آنچه باید درباره پشتپرده کسبوکار عکاسی از مراسم عروسی بدانیم

روزنامه هفت صبح، گروه بازار| مراسم عروسی فقط یک شب است. تمام آن ریسههای رنگی و چراغانیها و آتش بازی و میز شام و بوی شیرینی و اسفند فقط چند ساعت دوام دارد و بعد همهچیز تمام میشود. خیلی از عروس و دامادها کنار هزینه سنگین مراسم عروسی و پول تالار و آرایشگاه و ماشین عروس و کلی خرجهای ریزودرشت دیگر، یک بودجه اساسی هم برای عکاسی و فیلمبرداری و ثبت خاطره و لحظات شاد آن شب کنار میگذارند.
اینجاست که کار عکاس مراسم عروسی شروع میشود. شغلی که به نظر خیلی پردرآمد است، اما به دلیل استرس زیادی که دارد باید دل شیر داشته باشی که این مسئولیت را بهعهده بگیری، وگرنه وقتی همه خاطرات محو شود، تو میمانی و یک تاوان سنگین که باید به عروس و داماد بدهی. با این اوصاف این کار پر استرس و پر ریسک جزو شغلهای پر درآمد است، نرخ اتحادیه برای یک پکیج عروسی از ۲۵میلیون تومان شروع میشود، اما در این شغل اسم و رسم عکاس و استودیو و معروف بودن آنها خیلی مهم است.
به همین دلیل بعضی وقتها ممکن است این نرخ به ۱۰۰ تا ۱۵۰میلیون تومان بسته به ساعات عکاسی و فیلمبرداری و استفاده از تجهیزات مختلف هم برسد. هدیه کرمی ۲۸ ساله حدود شش سال است که عکاس مراسم عروسی است. کارش را با عکاسی تبلیغاتی شروع کرده، اما حالا کنار کار تبلیغات، بیشتر سرش گرم مراسم عروسی است، فعلا بیشترین درآمدی که در ماه داشته حدود ۶۸ میلیون تومان بوده، اما میگوید برای درآمد بیشتر حاضر نیست کیفیت کارش را خراب کند. میگوید در این حرفه اگر اسمت خراب شود دیگر کسی به تو اعتماد نمیکند.
* چرا عکاسی از مراسم عروسی را انتخاب کردید؟ درآمد این کار برایتان مهم بود یا اینکه به عکاسی علاقه داشتید؟
وقتی عکاسی را شروع کردم اصلا نمیدانستم که میتوان از این کار پول در آورد. بهترین هدیه دوران بچگی من یک دوربین عکاسی بود که در چهارده سالگی پدر و مادرم برایم خریدند. آن زمان از همه چیز عکس میگرفتم. هر چیزی که به نظرم زیبا میآمد، تصویر میشد. از چهارده سالگی به بعد هر سال دوربین جدید و باکیفیت میخریدم چون از همان روزهای اول کیفیت تصاویری که ثبت میکردم برایم خیلی مهم بود.
آنقدر به عکاسی علاقه پیدا کردم که از رشته میکروبیولوژی انصراف دادم و رفتم عکاسی خواندم. البته خیلی دلم میخواست به دانشگاه هنر بروم ولی در زمان کوتاه نتوانستم درسهای تخصصی را بخوانم. به همین دلیل دانشگاه علمی کاربردی ثبتنام کردم. برخلاف تصور خیلیها که فکر میکنند آدم چیزی از دانشگاه یاد نمیگیرد من استادهای خیلی خوبی داشتم و واقعا در دانشگاه کار یاد گرفتم. تازه آنجا بود که فهمیدم عکاسی شاخههای مختلفی دارد و میتوانم به عنوان شغل انتخاب کنم.
چون همیشه تصویرم از آینده این بود که یک شغل دیگری دارم و در کنارش عکاسی میکنم. اما در دانشگاه فهمیدم عکاسی خودش یک شغل است. در دانشگاه با همسرم که یک ترم بالاتر بود، آشنا شدم. حتی کار را با هم شروع کردیم. البته سبک کار ما شبیه هم نیست. سبک کاری من احساسی و رمانتیک بود به همین دلیل من رفتم سمت عروسی و مهدی همسرم رفت سراغ کارهای تبلیغاتی.
* عکاسی از چه زمانی شغلت شد و توانستی از آن پول در بیاوری؟
از وقتی که در دیجیکالا به عنوان عکاس تبلیغات استخدام شدم، کارم شروع شد. دو سال در این شرکت عکاسی میکردم و دیدم چقدر به این کار علاقه دارم. وقتی درسم تمام شد گفتم من باید عکاسی کنم. حس کار را خیلی دوست داشتم. برای همین رفتم سراغ کاری که حسش واقعی باشد که رشته عکاسی عروسی را انتخاب کردم.
