درباره سریال انیمیشن متفاوت و تحسین شده سلطه زبالهگردها
روزنامه هفت صبح، علی ملاصالحی | با کاهش شدید قدرت شبکههای تلویزیونی و همهگیری سرویسهای استریم، پارادایمهای تولید فیلم و سریال در تلویزیون هم تغییراتی اساسی داشته است. حالا بخش اعظمی از بودجه صرف تولیدات پرهزینه مانند «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» یا «خاندان اژدها» میشود که عملا مخاطب را به سرویس میکشاند و باعث میشود او مدام حق اشتراک را پرداخت کند.
اما استراتژی جذب مخاطب سرویسهای استریم به این معناست که بهجای تولیدات میانرده، ترجیح داده میشود محتواهایی با مخاطب اندک اما وفادار تولید کنند که حاضرند برای تماشای محتوای مورد علاقهشان عضو جدید سرویس استریم شوند. اینجاست که تولید محتواهایی مثل مستندهای قاتلان زنجیرهای یا انیمیشنهای بزرگسالانه که مخاطبان پروپاقرص اما کم تعدادتری دارند، توجیه مالی پیدا میکند.
«سلطه زبالهگردها» یکی از عناوین متعلق به گروه دوم است؛ یک انیمیشن خاصپسند بزرگسالانه که در اصل نسخه گسترشیافته فیلم کوتاهی در سال 2016 بهنام «زبالهگرد» است که توسط خالقان این یعنی انیمیشن جو بنت و چارلز هوتنر ساخته شده بود. خط داستانی این انیمیشن ساده است: گروهی از فضانوردان در یک سفینه بزرگ باری، در حال سفر به سیارهای دوردست در کیهان هستند که دچار وضعیت اضطراری میشوند؛ بخشی از آنها که در خواب مصنوعی نیستند باید سفینه را با پادهای اضطراری ترک کنند و روی یک سیاره عجیب، بکر و دستنخورده فرود بیایند.
داستان از جایی شروع میشود که چند بازمانده این حادثه هر کدام در سمتی از این سیاره عجیب قصد دارند به سفینه اصلی در قمر بازگردند و جان خود را نجات دهند. «سلطه زبالهگردها» به گروه خاصی از انیمیشنها تعلق دارد که شاید بتوان ریشهاش را در کامیک «دنیای آلدرباران» نوشته لئو یا انیمیشن «سیاره شگفتانگیز» رنه لالوکس یافت؛ انیمیشنی که در سال 1973 منتشر و در جشنواره کن برنده جایزه بزرگ شد.
در این آثار که هر دو فرانسوی هستند، زبان انیمیشن یا نقاشی برای خلق یک دنیای کاملا متفاوت از دنیای واقعی استفاده میشود و تمرکز بر خلق دنیایی پرتخیل و خاص است. جذبه اصلی «سلطه زبالهگردها» نیز در همین است. دنیایی که این فضانوردان روی آن فرود آمدهاند، پر از جانوران و گیاهان عجیبوغریب و بسیار خیالانگیز است که مخاطب را جذب خود میکند. موجوداتی که توصیفشان چندان راحت نیست و باید خود انیمیشن را ببینید تا متوجه آن شوید: از جانورانی که در بازتاب آفتاب شکارشان را سرخ میکنند تا گیاهانی که مثل مار بوآ استخوان طعمهشان را خرد میسازند.
نماهای باز و واید انگل این سیاره شما را یاد آثار تارکوفسکی یا مستندهای ران فریک مثل «سامسارا» و «باراکا» میاندازد و شما را در طبیعت سیارهای بیگانه غرق میکند. اما بر خلاف انیمیشن «سیاره شگفتانگیز» که حالتی کودکانه داشت و به اثری مثل «زیردریایی زرد» بیتلز پهلو میزد و نتیجه مستقیم دنیای هیپیهای اهل روانگردان بود، «سلطه زبالهگردها» خشونت این طبیعت را هم به تصویر میکشد و نشان میدهد که خیالانگیزی و زیبایی بصری بدون هزینه و خطر نیست؛ لحظاتی خشونتآمیز که یادآور آثار کارگردانانی مثل گییرمو دلتورو و دیوید کراننبرگ یا «بیگانه» ریدلی اسکات است.
