سرنوشت فهرست جنجالی اصولگرایان در پارلمان سال ۸۲

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| درگذشت عماد افروغ، علاقهمندان به حوزه سیاست را به یاد مجلس هفتم انداخت. دورهای که این نماینده مجلس و دیگرانی، عمدتا اصولگرا، توانستند در یک انتخابات کمرونق، به دلیل ردصلاحیتهای گسترده، از حوزه انتخاباتی تهران و دیگر شهرهای کشور وارد مجلس شوند و پس از استیلا بر شوراهای شهر (و بهطور مشخص شورا و شهرداری تهران) گام دوم را برای حاکمیت اصولگرا در بخشهای انتخاباتی نیز بردارند و زمینهساز روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد شوند. به این بهانه و البته بهانههای دیگری مثل دیدار حدادعادل، رئیس آن مجلس با روسای مجلس بعدی و قبلی در دفتر قالیباف و موفقیتهای سعید ابوطالب در جذب مخاطب در شبکه نمایش خانگی، نگاهی خواهیم داشت به سرنوشت همه نمایندگان تهران در آن مجلس. و اما در آغاز نگاهی کنیم به انتخابات این دوره از مجلس.
انتخابات مجلس هفتم در 1 اسفند 1382 برگزار شد ولی کشور از حدود چهل روز قبل از آن در التهاب این انتخابات میسوخت. بیستم دیماه خبر نهایی رد یا تایید صلاحیتها منتشر شد و مشخص شد که حدود یکسوم از کل نامزدهای انتخاباتی و حدود 80 نفر از نمایندگان دوره ششم مجلس که هنوز در مجلس نماینده بودند، تایید صلاحیت نشدند.
این ردصلاحیت به سلسله وقایعی منجر شد که مهمترین آن تحصن حدود 140 معترض اصلاحطلب در مجلس، استعفای نمایندگان در نیمه بهمنماه، تحریم انتخابات توسط تشکلهای اصلاحطلب و در نهایت برگزاری انتخابات با مشارکت اندک بود بهگونهای که از حدود ۴۶ میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن در انتخابات فقط ۲۳ میلیون و ۴۴۰ هزار تن در انتخابات شرکت کردند که کمی بیش از نیمی از واجدان شرایط در انتخابات و پایینترین میزان مشارکت در انتخابات مجالس بعد از انقلاب است. میزان مشارکت در شهر تهران، کمتر از ۳۴درصد بود.
و اما در تهران لیستی بهنام ائتلاف آبادگران ایران اسلامی، تقریبا بهطور کامل توانست نمایندگان خود را به مجلس بفرستد. در واقع از این فهرست 29 نفر در همان دور اول به مجلس رفتند که اسامی آنها را در جدول شماره یک میبینید. این فهرست بر مبنای آمار و اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت کشور در روز 8 اسفند 1382 تهیه شده است اما ظاهرا بعد از تایید انتخابات توسط شورای نگهبان خانم زینب کدخدا در این لیست آخر میشوند و با توجه به عدم کسب حد نصاب قانونی، با آقای محجوب به دور دوم انتخابات میروند که انتخابات آن همزمان با انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 برگزار میشود و در آن علیرضا محجوب توانست با کسب يک ميليون و ۳۵۵ هزار و ۶۷۳ رای بهعنوان سیامين نماينده تهران در مجلس انتخاب شود.
برای اینکه مقیاسی از میزان مشارکت در انتخابات را به دست بیاورید کافی است این نکته ذکر شود که رای نفر اول در تهران یعنی غلامعلی حدادعادل که بعدا رئیس مجلس هم شد، کمتر از نفر بیستوششم فهرست اصلاحطلبان در مجلس ششم بوده است و با نفر اول آن فهرست یعنی محمدرضا خاتمی حدود 900 هزار رای فاصله داشته است. این هم برای جمعبندی ماجرا که از این جمع، منوچهر متکی بهعنوان وزیر خارجه و داود دانشجعفری بهعنوان وزیر اقتصاد و امور دارایی به دولت احمدینژاد رفتند که در انتخابات میاندورهای بهجای آنان حسن غفوریفرد با 452 هزار و 801 رای و سهیلا جلودارزاده با 307 هزار و 618 رای وارد مجلس شدند.
