غر زدن کسب و کار من است!
روزنامه هفت صبح| یک: در غزه دقیقا چه‌خبر است؟ تصاویر ارسال شده نمایشی از جنگ شهری و پارتیزانی در ویرانه‌های انبوه این شهر است. مشابه تصاویری که از استالینگراد در جنگ دوم جهانی در سینما بازسازی شده بود و دیده بودیم. جنگ چریکی با تانک‌های پیشرفته. نبرد غزه ادامه دارد.
دو: هنوز شگفت‌زده بازی بسیار بد پرسپولیس در نیمه دوم مسابقه با استقلال تاجیکستان هستم. حریف تاجیک فوق‌العاده خوب بازی کرد که خب مسئله غیرقابل انکاری است اما آنچه نمی‌فهمم نقاط ضعف غیرقابل جبران پرسپولیس در این فصل است. تکیه گل‌محمدی به ریگی و نعمتی و نبیل و بدتر از همه سعید صادقی که بهره‌وری‌اش در این دو سه فصل گذشته و به‌رغم هزینه سنگینی که براي پرسپولیس داشته واقعا اندک بوده است.
یک بازیگر متوسط که هرچند بازی، یک بار می‌تواند بدرخشد. در بازی با استقلال تاجیکستان اکثر موقعیت‌های پرسپولیس با اشتباهات بچگانه صادقی بر باد رفت. و جالب آنکه خودش اصلا از این اشتباهات و ضربات ضعیف احساس ندامت نمی‌کند. علی نعمتی در دفاع چپ هم خودش یک معضل است.
توانایی سانتر ندارد و تمام حرکاتش در پشت محوطه جریمه حریفان به این ختم مي‌شود که با دو تا بازیکن دیگر مثلث بسازد و از این‌جور کارها. و هنوز نفهمیده‌ام چرا شهاب زاهدی به نیمکت رفت آن‌هم بعد از فرم درخشان چند بازی آخرش. و اینکه آورده ریگی برای پرسپولیس دقیقا چیست؟ او هم مثل صادقی و نعمتی بازیکن متوسطی است که در بازی‌های مهم همان توانایی‌های موجودش را نیز از دست می‌دهد.
و دست آخر افسوس به‌خاطر از دست دادن رامین رضاییان که طی دو سه فصل گذشته بهترین بازیکن فوتبال باشگاهی ایران بوده و مفت و مسلم از پرسپولیس رفت تا شاگرد قدیمی آقا یحیی یعنی اسماعیلی‌فر جایگزین او شود. از حق نگذریم اسماعیلی‌فر کارنامه نسبتا قابل دفاعی دارد اما اختلاف کیفی او با رامین کاملا مشخص و مشهود است.
و البته منصف باشیم و بگوییم که مصدومیت یاسین سلمانی و پورعلی گنجی و ترابی و وحید امیری هم در این افت کیفی پرسپولیس بی‌تاثیر نبوده است. و اینکه همین یک ماه پیش پرسپولیس در دوحه چه بازی خوبی مقابل شاگردان کرسپو برگزار کرده بود… چقدر غر زدیم.
سه: یکی توئیت زده بود آخرش نفهمیدیم که چرا تلویزیون بعد از بازی‌های هر شب اروپا، روزنامه‌های صبح قبل از بازی را بررسی می‌کند! این از آن گاف‌های عجیب تلویزیون است که انگار کسی جرات ندارد آن را برطرف کند. واقعا چرا؟
چهار: فرایند واردات خودرو با تعرفه‌های نجومی بعید است منجر به کاهش اتمسفر ملتهب حاکم بر خودروهای خارجی شود. حداقل بعید است منجر به کاهش محسوس قیمت‌ها بشود. لابد حکمتی در کار است که ما سر در نمی‌آوریم.