکنید وارد یک بیمارستان اختصاصی شدهاید که همه در حال انجام یک عمل جراحی مخفیانه هستند! در این بازی پول کاغذی ممنوع و همه چیز با ژتون است؛ ژتونهای سنگین رنگی. یک ژتون آبی شاید برابر حقوق یک سال یک کارمند باشد. یک سینیدار همیشه حاضر است که پول نقدت را که به طور متوسط 500 میلیون تا یک میلیارد است را در اتاقکی کناری بگیرد و به تو معادل آن، ژتون بدهد. اینطوری هیچ وقت اثبات نمیشود که شما پول نقد به داخل آوردهاید. افراد با این ژتونها به قمار میپردازند و در پایان برنده و بازنده مشخص میشود.
وقتی از او در مورد رئیس میپرسم؛ لبخند تلخی میزند که نشان میدهد چندان تمایلی برای صحبت در مورد وی ندارد اما با این حال برای اینکه سوالم را پاسخی داده باشد میگوید: « یکی از قماربازهای قدیمیو رفیق خودمان است که حدود 50- 40 سال سن دارد .هر از چند گاهی میآید گشتی در سالن میزند و میرود. اما بچهها میگویند؛ خودش هم جزو شبکهای از همین خانههاست که در سطح شهر فعالیت میکنند. شبکهای که کسی ته آن را نمیداند سرنخ آن کیست و کجاست!»
وی در مورد آدمهایی که به این خانه رفت و آمد میکنند هم میگوید:« مسلما آدمهایی که اینجا میآیند مایه دارند. ترددشان هم به دو صورت است. یا خودشان برای بازی و شرط بندی میآیند و یا اینکه یکی میز میچیند و از وی دعوت میکنند تا برود برای بازی.»
حرف آخر شروین این است:«خیلیها اینجا همه چیزشان را باختهاند. همین هفته قبل، یکی از بچهها مجبور شد کارگاهش را بفروشد و به برنده تقدیم کند! من در این بازی مدعی بودم اما حالا یک بازنده تمامعیارم و متاسفانه هنوز عضو این کلوپ هستم، با اینکه امیدوارم شانس به من روی برگرداند، اما ته دلم چیز دیگری میگوید، این امید، بدترین دشمن من است. میدانم راهم از اول شتباه بود.»
نخ نامرئی و ارتباط دو دنیای موازی شبکه قمار
شبکههای مالی پشت برخی از پلتفرمهای قمار آنلاین ممکن است با سرمایهگذاران یا بهرهبرداران قمارخانههای فیزیکی مرتبط باشند. در واقع سود حاصل از هر دو بخش، به جیب گروههای محدودی سرازیر میشود. برای برخی از برندگان خوششانس قمار یا بدهکاران کلان در فضای آنلاین که به دنبال فرصتی برای بازگشت سریع سرمایه هستند، دعوت و نشستن مقابل یک «میز خصوصی» در دنیای فیزیکی، میتواند برایشان آخرین تله و فرصت باشد، بنابراین این دو جهان موازی قمار، به ظاهر جدا اما در عمق به هم پیوستهاند.

