پاسخ به یک پرسش تاریخی: آیا خرید اف-۱۴ لازم بود؟

روزنامه هفت صبح، علی غفوری| 50 سال قبل در چنین روزهایی از تابستان، شاه ایران بهطور قطع تصمیم گرفت تا جنگندهای ناشناس که تا آن زمان هنوز هیچ ارتشی تصمیم به استفاده از آن را نگرفته بود، به زرادخانه بزرگ ارتش اضافه کند. هنوز پس از نیمقرن این تصمیم طرفداران و مخالفان زیادی دارد. مطلبی که در ادامه میخوانید بهدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا خرید اف14 اشتباه بوده و ایران جایگزین بهتری ازجمله اف15 را داشته است؟
تهران سال 1351
آغاز دهه 50 خورشیدی در ایران مصادف بود با دهه 70 میلادی و اوج جنگ سرد بین مسکو و واشنگتن. رهبران شوروی با فشردن گلوی ارتش آمریکا در جبهه ویتنام همزمان با پشتیبانی از جنبشهای مسلحانه در سراسر جهان از آمریکای لاتین تا آفریقا و غرب آسیا و خاورمیانه عملا جبهه غرب را زمینگیر کرده و برای آمریکا در این زمان بهجز چند متحد پراکنده نظیر ایران و اسرائیل و اعراب جنوب خلیجفارس در آسیا نیروی کمکی چندانی نمانده بود.
در بین این متحدین، شاه ایران موثرترین کمکها را به توانایی نظامی و امنیتی آمریکا ارائه میکرد. از عملیات بزرگ تجسس با عنوان «ایبکس» که شامل عکسبرداری از جنوب شوروی با هواپیماهای شناسایی «آر اف 4 ای» تا نصب دستگاههای استراقسمع در بهشهر مازندران را میتوان در این زمینه دانست. همچنین ارتش ایران بهویژه در بخش هوایی و تکاوری با درگیر شدن در جبهههای جنگ در یمن شمالی و عمان و شمال عراق تا حدود زیادی حکومتهای چپگرای منطقه را تضعیف میکرد.
البته این اتفاقات برای ایران نیز بیهزینه نبود. سقوط چند هواپیمای شناسایی ایران در جنوب شوروی و یمن شمالی و هزینه بالای نظامی ایران در نبرد ظفار در 1353 بخشی از صورتحساب جنگ غیرمستقیم با شوروی و متحدانش بود اما آنچه برای شاه و آمریکا غیرقابل قبول بود پرواز محصول تازه روسها با نام میگ 25 یا فاکسبت از فراز ایران در ارتفاع 80 هزار پایی و عکسبرداری کامل از کل پایگاههای ایران و فرود در صنعا در یمن شمالی بود. در آن سالها یمن، کشوری دوپاره با دو رژیم سیاسی متفاوت بود که یمن شمالی متحد شوروی و یمن جنوبی متحد غرب محسوب میشد.
ایران با کمک آمریکا سعی کرد تا با جنگنده مدرن اف4 ای و موشکهای اسپارو میگهای 25 را به زیر بکشد اما سرعت بالای 3هزار کیلومتری این هواگرد و ارتفاع بسیار بالای آن نشان داد که حداقل با موجودی انبارهای ایران نه میتوان به آن صدمه زد و نه حتی آن را از ماموریت منصرف کرد. از آنطرف نیروی هوایی با افسران باسوادی نظیر ارتشبد جهانبانی و ارتشبد خاتم و تیمی از بهترین تحلیلگران هوایی از چند سال قبل به این نتیجه رسیده بودند که حراست از آسمان ایران با توجه به کوههای بلند شمال و غرب ایران جز با یک یا دو مدل رهگیر هوایی بسیار مدرن امکانپذیر نیست.
بهعبارت دیگر جدای از میگ 25 که اصولا جنگندهای عجیب و بسیار پیشرفته برای آن سالها بود ایران با مرزهای بزرگ کوهستانی (که البته خود محافظ خوبی برای مقابله با هر مهاجم زمینی بودند) همواره توسط هواپیماهای مهاجم غافلگیر میشود چراکه رادارهای زمینی نمیتوانستند حرکت هواپیماها در لابهلای کوهها و درهها را بهخوبی شناسایی کنند. کما اینکه در 31 شهریور 1359 ایران ورود 192 بمبافکن و جنگنده عراقی را ندید! (هنوز هیچ فرماندهای پاسخ قانعکننده به این اتفاق شگفتانگیز نداده است و آن روز تقریبا هیچ هواپیمای عراقی شکار نشد و اف14ها هم به تعداد مناسب در آسمان نبودند)
آن سالها فرماندهان هوایی به این نتیجه رسیده بودند که وسعت خاک ایران در کنار شرایط کوهستانی و میگهای 25 روسی و اهمیت کامپیوتر در جنگهای آینده، بهترین انتخاب برای ایران اف14 محصول در حال آزمایش شرکت گرومن آمریکاست. گرومن آن سالها زیر بار تعهدات به نیروی دریایی آمریکا مجبور شده بود تا پروژه اف14 را بارها تغییر دهد. هزینه پروژه بهجایی رسید که تقریبا مدیران گرومن آماده اعلام شکست آن بودند.