یک: از نفر اول آن فهرست آغاز کنیم که غلامعلی حدادعادل بود. حدادعادل آن زمان کمتر از 60 سال داشت. او متولد سال 1324 در تهران است. او تا قبل از مجلس ششم، در حاکمیت حضور داشت ولی یک چهره فرهنگی بود. ابتدا معاون وزیر ارشاد بود، بعد مدتی به صداوسیما رفت ولی شغل اصلیاش در دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد، ریاست بر سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بود که وظیفه تدوین کتب درسی را بهعهده داشت و المپیادهای علمی نیز زیر نظر او برگزار میشد.
با این حال حدادعادل از میانه دولت اول خاتمی، بهعنوان یکی از چهرههای فرهنگی، مقابل اصلاحطلبان ایستاد و تنها اصولگرایی بود که از تهران، در مجلس ششم وارد پارلمان شد و بهنوعی رئیس فراکسیون اقلیت اصولگرا در آن مجلس بود. پاداش همه این خدمات در جبهه محافظهکاران، چهار سال ریاست مجلس در دوره مجلس هفتم بود که البته برای حداد یک رکورد هم بهجای گذاشت و او توانست نخستین رئیس مجلس غیرمعمم در ایران پس از انقلاب باشد.
حداد البته در مجالس هشتم و نهم نیز حاضر بود ولی نه دیگر بهعنوان رئیس و صرفا بهعنوان نماینده و در این میانه یکبار هم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نیز شرکت کرد که قبل از آغاز انتخابات کنارهگیری کرد. او در انتخابات مجلس دهم با حدود یک میلیون و 57 هزار رای در رده سیویکم قرار گرفت و نتوانست وارد مجلس شود. این در حالی است که او در انتخاباتهای مجلس هفتم و هشتم با حدود 890 هزار و 850 هزار رای، اول شده بود و در انتخابات مجلس نهم هم با یک میلیون و 119 هزار رای، نفر اول تهران شده بود.
این موضوع به خوبی نشاندهنده بدنه پرقدرت اصلاحطلبان در آن روزها بود که در صورتی که یکدست در انتخابات شرکت میکردند؛ تقریبا میتوانستند هر نتیجه دلخواهی را از صندوق رای به دست بیاورند. حداد این روزها در مقام رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان، در واقع نقش یک بازیساز یا شبهرهبر را برای این جریان ایفا میکند و البته همچنان به مشغلههای پرتعداد فرهنگی خود، از بنیاد سعدی گرفته تا فرهنگستان زبان و ادب فارسی و البته مدیریت عالی مدارس غیرانتفاعی فرهنگ ادامه میدهد.
دو: احمد توکلی نفر دوم فهرست اصولگرایان در مجلس هفتم بود. این سیاستمدار اصالتا بهشهری، این روزها در هفتاد و دو سالگی با بیماری پارکینسون دست و پنجه نرم میکند و اخیرا نیز یک اظهارنظر اقتصادی از او در مصاحبه با یک خبرگزاری اصولگرا، در شرایط خاص جسمی، باعث شده بود که برخی آن خبرگزاری اصولگرا را بابت پخش تصاویر توکلی در این شرایط سرزنش کنند. او اما آن روزها بسیار سرحال بود. بعد از شرکت در دو انتخابات ریاست جمهوری در سال 1372 و 1380 در مقابل خاتمی که دومی حتی برایش نزدیک به چهار میلیون و 600 هزار رای نیز به همراه آورده بود.
او در آن مجلس به همراه الیاس نادران و محمد خوشچهره و البته تا حدی هم غلامرضا مصباحیمقدم، چهار چهره شاخص اقتصادی اصولگرایان بودند. مهمترین اقدام آنان در آن مجلس، و بهطور مشخص در دو سال ابتدایی آن که همزمان با دولت خاتمی بود؛ طرحی بود بهنام «تثبیت قیمتها». نام قانونی این طرح که در تاریخ 22 دی 1383 نهایی شد؛ «قانون اصلاح ماده (3) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» که در واقع قانون را به این شکل اصلاح میکرد:
«قیمت فروش بنزین، نفتگاز، نفت سفید، نفت کوره و سایر فرآوردههای نفتی، گاز، برق و آب، همچنین نرخ خدمات فاضلاب، ارتباطات تلفن و مرسولات پستی در سال اول برنامه چهارم، قیمتهای پایان شهریور 1383 خواهد بود. برای سالهای بعدی برنامه چهارم، تغییر در قیمت کالاها و خدمات مزبور طی لوایحی که حداکثر تا اول شهریور هر سال تقدیم میشود، پیشنهاد و بهتصویب مجلس شورای اسلامی میرسد. پیشنهاد هر قیمتی میباید همراه با توجیه اقتصادی، اجتماعی باشد.»