اما شاید نزدیکترین دنیای علمی-تخیلی به این انیمیشن، فیلم «نیستی» الکس گارلند باشد؛ ترکیبی از بیولوژی و یک دنیای زیستی بیگانه که خلاف آنچه از طبیعت روی زمین انتظار داریم رفتار میکند. اگر اهل آثاری علمی-تخیلی باشید، میدانید که از حدود یک دهه پیش، روند کشف سیاراتی که در سایر منظومهها حول محور سایر ستارگان میگردند بسیار سرعت یافته.
این سیارات که سیاره فراخورشیدی نامیده میشوند، بیشتر شبیه مشتری هستند، اما با پیشرفت تلسکوپها، از جمله تلسکوپ جیمز وب، تعداد بیشتری از سیارات مشابه زمین کشف شدهاند. از جمله «کپلر 452 بی» که به نام پسرخاله زمین یا زمین 2 معروف شده و 1800 سال نوری با ما فاصله دارد و فاصلهاش از ستارهاش طوری است که میتواند مثل زمین حاوی حیات باشد. مشکل البته این است که رسیدن به سیاره با سریعترین فضاپیماهای ما هم 30 میلیون سال زمان میبرد.
اما «سلطه زبالهگردها» دنیایی را به تصویر میکشد که این سیارات دیگر تبدیل به بخش جداییناپذیری از تمدن بینستارهای بشر شدهاند و فرود بر روی آنها مثل افتادن در یک جزیره دورافتاده در اقیانوس آرام است؛ پس فیلم از قراردادهای ژانر بازماندگان حادثه مثل «جداافتاده» رابرت زمهکیس هم استفاده میکند: انسانها در دنیایی که هیچ شناختی از آن ندارند باید با تمام وجود برای بقا تلاش کنند.
اما در پس هر صخره یا پشت هر درختی، موجودی عجیب و غیرقابل توصیف وجود دارد که در عین زیبایی و خیالانگیزی میتواند بلاهایی بر سر شما بیاورد که مرگ سادهترین و راحتترینش باشد. به بیان بهتر این سریال نزدیکترین حس را به تجربه ماجراجویانی دارد که بار اول پا در مکانهای دورافتادهای مثل استرالیا، جزایر تاسمانی یا ماداگاسکار گذاشتند: دنیای پر از عجایب و خطرهایی که هر لحظه مخاطب را با چالشی جدید روبهرو میکند و او را به جاهایی میبرد که در دنیای متصل و پر از اطلاعات امروز، کمتر فرصت تجربهاش وجود دارد.
«سلطه زبالهگردها» به نوعی یک اثر علمی-تخیلی محیط زیستی است که با روند گرمایش زمین و فاز اکولوژیستیکی دنیا بیشتر و بیشتر به آن توجه میشود و مثلا در انیمیشن «دنیای عجیب» دیزنی هم چنین حالوهوایی را شاهد بودیم. حالوهوایی که بازنگری مجددی به رابطه ما با طبیعت دارد.
طبیعتی که برای ما تبدیل به منبع درآمد یا صرفا منظرهای برای تماشا شده اما زیبایی و جادویی دارد که نیازمند توجه فوری بشر است. دنیایی طبیعی که الزاما خوب یا بد نیست، بلکه در فضایی کاملا مستقل از اخلاقیات، سیاست و رسانههای ساخته بشری ایستاده و گاهی بهشدت بیرحم و گاهی بهشدت خیالانگیز است و با قدرت بسیار بالایش احترام و توجه ما را میطلبد.