چند خبر کوتاه از تازههای کتاب و ادبیات را بخوانید
روزنامه هفت صبح| آنچه از شاپور جورکش ماند : در پی درگذشت شاپور جورکش (شاعر)، سیروس نوذری (شاعر و منتقد ادبی) گفتوگویی با ایسنا انجام داده و در این مصاحبه از میراث و تلاشهای شاپور جورکش گفته است. در بخشی از صحبتهای نوذری آمده است: «من و جورکش اوایل دهه ۱۳۶۰ ارتباط بسیار نزدیکی داشتیم و همسایه دیوار به دیوار بودیم، رفیق و همراه اما در سالهای اخیر به دلیل وضعیت روحی و جسمی که شاپور داشت، ارتباط ما کم شده بود، نهتنها با من که با همه دوستانش.
یک قسم انزوا را به خود تحمیل کرده بود و از دیدارها طفره میرفت. اما به هر حال دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود.» او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره شعر جورکش گفته: «شعر جورکش از سویی زیر نفوذ تئاتر است زیرا با اسطورههای یونانی، رومی و ایرانی به خوبی آشناست و اینها مدام در شعر او حضور مییابند، از سوی دیگر او زبان فرهیخته و مطنطنی را برای شعرش انتخاب میکند که البته سویههایی از تأثیر زبان شاملو در آن دیده میشود.
این ویژگیها شعر او را به سمت نوعی پیچیدگی و روایتهای تودرتو و پیچیده میبرد که از نظر من، ارتباطش را با مخاطب دشوار میکند. از نظر منِ شعرخوان و شاعر، پیچیدگی شعر او مانع ارتباط مخاطب با شعرش میشود، به همین سبب فکر میکنم شعر جورکش بهگونهای نیست که در شعر شاعران نسلهای بعد تأثیرگذار باشد. به نظرم مهمترین دستاورد جورکش روح روشنفکرانه، متفکر و متعهدی است که نسبت به تاریخ و فرهنگ ایران دارد.»
برای شبیه بودن به «همینگوی»!
رویداد سالانه «روزهای همینگوی» در فلوریدا برگزار شد و طبق معمول با رقابت بیش از ۱۰۰ نفر برای کسب جایزه بیشترین شباهت به این نویسنده مطرح و برنده نوبل ادبیات همراه بود. در این رویداد، بیش از ۱۴۰ مرد در فلوریدا برای کسب عنوان مردی که بیشتر به نویسنده مطرح «ارنست همینگوی» شباهت دارد، رقابت کردند و در نهایت مردی به نام «گریت مارشال» به عنوان برنده نهایی انتخاب شد. مارشال در یازدهمین حضور خود در این مسابقه که شامل دو دور مقدماتی و فینال بود، تقریبا بر ۱۴۰ شرکتکننده دیگر پیروز شد.
او که تولدش درست یک روز پس از ۲۱ جولای سالگرد تولد همینگوی است، گفت: «این بهترین تولدی است که تا به حال داشتهام.» او همچنین بیان کرد: «علاوه بر ظاهر، چندین ویژگی مشترک با همینگوی دارم و هم آثار غیرداستانی و هم داستانهای کوتاه نوشتهام. مثل همینگوی به فضای باز علاقه دارم و عاشق ماهیگیری هستم؛ با این حال، نمیتوانم با آمار چهار ازدواج نویسنده فقید برابری کنم.»
علاوه بر مسابقه و سایر رویدادهای این رویداد سالانه، برای جمعآوری کمکهزینه تحصیلی برای دانشجویان منطقه کیوست نیز اقدام شد و در طول جشنواره نزدیک به ۱۲۵هزار دلار جمعآوری شد. رویداد «روزهای همینگوی» ادای احترامی است به سبک زندگی پرشور و میراث ادبی این نویسنده برنده جایزه نوبل که از سال ۱۹۳۱ تا اواخر سال ۱۹۳۹ در منطقه کیوست زندگی میکرد. از آثار مهم همینگوی میتوان به «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه»، «مردان بدون زنان» و «زنگها برای که به صدا درمیآیند» اشاره کرد.