پیش از آن در این ماده آمده بود که دولت مکلف است از سال 1384 «نسبت به قیمتگذاری نفت کوره، نفت گاز و بنزین برمبنای قیمتهای عمدهفروشی خلیجفارس، اقدام کرده» و درآمدش را خرج پروژههای عمرانی کند. در واقع دولت در آن زمان قصد داشت که بنزین را آزاد کند ولی مجلس هفتم جلوی این طرح را گرفت. برخی معتقدند در صورتی که این طرح اجرایی میشد وقایع تلخی مانند آبان 1398 رخ نمیداد. باید توجه داشت که دولت خاتمی قیمت بنزین را در طول دولت خود، 4 برابر کرد و میخواست در سال آخر دولت خود، قیمت را آزاد کند
ولی این رخداد روی نداد و نکته عجیب این بود که در کل دولت احمدینژاد تقریبا 3 سال قیمت بنزین به شکل ثابت 100 و 400 تومان و چهار سال هم 400 و 700 تومان بود و در دولت روحانی هم بنزین تقریبا 5 سال، با قیمت هزار تومان عرضه شد و دست به قیمت زده نشد.
به بحث توکلی برگردیم و این نکته را هم بگوییم که او بعد از دوره نهم مجلس تقریبا از سیاست کنارهگیری کرد و دیگر صرفا در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز یک موسسه غیرانتقاعی بهنام دیدهبان شفافیت و عدالت فعالیت دارد.
سه: خیلی جالب خواهد بود اگر بدانید که اصولگرایانی که این روزها منتقد حضور سلبریتیها در عرصه سیاست هستند، خود یکی از نخستین گروههایی بودند که از این ظرفیت استفاده کردند. در آن انتخابات، سومین نفر فهرست اصولگرایان امیررضا خادم است. خادم که این روزها 53 ساله است، در آن روزها، حدودا سی سال سن داشت و توانسته بود بعد از دو مدال برنز در المپیکهای بارسلونا و آتلانتا در 1992 و 1996 رئیس فدراسیون کشتی شود. سرشناسی او در ورزش در آن زمان، باعث شد که او در میان آن همه سیاستمدار نفر سوم شود. به هر حال خادم که عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی هم هست؛ بعد از آن تنها ظهور و بروزش در سیاست، 5 سال معاونت وزارت ورزش و جوانان در دولت روحانی بود. او البته در ماههای اخیر، برخی اظهارنظرهای انتقادی داشت که ظاهرا باعث شد فعالیت او در هلدینگ گردشگری وزارت کار، به پایان برسد.
چهار: در میان این فهرست بهنام درگذشتگانی برمیخوریم که خوب است همینجا از همه آنها یاد کنیم. نخستین نفر، سیدمحمد مهدی طباطباییشیرازی، روحانی شیرینزبان و خوشاخلاقی که سابقه حضور در دورههای دوم و سوم مجلس را هم داشت. او که متولد 1315 در رفسنجان بود، اردیبهشت 1397 در تهران درگذشت. طباطبایی اگرچه در آن انتخابات در فهرست اصولگرایان بود اما در سالهای پس از انتخابات 1388، که البته دیگر در مجلس نبود، خود را در سیاست در کنار اکبر هاشمیرفسنجانی نشان داد و از احمدینژاد بهطور صریح انتقاد میکرد و حتی تعریضهایی به آیتالله مصباح یزدی داشت و در انتخابات هم از هاشمی رفسنجانی و روحانی حمایت کرده بود.
نفر بعدی این فهرست نیز در میان درگذشتگان است. حجتالاسلام احمد احمدی که نامش با سازمانی بهنام سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها و نیز دانشگاه تربیت مدرس گره خورده بود چرا که از موسسان هر دو نهاد بود و تا زمان مرگ، ریاست سمت را به عهده داشت و چهارده سال نیز رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بود. او که متولد سال 1312 در ملایر بود در خرداد سال 1397 در تهران درگذشت.
