در حاشیه واکنش چیستا یثربی به بیانیه زنان سینماگر

روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی| در حالی که خیلیها فکر میکردند موج me too در ایران فروکش کرده، ناگهان چند روایت آزار در مورد بعضی چهرههای مطرح سینما منتشر شد. این روایتها اینبار با سکوت مواجه نشدند و بیانیهای با امضای چند ده سینماگر مطرح زن منتشر شد که خواهان یک تصمیم مهم در این مورد شدند. اما اتفاق دیگری که باعث توجه بیشتری به ماجرا شد و نظرکسانی را هم که در جریان نبودند به آن جلب کرد واکنش یکی از نویسندگان زن به بیانیه بود.
چیستا یثربی که یکی از چهرههای قدیمی سینمای ایران است و اول به عنوان روانشناس نویسنده وارد سینما شد و بعد هم در عرصههای دیگر فعالیت کرد در پستی اینستاگرامی امضا کنندههای بیانیه را یک مشت دروغگو خواند. یثربی با اشارهای مبهم به یکی از بانوان خانه سینما که اخیرا مرحوم شده نوشت:
«یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرأت پیدا کردهاید؟ ولی آن موقع به من گفتید: خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم! من حرف دارم و میزنم. ۱۵ سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم. و شما صیغه شدید! ….جایزه فجر گرفتید. به عنوان خانم باوقار، متین و خوشحجاب سینما از شما یاد شد! روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید! ۱۵ سال در وحشت، زیستم. با ocd [وسواس فکری-عملی] حاد. فرزندم را بزرگ کردم و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.
اما کدام زندگی؟ همه؛ همه چیز را میدانند. حالا بیانیه میدهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شدهاید؟ شما که اول از همه؛ مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها! پیشکسوتتان فرمود: ساکت شو چیستا! در هر صنفی پیش میآید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم! نوشتم… رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید! همه جا، رد پای این وحشت بود. فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟ مگر ۱۵ سال پیش به من نگفتید: چیستا خفه شو! در هر شغلی پیش میآید. ممنوعالکارت میکند!
او وصل است. قدرت دارد تو نه! من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم. بعد در اوج ناباوری؛ ممنوعالکار شدم! و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛ جایزه فجر گرفتید! به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد، در حالی که صیغه بودید! تنفروشی؛ روحفروشی؛ و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بهخاطر بیپناهی و آینده فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و پنیک تنفسی گرفت! من یک بار مُردهام. مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد! فراموش نکنید! ۱۵ سال با وحشت، پنیک؛ ممنوعالکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم.
یکتنه با همه آنها که وصل بودند جنگیدم؛ اما جسم و روحم را نفروختم! از شرفم دفاع کردم. فقط خدا به شما رحم کند با آن سکوت عمدیتان! مشارکت در ظلم، یا انکار آن؛ خودِ ظلم است. شما که میدانید؛ همه شریک جرمید. حالا میخندم. فقط به شما باید خندید! تاریخ به شما رحم کند…»
چیستا یثربی در گفت و گو با بی بی سی اعلام کرده که در سال ۱۳۸۳ مشغول نوشتن فیلمنامه برای شخصی بوده که چند بار او را به مکانهای خلوت دعوت کرده تا فیلمنامه را آنجا بنویسد و در نهایت بعد از چند جلسه او را به خانهاش در شمال شهر تهران دعوت کرده است و آنجا خواسته که قصدش را عملی کند و وقتی با مقاومت یثربی مواجه شده کار به درگیری و فرار از خانه او کشیده است. گویا یثربی از این فرد شکایت هم کرده اما چندان راه به جایی نبرده چون بر اساس گفتههای خودش شکایت باید بلافاصله بعد از این اتفاق ثبت میشده در حالی که این کار با تاخیر انجام شده است.
حالا عدهای طرف او را گرفته و همصدا با او به زنان امضا کننده حمله کردهاند، از سویی دیگر عدهای از چهرههای شناخته شده اعلام کردهاند که او باید خوشحال باشد که تلاشهای او و بقیه کسانی که ظلم دیده، تهدید و مورد تعرض قرار گرفته اند نتیجه داده و واکنش مهمی به این وضعیت نشان داده شده است.