توجه ایران (که آن سالها از رشد 3برابری درآمد نفتی بهشدت پولدار شده بود) به این پروژه میتوانست منجر به نجات طرح شود. اما هنوز یک مانع پیش روی خرید اف14 بود. بخش فنی نیروی هوایی و افسرانی نظیر سپهبد آذربرزین خرید اف14 را اتلاف منابع دانسته و معتقد بودند با بودجه خرید هر اف14 میتوان 3 اف15 خرید. اف15 محصول بسیار جدید مکدانل داگلاس جنگندهای ضربتی و همهکاره بود که میتوانست بمب نیز حمل کند حال آنکه اف14 اساسا قادر به حمل بمب نبود و صرفا جهت نبردهوایی ساخته شده بود.
منتقدین اف14 معتقد بودند با بودجه 2/2میلیارد دلاری که برای خرید 80 فروند اف14 کنار گذاشته شده میتوان 240 اف15 خرید و با توجه به حضور کارشناسان مکدانل داگلاس در ایران برای تعمیر و نگهداری اف4 (که ساخت همین کمپانی بود) میتوان با هزینهای کم این هواپیماها را به سرعت عملیاتی کرد در حالیکه روند خرید اف14 تا عملیاتی شدن کامل آنها حداقل 7 تا 8 سال زمان لازم دارد. (هنگام پیروزی انقلاب هنوز روند تحویل و تکمیل آموزش و فنی اف14 تمام نشده بود) منتقدین همچنین اف14 را جنگندهای مشکلدار و بزرگ و در نتیجه کند و کمتحرک میدانستند که اگر هواپیمای مهاجم به نزدیکی آن برسد کارش تمام است و یک میگ 21 یک میلیون دلاری، اف14 با قیمت 25 میلیون دلاری با دو خلبان ارزشمند آن را به دیار باقی میفرستد.
تصمیم نهایی به شاه واگذار شد. تابستان 1352 شاه و فرماندهان هوایی در راس هیاتی به آمریکا رفتند و قرار شد دو خلبان آزمایشگر آمریکایی برای جلبنظر این خریدار پولدار هرچه در توان دارند انجام دهند. پیش از این خلبانان اف15 پیشنمایش جالبی را برای فرماندهان هوایی ایران اجرا کرده بودند.
جولای 1973 خلبان و کمکخلبان آزمایشگر اف14 از شرکت گرومن با تیکاف از روی باند و چرخشهای متوالی با اف14 و سپس شیرجهای هراسآور بر روی جایگاه تماشاچیان و اوجگیری مجدد چنان نفس همه را در سینه حبس کرد که شاه بلافاصله با ترک جایگاه دیگر حاضر به شنیدن نظر کسی نشد و مستقیما دستور حمایت بانک ملی ایران از پروژه رو به شکست اف14 را داد.
بانک ملی ایران نیز با وامی 75 میلیون دلاری به گرومن موافقت کرده و قرار شد پس از پرواز نهایی اف14 آزمایشی، در فاز اول 80 فروند اف14 تحویل ایران شود. آنگونه که کارشناسانی نظیر آنتونی سمپسون خبرنگار معروف انگلیسی و نشریاتی نظیر نشنالاینترست مینویسند آن سالها ایران با کمک مهمانیهای پرخرج اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا، افسر خرید ارشد ایران ارتشبد طوفانیان و چراغ سبز نیکسون رئیسجمهور آمریکا توانست موافقت کنگره با این خرید بزرگ را بگیرد اما آمریکا یکسال بعد از این اتفاق بهشدت پشیمان شد اما مسلم بود که بر هم زدن این معامله به معنای شکراب شدن روابط دو متحد خواهد بود.
نیروی دریايی آمریکا نیز که سفارشی بزرگ و در حدود 9 برابر ایران داشت به صرافت افتاد تا بیش از این، گرومن را به دردسر نینداخته و با طرح «اف 14آ» (f-14 a) موافقت کند. حال پاسخ به منتقدانی که اف14 را جنگندهای کند و کمسرعت و گران و بیفایده و پرخرج و خریدی از سر شکم سیری میدانند این است که اف14 تخصصیترین و بهترین خرید ایران در آن شرایط بود. خرید اف14 نیز به دستور یا پیشنهاد شاه نبود بلکه پس از 3 سال بررسی و اظهارنظر افسران باسابقه و حرفهای ارتش بود که تصمیم به خرید اف14 گرفته شد.