نام خانم فاطمه رهبر را نیز باید در میان درگذشتگان بگذاریم. او که متولد سال 1343 بود، در دوره هفتم تا نهم در مجلس حضور داشت و برای دوره یازدهم نیز در انتخابات برگزیده شد ولی پیش از شروع این انتخابات، در اسفند 1398 در اثر بیماری کرونا درگذشت. آقای عماد افروغ هم در آن انتخابات، با 567 هزار نفر به مجلس راه پیدا کرد و نفر دهم شد. او که یک هفته پیش جان به جان آفرین تسلیم کرد یکی از مهمترین نطقهای مجلس هفتم را در زمان معرفی کابینه احمدینژاد انجام داد و او را به دیکتاتوری متهم کرد و صراحتا گفت که صدای پای دیکتاتوری رضاخانی را از دولت و کابینه او میشنود.
یکی دیگر از متوفیان آن مجلس مرحوم حسین شیخ الاسلام است. او که متولد سال 1382 بود، بیشتر با مسئولیتها و مواضع خود در زمینه خاورمیانه و جبهه مقاومت به خصوص در مورد فلسطین شناخته میشود. آقای شیخ الاسلام فقط در مجلس هفتم نماینده مجلس بود و قبل از این دوره نمایندگی نیز برای 5 سال، سفیر ایران در سوریه بود. آخرین متوفی در این فهرست هم عباسعلی اختری است که متولد سال 1318 بود و همشهری حسن روحانی (یعنی اهل شهر سرخه) و در آبان سال 1401 بر اثر بیماری سرطان درگذشت. آقای اختری نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و نیز نماینده دوره پنجم خبرگان رهبری هم بود.
البته آقای حسن غفوریفرد هم که همین اخیرا یعنی در 18 اسفند 1401 دار فانی را وداع گفتند یکی از نمایندگان تهران در مجلس هفتم بودند که در انتخابات میاندورهای وارد مجلس شد. آقای غفوری فرد متولد سال 1322 بود و سابقه سه دوره دیگر مجلس و نیز معاونت رئیسجمهور و ریاست سازمان تربیت بدنی و وزارت نیرو در دهه شصت هم داشته است. به این ترتیب از فهرست 30 نفر نماینده آن انتخابات، 7 نفر در سالهای اخیر، جان خود را از دست دادهاند.
پنج: نفر بعدی این فهرست، یکی از وزرای دولت خاتمی است. حسین مظفر، وزیر آموزش و پرورش در دولت اول خاتمی. او متولد سال 1331 در ملایر بود. مظفر تقریبا با همه اهالی اصولگرای سیاست در اواخر دهه هشتاد و ابتدای دهه 90 کار کرده است. در آبان ۱۳۸۹ توسط محمود احمدینژاد با حکمی بهعنوان نماینده رئیسجمهور در نظارت بر سازمان صداوسیما و جانشین مهدی کلهر شد، توسط علی لاریجانی معاونت نظارت مجلس نهم شد و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ رئیس ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف بود. با این حال احکامی در حال حاضر صرفا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
شش: سعید ابوطالب، بدونشک پدیده این فهرست است. او که در زمان برگزیده شدن بهعنوان نماینده تهران در مجلس هفتم، 34 سال سن داشت، پس از حمله آمریکا به عراق در راس یک گروه فیلمبرداری به این کشور رفت و همراه یکی دیگر از اعضای گروه یعنی سهیل کریمی، توسط نیروهای آمریکایی بازداشت شد که حدود چهار ماه طول کشید و پس از آزادی و بازگشت به ایران به عنوان چهره فرهنگی اصولگرا معرفی شده و به کرسی نمایندگی مجلس رسید.
او بعد از پایان فعالیت سیاسی خود که تقریبا در میانه دهه هشتاد بود به سراغ ساخت فیلم به خصوص در شبکه نمایش خانگی رفت. تخصص او ساخت رئالیتیشو با حضور بازیگران است که نخستین نمونه آن مسابقه رالی ایرانی در سال 1391 بود و آخرین آنها مسابقات شبهای مافیا، پدرخوانده و ارتش سری است. جالب است بدانید که سهیل کریمی، دیگر مستندساز بازداشت شده در آن سفر، همچنان بهعنوان یک مستندساز و روزنامهنگار اصولگرا فعال است و در حوزههای ایدئولوژیک مثل جنگ و مقاومت نیز فعال است و بهطور کلی سرنوشتی متفاوت با سعید ابوطالب داشته است.
هفت: فهرست اصولگرایان در آن انتخابات، شش خانم داشت (یعنی 20درصد از کل فهرست) که نفر اول آنها طبق نتایج آرا، نفیسه فیاضبخش بود که دختر شهید فیاضبخش، نخستین رئیس سازمان بهزستی بود که در بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیر 1360، به شهادت رسید. خانم فیاضبخش متولد سال 1343 است و دکترای فلسفه و کلام دارد در دیگر عرصههای سیاسی بعد از آن دوره مجلس فعالیت نکرد.