* اولین کاری که انجام دادی یادت هست؟ برای اولین کارت چقدر گرفتی؟
کار عکاسی عروسی را با مراسم ازدواج دوستم شروع کردم. دوستم به من گفت برای عروسی بودجه کمی داریم و دوست دارم تو از ما عکس بگیری. فقط پنج میلیون تومان گرفتم. ولی سعی کردم اولین کارم بهترین کارم باشد. همه آن پنج میلیون خرج تدوین فیلم شد. یعنی همان شب یک ویدئو درست کردیم و در سالن پخش کردیم و همه مهمانها فیلم را دیدند. به خودم گفتم باید قدم اول را محکم بردارم و بهترین کار را انجام بدهم. همان شب هم عروس و داماد و هم مهمانها خیلی فیلم را دوست داشتند. حتی از همان عروسی چند تا مشتری پیدا کردم.
* چقدر طول کشید که در این حرفه جا بیفتید. اینکه شما را بشناسند و اعتماد کنند.
بعد از همان کار عروسی دوستم کمکم مرا شناختند. دوستم به من اعتماد کرد. من هم کار متفاوتی انجام دادم با اینکه فقط پنج میلیون تومان گرفتم و همه این پول هزینه خود کار شد، ولی شروع خوبی بود. با اجازه دوستم بخشی از فیلم را در اینستاگرامم گذاشتم و کارم دیده شد. از طریق همان مراسم دوستم هم چند تا مشتری پیدا کردم، همان فیلمی که شب عروسی پخش کردیم کار خودش را کرد و کارم دیده شد.
* برای شروع کار چقدر سرمایه داشتید؟
فقط یک دوربین و دو عدد لنز داشتم که آن زمان ۵۰میلیون تومان خریده بودم. اما بالاترین مدل دوربین بود و دوعدد لنز خیلی خوب هم داشتم. بقیه وسایل را هم اجاره کردم. چون داستان تصویربرداری جداگانه است و باید دوربین فیلمبرداری و هلیشات و ابزار کرین و نورپردازی هم داشته باشی که خرید اینها حداقل تا یک میلیارد تومان هم میرسد. به همین دلیل این تجهیزات را اجاره کردیم.
* الان اگر کسی بخواهد کار عکاسی عروسی را شروع کند، چقدر باید سرمایه داشته باشد؟
بستگی دارد که چه دوربینی انتخاب میکند. قیمت دوربین و به خصوص لنز دوربین خیلی بالا رفته. چون دوربین پایه است و باید برایش لنزهای مختلف بخری تا بتوانی کار با کیفیت تحویل بدهید. فکر میکنم برای شروع حداقل باید بین ۱۰۰ تا ۱۵۰میلیون تومان پول دوربین و لنز بدهید. البته همان روزهای اول هم نمیتوانید از این کار پول در بیاورید.
باید حتما کنار یک استاد کار کنید تا کار دستتان بیاید. همینجوری با خرید یک دوربین و چند لنز حرفهای نباید مسئولیت بزرگی مثل عکاسی از عروسی را بهعهده بگیریم. چون عروسی فقط یک شب است و کلی برای آن هزینه کردهاند. اگر خدای ناکرده بدون تجربه کاری قبول کنید همان اول کار باید ضررهای سنگین بدهید. این کار خیلی ریسکی است. مدام استرس داری و نگران هستی. اول باید به حدی برسید که از پس سختی کار بربیایید، بعد دنبال پول و درآمدش باشید.
* الان وضعیت چطور است با چقدر تجهیزات یک پکیج عروسی را مدیریت میکنید؟
فقط قیمت دوربین من با یک لنز ۳۵۰میلیون تومان است. برای فیلمبردار هم همین قیمت است. قیمت هلیشات ۱۵۰میلیون تومان است. تجهیزات خیلی گران شده. اما همه عکاسها از دوربین با کیفیت و هلیشات و… استفاده نمیکنند. برای همین است که در این صنف قیمتها متفاوت است. مثلا یک نفر همه کار عروسی را با ۲۰میلیون تومان میبندد چون کارش را با یک دوربین متوسط راه میاندازد. هلیشات اجاره نمیکند و کار کرین ندارد و ….اما یکی ۱۵۰میلیون تومان میگیرد، فیلم میسازد، همان شب پخش میکند، نورپردازی و وضوح و کیفیت کار عالی است.