اف14 یا همان تامکت معروف با رادار «ایویجی9» قادر بود از 270 کیلومتری هر هدفی که سرعتی بالای 60 کیلومتر دارد و اندازه آن از یک پهپاد کوچک تا بمبافکنهای غولپیکر روسی است را شناسایی کرده و با کمک کامپیوتر خوبش حتی نوع آن را تشخیص داده و سلاح مناسب را به خلبان پیشنهاد دهد. در هنگام حملات گسترده هوایی نیز میتوانست 24 هدف را شناسایی کرده و از 150 مایلی با 6 هدف درگیر شود. این درحالیست که رادار اف15، 30درصد این توانایی را نیز نداشته و موشک اسپاروی آن تنها 15 مایل برد داشت.
اف14 و موشک بزرگ و گران آن فونیکس (ققنوس) میتوانست از حدود 200 کیلومتری هدف را نابود کند. در تمرینات آزمایشی شرکت گرومن، خلبانان این هواپیما با شلیک 6 موشک، 5 هواپیمای بدون خلبان را ساقط کردند و رکورد 80درصد موفقیت را بهدست آوردند. آن سالها، موشکهایی نظیر سایدوایندر و اسپارو پیروزیهایی بین 15 تا 20درصد بهدست میآوردند و این رقم برای محصولات روسی زیر 10درصد بود.
جنگ ایران و عراق نیز نشان داد که اف14 نه کند است و نه بیفایده. گردانهای تامکت در 14 ماه اول جنگ بدون دادن حتی یک تلفات بیش از 70 هواپیمای عراقی را به زیر کشیدند. فرماندهان عراقی از همان ابتدا به خلبانان خود دستور دادند که با شنیدن هشدار «اف14! اف14!» منطقه را ترک کنند. سال ابتدایی جنگ به دلیل فراوانی فونیکس، خلبانان ایرانی در استفاده از آن درنگ نمیکردند و دهها خلبان عراقی بدون آنکه اصلا هواپیمایی در آسمان ببینند قربانی برخورد این موشک میشدند.
تنها از آبان 1360 و با ورود میراژهای افیک و نسلی جدید از خلبانان عراقی که در فرانسه دوره دیده بودند این جنگ یکطرفه اندکی تغییر یافت و تا پایان جنگ در برابر حدود 160 و به یک روایت 190 هواپیمای عراقی از دسترفته، 9 اف14 از دست رفت. اینجاست که باید گفت ایران در قرارداد بزرگ خرید 80 اف14 (که 79 فروند آن تحویل شد) و 714 موشک فونیکس (که به دلیل انقلاب تنها 284 فروند آن تحویل شد) پول خود را دور نریخت.
عاقبت اف14ها در آمریکا و ایران
اف14 در واقع هواگردی گران با هزینه نگهداری بالاتر از سایر جنگندههاست و در این شکی نیست اما تنها جنگندهای که میتوانست در سالهای جنگ سرد در صورت حمله هزاران هواپیما و بمبافکن بزرگ روسی و چینی مجهز به بمبهای اتمی، مانع نزدیک شدن حداقل بخشی از آنها شود همین اف14 بود.
با سقوط شوروی و انحلال پیمان کشورهای کمونیستی شرق اروپا و کاهش خطر حملات گسترده اتمی و هوایی، نیروی دریایی آمریکا نیز دیگر خود را ملزم به نگهداری 720 اف14 بزرگ و پرخرج نمیدید و بنابراین از سال 2006 بهبعد بهتدریج مدلهای پیشرفته اف 18 را جایگزین اف14 کرد. البته در همان سالها برخی نظامیان آمریکایی با یادآوری این نکته که ایران تنها کاربر اف14 در جهان هنوز بیش از 40 اف14 عملیاتی در اختیار دارد اظهار میداشتند که حتی اف18های جدید که به سوپر هورنت معروفند قادر به مقابله با اف14ها و خلبانان باسابقه ایرانی نیستند و ممکن است در یک نبرد پیشبینی نشده، نیروی دریایی آمریکا در خلیجفارس شاهد یک شکست محدود هوایی باشد.
حتی بررسیهای نگارنده نشان میدهد که در میانه دهه اول قرن 21 نظامیان ایران و آمریکا به این تفاهم رسیده بودند که در خلیجفارس حتی پس از قفل راداری، دست به اسلحه نبرند و به خلبان طرف مقابل فرصت گریز دهند. در یک اتفاق البته نهچندان کمسابقه، سرهنگ خلبان جراح با یک اف14 توانست یک خلبان اف18 آمریکا را در شرایط ضعیفتر قرار داده و او را وادار به «پیش افتادن» کرده و بهاصطلاح از او «تیل» بگیرد. اف14های ایران هنوز هم میتوانند برای جنگندههای مهاجم خطرناک باشند.