لاله افتخاری، متولد سال 1338 در شاهرود، دومین خانم فهرست، بر طبق آرا بود. برخلاف خانم فیاضبخش، افتخاری در دورههای هشتم و نهم مجلس نیز حضور داشت. خانم افتخاری فرزند محمدحسین افتخاری (شهید در عملیات کربلای ۴ سال ۱۳۶۵) و همسر محمدعلی عامریان (شهید در عملیات کربلای ۴ سال ۱۳۶۵) است.فاطمه آلیا نفر پانزدهم لیست و سومین خانم بود. او نیز مانند خانم افتخاری در دوره هشتم و نهم مجلس نیز حضور داشت. آلیا البته از نظر تفکر سیاسی از خانم افتخاری تندروتر به حساب میآید و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، رادیکالترین تشکل اصولگرایان است.
الهام امینزاده، نفر هفدهم این فهرست است. امینزاده از آن دست چهرههای سیاسی است که دستکم یکبار جهت سیاسی خود را تغییر داده چراکه در سال 1382، در فهرست اصولگرایان حضور داشت و 10 سال بعد به عنوان معاون حقوقی حسن روحانی انتخاب شد که در آن زمان، اصلیترین حامیانش اصلاحطلبان بودند.سهیلا جلودارزاده هم یکی دیگر از زنان آن مجلس بود که در انتخابات میاندورهای وارد مجلس شد.
هشت: رسیدیم به آقای محمد خوش چهره که نفر نهم در فهرست نمایندگان بر اساس میزان رای بود. آقای خوش چهره، کما اینکه پیش از این هم گفتیم یکی از چهرههای اقتصادی مجلس هفتم بود. او در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 1384 نیز از حامیان احمدینژاد بود و یک مناظره با محمد باقر نوبخت که نماینده هاشمی رفسنجانی بود نیز داشت که برخی میگویند یکی از دلایل پیروزی احمدینژاد بود.
با این حال او که در آن زمان 50 ساله بود، یکی از بزرگترین منتقدان احمدینژاد شد و حتی یکسال بعد از دور دوم او در دانشگاه بازنشسته شد. او هنوز هم با برخی مصاحبهها در فضای سیاسی حضور دارد ولی به اندازه آن روزگار تاثیرگذار نیست.
9 : داوود دانش جعفری نیز یکی دیگر از چهرههای اقتصادی آن مجلس بود که نظر احمدینژاد را هم جلب کرد و به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی انتخاب شد ولی در اردیبهشت 1387 از سمت خود استعفا کرد و از کابینه رفت. او که متولد سال 1333 است، قبلا در دوره پنجم مجلس نیز به عنوان نماینده در مجلس حضور داشت و پس از مجلس هفتم هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد و در دولت یازدهم یعنی دولت روحانی نیز سمتهای مشاورهای داشت.
10: شهردار فعلی تهران یعنی علیرضا زاکانی در آن انتخابات 548 هزار رای آورده بود. حضور او در مجلس هفتم، نخستین سمت سیاسی رسمی او بود. زاکانی از سال 1379 مسئولیت سازمان بسیج دانشجویی را در اختیار داشت و از این سمت به نمایندگی مجلس آمد. جدیترین فعالیت او در مجلس هفتم تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد و نیز بررسی تخلفات آزمون دستیاری بود.
طبیعتا میدانید که او در مجلس هشتم و نهم نیز حضور داشت و پس از آنکه به مجلس دهم راه پیدا نکرد به بسیج بازگشت تا اینکه در مجلس یازدهم از حوزه انتخابیه قم به مجلس راه پیدا کرد و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شد و بعد از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 (و البته بعد از دو بار عدم احراز صلاحیت در سالهای 92 و 96)، مزد همراهی خود به عنوان نامزد پوششی سید ابراهیم رئیسی را با انتصاب به عنوان شهردار تهران گرفت.
