عملیات نجات ابوالقاسم و مرمت غیرحرفهای چند مجسمه

روزنامه هفت صبح، اکرم احمدی| تیرماه گذشته تصاویری از دورنگ شدن مجسمه فردوسی به دلیل آنچه شستوشوی غیرحرفهای و بدون اجازه بعضی از کارکنان سازمان زیباسازی عنوان شد سروصدای زیادی به راه انداخت. حالا و بعد از دو ماه که از آن ماجرا میگذرد، خبر مرمت این مجسمه محبوب دوباره باعث نگرانی شده است!
مجسمه فردوسی تندیسی از سنگ مرمر کارارا و به ارتفاع سه متر اثر ابوالحسن صدیقی نقاش و مجسمهساز مشهور ایرانی است که در سال ۱۳۳۸ ساخته و در میدانی به همین نام نصب شد. مجسمه فردوسی در حال حاضر بهغیر از آن انگشت شکسته که به دلیل ریسه چراغانی و نصب پوستر آسیب دیده، سرپا و استوار رو به افق به تماشا ایستاده است.
بر این اساس بعضی از کاربران در فضای مجازی اعلام کردهاند مسئولان شهرداری کارنامه قابل قبولی در مرمت مجسمههای معروف و قدیمی ندارند و از حالا تن و بدنشان برای دیدن نتیجه کار میلرزد. در این مطلب ماجرای مرمت چند مجسمه قدیمی و مشهور را میخوانید که یا غیرحرفهای ترمیم شدند یا رنگشان تغییر کرده و یا کلا از بین رفتهاند.
کفش لنگه به لنگه
اسفند ماه سال گذشته کفش مجسمه برنزی پرویز تناولی مجسمهساز معاصر و خالق مجسمههای «هیچ» را در پارک شفق تهران دزدیدند و مرد برنزی خسته و بدون کفش ماند. این مجسمه را پرویز تناولی در زمان افتتاح پارک شفق در انتهای دهه ۴۰ به کامران دیبا معمار مشهور این پارک هدیه داد. بعد از سرقت کفش مجسمه برنزی مسئولان قول دادند خیلی سریع مجسمه را مرمت و لنگه کفش جدیدی را جایگزین میکنند.
نتیجه کار ولی اصلا قابل قبول نبود. وقتی در خرداد ماه گذشته تصاویری از کفش جدید منتشر شد خیلیها این گونه ترمیم و دست بردن به هویت اثر را اشتباه دانستند که اگر ایدهشان را خیلی سختگیرانه بدانیم باز هم گروهی بودند که از لنگه به لنگه بودن کفشها انتقاد کردند. حتی وکیل خانواده تناولی هم گفت این لنگه کفش را ما نساختهایم و تایید هم نمیکنیم و لنگه به لنگه است. گویا مسئولان آن منطقه بدون هماهنگی با سازمان زیباسازی لنگه کفش جدید را نصب کرده بودند.
شیرهای میدان حر، تخریب و تکذیب
خرداد سال گذشته شیرهای میدان حر در جریان ترمیم بهطور کامل از بین رفتند! مجسمههای شیر میدان حر در پایین مجسمه نبرد گرشاسب با اژدها قرار داشتند. تندیس نبرد گرشاسب با اژدها در میدان حر به مناسبت نجات آذربایجان از اشغال شوروی و حزب دموکرات در سال ۱۳۲۵ در میدان قرار گرفت. این مجسمه اثر غلامرضا رحیمزاده ارژنگ، جزو آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی است و خبرهایی که از تخریب دو شیر پایین مجسمه اصلی در فضای مجازی منتشر شد، باعث نگرانیهای زیادی شد.
با این اوصاف یکی از مسئولان سازمان زیباسازی تهران درباره علت تخریب شیرهای میدان حر گفت که این دو مجسمه به همراه مجسمه اصلی به ثبت آثار میراث ملی نرسیده و توسط مرحوم غلامرضا رحیمزاده ارژنگ ساخته نشده بودند. همچنین گفته شد دو مجسمه شیرهای اصلی ساخت استاد ارژنگ از جنس مس بوده و در بحبوحه انقلاب آسیب دیدهاند. این دو شیری که تخریب شده هم در دهه ۸۰ توسط نوه استاد ارژنگ ساخته شده و چندان هم ارزش هنری نداشتهاند و قرار است دو شیر جدید جای آنها را پر کند! فعلا منتظر شیرهای جدید هستیم.
پرندههای رنگی
کمی بالاتر از میدان حر در میدان پاستور یک المان حجمی نصب شده که توسط بهروز دارش ساخته شده است. این مجسمه شهری ارزشمند هم چندبار به بهانه ترمیم به صورت غیراصولی رنگ شد. حتی پرندههای این اثر را هم چندبار رنگ کردند، یک بار پرندهها آبی بودند، یک بار سفید و صورتی. حتی خود صاحب این اثر هم به رنگهای عجیب و غریب اثرش اعتراض کرد تا مسئولان زیباسازی به او قول بدهند ترمیم جدید را حتما با نظارت او انجام میدهند.
فرهاد قفلزن را رنگ کردند
فرهاد قفلزن مجسمه شهری ۵۰ساله اثر پرویز تناولی است که روبهروی ساختمان تئاتر شهر و در محوطه جنوبی نصب شده است. تناولی پس از طراحی این اثر گفته بود زمان طراحی تمام آثار مجموعه شاعر به فکر و یاد شخصیت فرهاد در اشعار نظامی گنجوی بوده است. اما داستان ترمیم این مجسمه مشهور به سال ۹۲ برمیگردد، وقتی مسئولان وقت زیباسازی تهران این مجسمه برنزی را با رنگ آکریلیک، طلایی کردند.
اقدامی عجیب که اعتراض تناولی را بهدنبال داشت و حتی اعلام کرد همه آثارش را خودش میخرد تا اینقدر با اقدامات غیرکارشناسی آسیب نبینند. تناولی همان زمان در گفتوگو با یکی از روزنامهها گفت که بهترین راه برای تمیزکردن مجسمه برنزی، ساییدن آن است نه رنگ کردن. نمیدانم با چه منطقی این اثر برنزی را رنگ کردند. این فرهاد قفلزن بلاهای زیادی را تجربه کرده است. سال گذشته سارقان میخواستند کلیدش را بدزدند که ناکام ماندند. فرهاد قفلزن چند وقتی بدون کلید ماند تا دوباره کلیدش را برگرداندند.