* این قیمتها چطوری تعیین میشود؟ اتحادیه نرخ داده یا خودتان توافقی کار میکنید؟
طبق نرخ اتحادیه پکیج عروسی کامل از ۲۵میلیون تومان شروع میشود ولی بسته به اینکه چقدر شناختهشده هستید و استودیوی شما چقدر معروف است و چه کاری تحویل میدهید قیمتها متفاوت است. مثلا من اگر بخواهم یک کار خیلی خوب تحویل بدهم میگویم ۶۰ میلیون تومان میگیرم ولی یک استودیوی دیگر که نامش معروف است و در فضای مجازی شناخته شده ممکن است ۱۰۰میلیون تومان یا بیشتر بگیرد.
یا کسی که عکاس مراسم عروسی ستارههای شناخته شده بوده ممکن است خیلی بیشتر هم بگیرد. نرخ ثابتی وجود ندارد. عروس و داماد برای ثبت خاطره عروسی هزینه میکنند. به همین دلیل سراغ کسی میروند که کار را خوب در بیاورد. کسی که کار را خوب در میآورد هم کسی است که نامش پیچیده، معروف شده و در این صنف شناخته شده است. به همین دلیل بسته به شناخته شدن و اسمی که دارد پول در میآورد.
* سودش چطوری است؟ از آن ۶۰ میلیون تومان که برای کل کار میگیرید چقدر برایتان میماند؟
از هر پولی که بگیرم فقط ۱۵درصد برای من میماند. بقیه خرج کار میشود. اجاره تجهیزات، دستمزد تدوینگر، ادیت عکس و فیلم. من خودم تدوین نمیکنم. یک تیم هستیم. هر کسی یک مسئولیتی دارد. مثلا یک نفر هست که فقط از صبح تا شب کار ادیت انجام میدهد تا فیلم برای شب آماده شود و بتوانیم در سالن پخش کنیم. مثلا همان یک نفر سه میلیون و ۵۰۰ تا چهار میلیون تومان دستمزد میگیرد تا فیلم را برساند.
قبلا نهایت کاری که انجام میدادند عکس عروس و داماد را چاپ میکردند و یک تابلوی بزرگ و چند تا اشانتیون به مهمانها هدیه میدادند اما حالا باید یک فیلم کوتاه پخش کنیم. همه اینها هزینه دارد. مثلا من داشتم حساب میکردم در تیر ماه قبل از ماه محرم که عروسی زیاد بود، فقط ۲۰۰میلیون تومان هزینه اجاره تجهیزات داده بودیم. منظورم این است که شغل عکاسی عروسی همانطور که همه فکر میکنند درآمد خیلی خوبی دارد، اما هزینه هم زیاد است چون یک تیم کار میکند. یک نفر به تنهایی نمیتواند از پس همه کارهای عروسیهای امروزی بر بیاید.
* اگر بخواهیم به یک عدد مشخص برسیم سود ماهانه یک نفر که شغلش فقط عکاسی عروسی است به چند میلیون تومان در ماه میرسد؟
بستگی به این دارد که در این صنف چقدر شناخته شده باشی. وقتی نامت بچرخد و تو را بشناسند کنار کار عروسی که میگیری در استودیوهای دیگر هم برای عکاسی آفیش میشوی. الان بعضی از استودیوهای معروف هستند که عکاس ثابت ندارند. من هم روزهایی که خودم کار عکاسی عروسی ندارم، این کار را انجام میدهم و برای یک روز عکاسی در استودیوی دیگر حدود سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میگیرم. خب هرچه تعداد آفیش شدن در ماه بیشتر باشد درآمدم بیشتر میشود.
* مثلا چقدر؟ آن عدد خیلی مهم است که بالاخره یک عکاس عروسی در ماه چقدر در میآورد؟
اگر بخواهم عدد مشخصی بگویم، بیشترین درآمد من در یک ماه ۶۸ میلیون تومان بوده. البته این عدد برای همه ماهها ثابت نیست. ما سه ماه در سال مراسم عروسی نداریم. حتی شده من یک ماه هیچ کاری انجام ندادهام و درآمدم صفر بوده.
* چه زمانی کارتان بیشتر رونق دارد؟
فصل تابستان. البته بهار هم خوب است ولی در تابستان ممکن است تیم ما بعضی از آخر هفتهها در یک روز پنج مراسم را مدیریت کند. البته من تا جایی که بشود کار خوب تحویل داد، پکیج قبول میکنم. ما یک تیم هستیم، تقسیم میشویم و کارها را انجام میدهیم. من به خاطر پول کار زیاد قبول نمیکنم. تا جایی کارم میگیرم که نتیجه کار عالی باشد. در این حرفه عکاسی عروسی باید خیلی مراقب اسمت باشی. اسمت که خراب شود دیگر خیلی سخت به تو اعتماد میکنند و ممکن است چند وقت طول بکشد تا دوباره بتوانی خودت را پیدا کنی و البته بتوانی مثل قبل درآمد کسب کنی.