نامزدهای ایرانی «من میخوانم»
شورای کتاب کودک «علیرضا سیدآبادی» و «نادر موسوی» را برای دریافت جایزه IREAD (من میخوانم) ۲۰۲۴ معرفی کرد. در گزارش این شورا آمده: «بنیاد شن ژن در چین و دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان(IBBY)، اخیراً جایزهای برای مروجان برجسته کتابخوانی به نام IREAD (من میخوانم) تعیین کردهاند.
هدف از طرح این جایزه، تشویق به تعهد پایدار در حوزه ترویج کتابخوانی و گسترش ترویج کتابخوانی در میان همه مردم کرهزمین است. افرادی که برای دریافت این جایزه نامزد میشوند، باید حداقل سه سال با نوآوری و خلاقیت در زمینه خواندن و شیوههای مختلف آن در میان کودکان و نوجوانان فعالیت مستمر کرده باشند. شورای کتاب کودک بهعنوان شاخه ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، نامزد این جایزه را انتخاب و معرفی میکند.»
شورای کتاب کودک درباره دلیل انتخاب سیدآبادی نوشته است: «نخستین کتاب سیدآبادی برای کودکان در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. در سالهای بعد به طور منظم به نوشتن برای کودکان و نوجوانان پرداخت و امروز حدود ۷۰ کتاب از او منتشر شده است.» همچنین درباره انتخاب نادر موسوی عنوان شده: «نادر موسوی در روستای علی چوپان شهر مزارشریف استان بلخ در افغانستان به دنیا آمد.
چیزی که فعالیت نادر موسوی را در در این حوزه از دیگران متمایز میکند، فعالیتهای فرهنگی مختلف و تسهیل دسترسی کودکان مهاجر به خدمات آموزشی است. موسوی هزاران نسخه از مجلههای «طراوت»، «کودکان آفتاب»، «پیک گل سرخ» و کتاب «بازگشت» را با محتوای آموزشی آمیخته با فرهنگ، تاریخ و جغرافیای افغانستان برای کودکان مهاجر تالیف، چاپ و پخش کرده است.»
گرانترین جایزه ادبی استرالیا
رمان «وقت چای در باغ دارچین» اثر شانکاری چاندران، جایزه معتبر 60000 دلاری فرانکلین، گرانترین جایزه ادبی استرالیا، را دریافت کرد. این رمان مواجهه پر افتوخیز استرالیا با چندفرهنگی و آسیبهای پسااستعماری را روایت میکند. چاندران، وکیل اهل تامیل و ساکن سیدنی است و رمانش در مرکز مراقبت از سالمندانی در غرب سیدنی و در دوران جنگ داخلی وحشیانه سریلانکا اتفاق میافتد.
با این حال چاندران میگوید از نوشتن این کتاب ناامید شده بود، چه رسد به انتشارش. او اضافه کرد که چون فروش کتاب دومش به نام «حصار» بسیار کم بود، بیشتر ناشران دستنوشته بعدی او را رد کرده بودند. او گفت: «این احساس را داشتم که «وقت چای در باغ دارچین» هرگز در استرالیا منتشر نخواهد شد، به همین دلیل به روشی که میخواستم و با صداقت کامل آن را نوشتم.»
پدر و مادر چاندران که هر دو پزشک بودند، وقتی سریلانکا در لبه پرتگاه جنگ داخلی بود، از آنجا گریختند، ابتدا به بریتانیا رفتند که شانکاری آنجا متولد شد، سپس به استرالیا نقل مکان کردند و او تابعیت استرالیایی گرفت. چاندران گفت: «پیچیدگی و تنوع شخصیت من، تاریخچه خانوادگی، تاریخ فرهنگی، حتی رنگ پوستم، همیشه در اینجا پذیرفته نمیشود.
من هرگز به اندازه کافی راحت و شجاع نبودم که این موضوع را آشکارا از راه ادبیات بیان کنم. این موضوعی بود که ممکن بود با خودم در موردش صحبت کنم یا در فضایی بسیار امن با سایر تامیلهای سریلانکا دربارهاش سخن بگویم اما قرار نیست در استرالیا درباره آن صحبت شود.»