سریال «بیگناه» دارای چه کیفیتی است؟
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون| «بیگناه» دومین سریال مصطفی کیایی در شبکه خانگی است. او پیشتر «همگناه» را کارگردانی کرده بود و حالا در مقام تهیهکننده «بیگناه» را به کارگردانی مهران احمدی در دست توزیع دارد. تاکنون هفت قسمت از سریال در سامانه فیليمو منتشر شده و مخاطب بهطور کامل پی به فضای قصه و موقعیت شخصیتها برده است. حالا مهمترین سوال این است که سرنوشت هرکدام از کاراکترها چه خواهد شد. «بیگناه» دارای چه کیفیتی است؟
مورد اول| قصه آدمها
داستان سریال «بیگناه» با یک اتفاق کوبنده شروع شد: مرگ مرموز منوچهر نباتی با بازی منوچهر زندهدل. بعد از آن قصه وارد زندگی شخصیتها شد که پررنگترین آن ماجرای عشق نافرجام بهمن (محسن کیایی) و فروغ (شبنم مقدمی) است. سازندگان با تمهید فلشبک، گذشته این دو را روایت میکنند و در عین حال سراغ اتفاقات روز میروند. مخاطب پی برده است، این وسط عدهای مانع از وصال شدهاند و حالا بهمن به ایران بازگشته است تا سر از چند و چون ماجرا درآورد. در این بین، داستان به ماجراهای دیگر هم میپردازد و به همین خاطر مخاطب در هر قسمت با قصهای پرملات مواجه است.
مورد دوم| نقبی به جنبش میتو
سریال «بیگناه» مسائل روز را هم از یاد نبرده که مهمترین آن اشارهای است مستقیم به جنبش میتو. کاراکتر استاد کثرتی (آتیلا پسیانی) یک استاد بزرگ نقاشی است که در شبکههای اجتماعی توسط چند زن به آزار متهم شده و دختر استاد فرشباف (هدیه بازوند) که سردبیر یک مجله است، در حمایت از زنها بهپا خاسته.
نکته ظریف، موضعگیری سریال است که ابتدا استاد کثرتی را در مظان اتهام قرار میدهد اما پس از آن سراغ رویی دیگر از ماجرا میرود. آیا استاد بیهوده مورد هجمه قرار گرفته؟ آیا این هشداری است به ما تا در اتفاقاتی اینچنین، فریب هیاهو را نخوریم؟ در قسمتهای بعد سرنوشت استاد به شکل کامل مشخص میشود اما تا همینجا «بیگناه» حرفی که باید را زده و هشدار داده نباید اسیر جنجال مجازی شد.
مورد سوم| شمایل نسل جدید
اتفاق خوب دیگر «بیگناه» اختصاص زمان زیادی از قصه به دغدغه نسل جدید است. آنهایی که فارغ از شیوههای رایج تربیتی، دنبال هویت خود هستند که خب در این راه خطرات زیادی متوجه آنهاست. نمایندگان این نسل ابایی ندارند که بدون تعارف خواسته خود را بیان کنند و مقابل پدر و مادر بایستند. در سریال مادر نگران، نمایندهای است از والدین دغدغهمند که نمیتوانند با فرزندان زبان مشترک داشته باشند. واقعیت این است که چنین سریالهایی باید بیشتر ساخته شود؛ ولو اینکه فاقد حکم قطعی و راهکار باشند. همین که آیینه مقابل «ما» میگیرند اتفاقی مهم است.
مورد چهارم| عملکرد بازیگران
سریال «بیگناه» پربازیگر است و از قضا غالب آنها موفق عمل کردهاند. شاید این نقد وارد باشد که بهجای محسن کیایی میشد بازیگری دیگر انتخاب شود که از نظر سنی به کاراکتر شبنم مقدمی بخورد اما او کاری که باید را انجام داده و بهمن شمایل یک مرد عاشقپیشه را بهخوبی تداعی میکند. به همین نسبت فروغ با بازی مقدمی جزو امتیازهای داستان است؛ نویسندهای عاشقپیشه و دلآزرده.
ویشکا آسایش در نقش مهتاب بهخوبی از پس نمایش ویژگیهای یک زن پر رمز و راز برآمده و حالا کنجکاویبرانگیزترین اتفاق داستان، رابطه او با استاد فرشباف (مسعود رایگان) است. مهران احمدی (عطا) و نسرین نصرتی (پروین) ایفاگر نقش والدینی هستند که پدر خوشخیال و مادر نگران است. این مفهوم بهخوبی در بازی آنها منتقل شده. از بازی خوب هدیه بازوند، ماهور الوند، مهرانه مهینترابی، رویا تیموریان و… نباید گذشت و البته فراموش نمیکنیم هنرنمایی آتیلا پسیانی در نقش استاد کثرتی را. او سرحال بود و حالا بهخاطر اتهام زنها افسرده است… .
مورد پنجم| فضاسازی سریال
یکی از دلایل موفقیت «بیگناه» را باید در خلق فضای باورپذیر آن جستوجو کرد. مهران احمدی در مقام کارگردان موقعیتهایی خلق کرده که مخاطب بهراحتی وارد فضای داستان میشود. این اتفاق هم در فلشبک رخ داده و هم در صحنههای مربوط به روز. «بیگناه» مثل هر اثر دیگری عاری از ایراد نیست و چهبسا برخی، فضای عاشقانهاش را دوست نداشته باشند. با این حال سازندگان در خلق اثری که بابطبع مخاطب رسانه خانگی است، موفق عمل کردهاند.