11: برخی چهرهها هستند که در این فهرست حضور دارند ولی کمتر شناخته شده هستند؛ حتی برای اهالی خبر و سیاست. مثلا فضلالله موسوی که در حال حاضر عضو حقوقدان شورای نگهبان است. او متولد سال 1332 در اصفهان و عضو هیات علمی (و مدتی رئیس) دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بوده است. حسین نجابت هم دیگر عضو این گروه کمتر شناخته شده است. او نماینده دوره هفتم و هشتم و نهم مجلس بوده و به عنوان یک چهره علمی در رشته فیزیک نیز شناخته میشود. نجابت متولد 1332 در شیراز است. سید علی ریاض هم دیگر فرد کمتر شناختهشده است که متولد سال 1337 است و دکترای دندانپزشکی دارد.
12: الیاس نادران، تنها فرد این فهرست است که هنوز در مجلس حضور دارد. نادران که یکی از اعضای اقتصاددانان در آن مجلس بوده، متولد سال 1337 است و در دوره هفتم تا نهم هم در مجلس حضور داشته است. او در آن مجلس، نطقی هم علیه مصطفی پورمحمدی، وزیر پیشنهادی برای وزارت اطلاعات داشت که در نوع خود در مجلس بیسابقه به حساب میآید.
13: یکی دیگر از چهرههای آن مجلس که به عنوان رئیس کمیسیون انرژی و بحث در خصوص نفت (به خصوص در مجلس بعدی یعنی مجلس هشتم) چهره شده بود، حمیدرضا کاتوزیان بود که در آن روزها تقریبا 43 ساله بود. کاتوزیان دو دوره سابقه نمایندگی مجلس دارد و بعد از آن وقت خود را در پژوهشگاه صنعت نفت میگذراند.
14: پرویز سروری، چهرهای نیست که خیلی با مجلس شناخته شده باشد و بیشتر با فعالیت به عنوان عضو شورای شهر در رسانهها مطرح است ولی او که متولد سال 1338 در همدان است در دو دوره مجلس یعنی هفتم و هشتم حضور داشته و البته عضو شورای چهارم و ششم در تهران نیز بوده و در حال حاضر عضو شورای عالی استانها است.
15: یکی دیگر از چهرههای آن فهرست که به دولت احمدینژاد راه پیدا کرد، منوچهر متکی بود. متکی، متولد سال 1332 در بندرگز بود و از سال 1384 تا 1389 به عنوان وزیر خارجه در دولت نهم و دهم فعالیت کرد. او در حال حاضر رئیس خانه احزاب است. متکی قبل از این مجلس نیز در مجلس اول، نماینده و دو دوره نیز سفیر ایران در ژاپن و ترکیه بوده است.
16: یکی از جنجالیترین چهرههای آن مجلس که این روزها دیگر خبری از او نیست، مهدی کوچکزاده است. کوچکزاده متولد سال 1337 بود و در آن مجلس سابقه درگیری با یک خبرنگار (همین خانم علینژاد که این روزها خود را نماینده اپوزیسیون در خارج از کشور میداند) را داشته است. کوچکزاده بعد از مجالس هفتم تا نهم، دیگر در فضای سیاسی کشور حضوری ندارد هر چند که عضو جبهه پایداری هست.
17: آقای مصباحیمقدم، نیز یکی از نمایندگان آن مجلس است که در حوزه اقتصادی فعال بود. این استاد دانشگاه امام صادق این روزها 71 ساله است و در دو حوزه شورای فقهی بانک مرکزی و مجمع تشخیص مصلحت نظام صاحب تاثیر است.
18: آقای حسین فدایی نیز دیگر عضو این فهرست بود که حالا دیگر مدتهاست در عرصه سیاسی حاضر نیست چرا که از سال 1397 به عنوان رئیس بازرسی دفتر رهبری مشغول فعالیت شده است. فدایی متولد سال 1334 است و در یکی از موسسات سازمان مجاهدین انقلاب در دهه شصت بوده و سابقه عضویت در مجلس هشتم را هم دارد.
19: علی عباسپور طهرانیفرد نیز دیگر عضو آن مجلس است که جدالش با علیرضا زاکانی در آن مجلس جالب توجه بود چرا که زاکانی تلاش میکرد عبدالله جاسبی را از دانشگاه آزاد برکنار کند و عباسپور برادر همسر جاسبی بود. عباسپور هم که مدت زیادی است از او خبری نداریم، متولد 1329 است و در مجلس هشتم نیز حاضر بوده است.
20: و البته علیرضا محجوب هم که نیازی به معرفی ندارد. نماینده 6 دوره متوالی مجلس از تهران و دبیر کل همیشگی خانه کارگر که متولد سال 1337 است و با تیپ کارگریاش در مجلس و سادگیاش در رفتار با ارباب رجوع، همیشه معروف بوده است.