ما که به دکتر ظریف ارادت داریم اما...
روزنامه هفت صبح| یک: در چند هفته اخیر بیدقتی در ترجمه و یا در انتقال خبرها و یا شیطنت در تیترها، موجهای بیهودهای را به وجود آورده. مثلا دیروز گفتند که با وجود سخنان صریح وزیر آموزشوپرورش درباره عدم تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا، مدارس تهران تعطیل شدند. بنده خدا آقای وزیر هفته قبل گفته بود در صورت آلودگی هوا مدارس تعطیل نمیشوند اما منظورش نفس تدریس بود و اینکه حتما آموزش راه دور انجام خواهد شد.
در صحبتهایش هم حتی شرح داده بود و در مورد پلتفرم شاد و اینطور چیزها توضیح داده بود اما تیترهای عجیبوغریب از راه رسیدند و وزیر محکوم شد. البته که من سمپاتی خاصی نسبت به وزیر آموزشوپرورش ندارم اما این نوع خبرسازی اشتباه بود. دیروز هم خبری خواندیم که علمالهدی گفته صداوسیما به ساترا دستور داده که به مدیری مجوز ندهند. خب برای گوینده این خبر و این علمالهدایی که اسمش آمده ذهنمان رفت سراغ آیتالله علمالهدی و بعدش هم خانم جمیله علمالهدی. اما خب هیچکدام نبودند و امیرحسین علمالهدی کارشناس سینما این صحبتها را کرده بود.
دو: دیروز مسئله آلودگی هوا را دستکم گرفته بودم و باخیال راحت در کنار اتوبان صدر درحال پیادهروی و همزمان صحبت با موبایل بودم که ناگهان احساس سوزش در قفسه سینه کردم و چشمانم که درد گرفته بودند. آنجا بود که متوجه شدم آلودگی هوا شوخی ندارد.
سه: ما که به دکتر ظریف ارادت داریم و بارها این مسئله را نشان دادهایم اما پافشاری ایشان بر مواضع ضد روسی آن هم با توجه به قطببندیهای منطقه و حتی مهمتر از آن مواضع رسمی حاکمیتی (که ممکن است با نظر شخصی ما هم همراه نباشد)کمی غیرقابل هضم است. میفهمم که ایشان به هرحال تحلیلهای خاص خود را دارند و برآنها پافشاری میکنند و معتقدند که این تحلیلها ضامن سعادت کشور است اما در شرایط فعلی باز هم عجیب است.
مثلا اشاره ایشان به اینکه روسها از شاهد 136 در جنگ با اوکراین استفاده کردند و خودشان هم مسئله را افشا کردند. یعنی کشف اینکه این پهپادها از سوی ایران است خیلی کار سختی بوده است؟ یا مثلا همکاریهای نظامی گسترده ایران و روسیه در یکی دو دهه گذشته برای دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی مسئله پنهانی بوده است؟ احتمالا آقای ظریف میخواهد بر یک جبهه متحد روسها در داخل کشور فشار بیاورد اما …چه میدانم. حتما دکتر ظریف هم دلایل خاص خودش را دارد.
چهار: تیم نوجوانان ایران در مقابل انگلیس از جان مایه گذاشتند و تا دقیقه 91 به نتیجه مساوی یک -یک رسیده بودند که خب یک اشتباه عجیب از آرشا شکوری گل بادآوردهای را نصیب انگلیسیهای درشت جثه کرد که از قدرت بدنی بالا و تکنیک بسیار خوبی برخوردار بودند. به هرحال تیم نوجوانان ایران از جان مایه گذاشت و بخت یارش نبود و این را هم بگویم که نوعی ویروس بازی به سبک ایرانی در تیم آقای عبدی مشاهده شد.
مثلا یک نوع وقتکشی زیرپوستی و برخی تکرویهای غیرقابل انتظار و از اینجور چیزها. اگر نوجوانان بازی با نیو کالدنیا را باگلهای مناسب ببرند به هرحال به دور بعد صعود خواهند کرد. حتی اگر برزیل بتواند انگلیس را شکست دهد باز هم ایران به عنوان یکی از تیمهای سوم حتما به دور بعد خواهد رفت.