دو پاره یادداشت درباره فضای مجازی و آلودگی هوا
روزنامه هفت صبح| یک: توی فضای مجازی این احساس وجود دارد که مردمان بامزهای هستیم. اینستاگرام پر از دخترها و پسرهایی است که یا تکی یا در کنار هم قطعات طنز اجرا میکنند؛ با طعنه و کنایه به آداب و رسوم و یا اتفاقات سیاسی و هنری و فرهنگی و گاه هم عبور از تابوهای جنسی.
اما نکته اینجاست که عموم این طنزهای تصویری بیمزه هستند. بد اجرا شدهاند، لوس هستند و عاری از حس طنز و هوش. این را در مقایسه با قطعات طنزی که مثلا جوانان ترکیه یا کرهایها و چینیها میسازند و در اینستاگرام و یوتیوب پر است؛ خدمتتان عرض میکنم. یک تکانی به خودتان بدهید. هنوز هم بهترین قطعات گروههای آماتور ایرانی در فضای مجازی به استاد ملکی تخصص دارد. جوانان سرزمین حافظ و سعدی نباید اینقدر بینمک و لوس باشند.
دو: ببینید بیایید قبول کنیم که نمیتوانید از پس آلودگی هوای تهران بربیایید. ماجرا دیگر دارد در این وضعیت پرخطرش به یک دهه میرسد. یک دهه که تقریبا نیمی از سال را ما و فرزندان و مادران و پدرانمان در هوای خفقانآور تهران تنفس میکنیم. حتی به شکل دقیق هم نمیدانیم دلیل این آلودگی مرگبار چیست؟
دلیلش خودروهای داخلی است؟ چندین سال است که معاینه فنی اتومبیل گذاشتهاید و کلی پول بیدلیل از رانندهها میگیرید برای مبارزه با همین مسئله آلودگی هوا اما هرسال وضع بدتر میشود. و همه یادشان رفته که اصلا فلسفه معاینه فنی همین مسئله آلودگی هوا بود و نه اینکه منبع درآمد بیجهتی برای شهرداری باز شود. آیا بهخاطر مازوتسوزی است؟
همین الان هم مسئولان بلندمرتبهای حضور دارند که زیر بار این موضوع نمیروند! بهخاطر موتورسیکلتهاست؟ امروز یکی از فعالان رسانهای اصولگرا پیشنهاد کرده بود که کلیه موتورسیکلتهای تهران برقی بشوند. (فکر کنید شارژ روزانه این حجم موتور چه فشاری به سیستم برق ایران وارد خواهد آورد) به کیفیت بنزین ربط دارد؟ هیچکس نمیداند (شخصا مدتی است که فکر میکنم بنزین پمپهای بنزین کیفیتشان بهتر شده. این را از میانگین مسافت طی شده اتومبیل با هر باک پر نسبت به قبل حدس میزنم).
در واقع دولت عوض میشود و اصلاحطلب میرود و اعتدالی میآید و اعتدالی میرود و اصولگرا میآید و شهرداران رنگ به رنگ و متنوع و خوشسخن اما هوای تهران و البته شهرهای بزرگ دیگر همچنان خفقانآور است. خب اگر نمیتوانید مشکل را حل و یا حداقل تعدیل کنید و سقف تصمیمگیریهایتان در تعطیلی مدارس و دورکاری کارمندهاست، خب از متخصصین کشورهای دیگر استفاده کنید.
میدانم چقدر از ژاپنیها خوشتان میآید. یک گروه محقق ژاپنی بیاورید و یک سه ماهی بهشان حقوق بدهید تا حداقل مشخص شود مشکل هوای تهران چیست. البته فقط در حوزه مشاوره و تحقیق وگرنه در عرصه اجرا و مدیریت که دستان توانمند شما عزیزان مثل همیشه ما را حیرتزده خواهد کرد.