* در ماههایی که پیشنهاد عکاسی عروسی ندارید چه کار میکنید؟
استراحت میکنم چون بعضی وقتها خیلی خسته میشوم. البته من کارهای تبلیغات هم انجام میدهم. میروم سراغ کار تولید محتوا، عکاسی برای اینستاگرام و …
* این کار ضرر و زیان هم دارد؟ تا حالا شده تاوان پس بدهید. مثلا کارتان خراب از آب در بیاید، یا فیلم پاک شود و …
بله یکبار برای من پیش آمده. این کار شاید در ظاهر راحت و شاد به نظر برسد ولی خیلی مسئولیت دارد. عرف کار این است که خود عروس و داماد در روز عروسی هارد همراهشان باشد و ما کل فیلم و عکسها را به آنها تحویل بدهیم و پیش خودمان هم یک نسخه برای ادیت نهایی بماند تا زمانی که کل کار آماده شود و بعد ما جلوی چشم عروس و داماد نسخه نهایی را که تحویل میدهیم از هارد پاک میکنیم که چیزی دست ما نباشد. یک بار هارد من دزدیده شد.
خیلی استرس کشیدم. با اینکه توانستم از دوربینهای دیگر کل فیلم را پیدا کنم و همه مراسم را با دوربینهای مختلف داشتیم ولی چون نسخه کرین عروسی را نداشتیم. عروس و داماد از من شکایت کردند. راه درستش این بود که من بگویم بروید اتحادیه و شکایت کنید، ولی صادقانه با آنها صحبت کردم و گفتم خودم تاوان میدهم. اگر میرفتند اتحادیه، نرخ جریمه من پنج میلیون تومان بود ولی من رفتم با عروس و داماد و وکیلشان صحبت کردم. وکیل آنها یک کاغذ جلوی من گذاشت و امضا گرفت و بعد به دروغ یک تبصره به آن اضافه کرد و من مجبور شدم ۶۰میلیون تومان به عروس و داماد جریمه بدهم.
در صورتی که اگر میرفتند اتحادیه فقط پنج میلیون تومان باید جریمه میپرداختم. این در حالی بود که من همه فیلم عروسی را داشتم، یعنی همه فیلم عروسی موجود بود و اطلاعاتی از دست نرفته بود. فقط نسخه کرین نبود که این طور مرا نقرهداغ کردند. برای همین من همیشه چند هارد همراهم هست تا این بلا دیگر سرم نیاید. فکر کنید در روز عروسی از ساعت 11 صبح تا حدود یک صبح سرپا هستی و یک دوربین و لنز چند کیلویی هم دست است و دست و گردنت داغون میشود، بعد این اتفاقها هم بیفتد.
* برای بهروز بودن در این حرفه چه کاری انجام میدهید؟ منظورم این است که در دورههای جدید شرکت میکنید، مثلا برای بهروز شدن هزینه میدهید؟
نه کلاس و دوره شرکت نمیکنم چون عکاسی من حسی و واقعی است. خیلی عکس نگاه میکنم. مدام سرچ میکنم. کار عکاسی و فیلمبرداری عروسی در ایران واقعا هم سطح استانداردهای جهانی است. برای همین دنبال ایده از کشورهای دیگر نیستم، فقط کارها را تماشا میکنم تا به خلق حس در لحظه به من کمک کند. به همین دلیل از هیچ عکسی اسکرین شات نمیگیرم و ذخیره نمیکنم چون نمیخواهم کپیکاری کنم.
الان بعضی از کارها را که نگاه میکنید کپی از روی دست همدیگر است. من اهل اینجور کارها نیستم. واقعیت جلوی چشمم را ثبت میکنم. همیشه میگویم یک چیز که در این کار تکرار میشود را من تکرار نمیکنم. برای خودم روتین ندارم و از قبل به این فکر نمیکنم که در عروسی چه کاری انجام بدهم. من اهل کارهای عجیب و غریب نیستم. در لحظه ثبت میکنم. شخصیت عروس و داماد و سلیقهای که دارند برای من خیلی مهم است. از آنها نمیخواهم پزهای تکراری بگیرند یا حرکات تکراری انجام بدهند. من واقعیت آن لحظه را همان شکلی که هست ثبت میکنم، صحنهسازی و تکراری بودن کار را لوس و دمدستی میکند.