عده دیگری هم انتقادهای تندی علیه یثربی کرده و گفتهاند که او بدترین زمان ممکن را برای تسویه حساب انتخاب کرده و به جای اینکه از اتفاق رخ داده خوشحال باشد مشغول انتقام گیری و منفعت طلبی است. یکی از استوریهای یثربی که در آن گفته شده بود علاقهمندانی که میخواهند بدانند ماجرای تعرض به او چه بوده میتوانند به فلان آدرس رفته و کتاب او را تهیه کنند باعث شد که حملهها به او شکل دیگری بگیرد و گفته شود که او میخواهد به این بهانه کسب درآمد کند.
یثربی با چه آثاری شناخته میشود؟
چیستا یثربی، فیلمنامهنویس ۴۷ ساله متولد تهران است. شاخصترین اثر او فیلم دعوت به کارگردانی حاتمیکیا بوده که سال ۱۳۸۷ در سینما اکران شد و به خاطر پرداختن به موضوع بارداری ناخواسته زنان حاشیههای زیادی داشت. بعد از آن در فیلم «ماه روی سکو» با آرش معیریان همکاری کرد. او فیلمنامه شش اثر سینمایی دیگر را هم نوشته است. مسیر فعالیت حرفهای این نویسنده از دانشگاههای هنر شروع نشده.
او لیسانس و فوق لیسانس روانشناسیاش را از دانشگاه الزهرا و سال ۱۳۸۳ دکترای روانشناسی خودش را از دانشگاه تورنتو کانادا گرفته است و از سال ۱۳۶۸ وارد عرصه تئاتر شده. همه این سالها موفق شده ۲۶ نمایشنامه بنویسد که برخی از آنها روی صحنه هم رفتهاند و جایزههای زیادی گرفتهاند. این شهرت باعث شد که کم کم یثربی برای برخی از رقابتهای تئاتر و کتاب، به عنوان داور مراسم انتخاب شود. یکی نمایشنامههای او برداشتی از کتاب جنایت و مکافات داستایوفسکی بود که در مسکو و جشنواره کلاسیکهای روسیه اجرا شد و جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
او در مجموع ۱۶ نمایشنامه نوشته ولی علاوه بر اینها یک مجموعه اثر از شل سیلور استاین و یک سه گانه از لورکا، اگزوپری و گونتگراس ترجمه کرده است. در واقع یثربی یکی از نسل داستاننویسانی بود که در دهه هفتاد وارد سینما شدند و شهرتشان را هم مدیون دنیای سینما هستند. به غیر از او فیلمنامه نویسهای دیگری هم همین سرنوشت را داشتند. برای مثال مرجان شیرمحمدی هم بازیگر هم داستان نویس و هم فیلمنامه نویس است. این نویسنده ۴۷ ساله از سال ۱۳۷۵ وارد عرصه سینما شد.
معروفترین اثر او فیلمنامه «دیشب باباتو دیدم آیدا»ست که با کارگردانی صدرعاملی در دهه ۸۰ در سینما اکران شد. شیرمحمدی همچنین پنج رمان هم از ابتدای دهه ۱۳۸۰ نوشته که آخرین آنها سال ۱۳۹۷ به نام خانه لهستانیها در نشر مرکز منتشر شده است. در کنار این دو نفر باید اسم شیوا ارسطویی هم آورد که متولد ۱۳۴۰ بوده و به خاطر اینکه از نخستین روزهای جنگ هشت ساله به عنوان امدادگر داوطلب در جبهه حضور داشته در چند فیلم دفاع مقدس به عنوان مشاور کارگردان فعالیت کردهاست.
نام نغمه ثمینی هم در این میان نباید فراموش شود. این نمایشنامهنویس شهرتش را بیشتر مدیون فیلمنامه شهرزاد است ولی آثار زیاد دیگری هم برای سینما و تئاتر نوشته. مثلا فیلمنامه «خونبازی» و «سه زن» دو مورد از مشهورترین آثار او در سینماست. یکی دیگر از آثار منحصر به فرد او کنسرت نمایش سی براساس سه داستان از داستانهای شاهنامه (زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و سهراب) است.
در نهایت باید حتما از نام مینو فرشچی یاد کنیم که فیلم نامه نویس آثار «شوکران» و «کاغذ بی خط» بوده و درست مانند نویسندههای قبل در اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ درخشیده است. نوشتن فیلم نامه ازدواج به سبک ایرانی هم حاصل قلم این نویسنده متولد ۱۳۲۷ بوده. او برای بازی در فیلم بانوی اردیبهشت هم نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده بود.