یک خواهر یک برادر| درباره عکسی که این روزها دست به دست میشود
دو خواهر و برادری که بانی یکی از موفقترین کاروانهای ورزشی تاریخ ایران هستند
هفت صبح| این عکس را این روزها زیاد در فضای مجازی میبینید. تصویر مربوط به ضربه نمایشی است که مهروز ساعی به چهره هادی ساعی میزند. راستش داستان این عکس مربوط به دوران چلچراغ است. زمانی که آنجا سردبیر بودم و قرار بود با هادی ساعی که طلای المپیک گرفته بود مصاحبه کنیم که یکی از خبرنگارها گفت که میتواند او را با خواهرش به مجله دعوت کند.
آن روزها کسی مهروز ساعی را نمیشناخت. اما خب حضورش در دفتر مجله موجب شد تا مصاحبه با ساعی از فرمت خشکش خارج شود. مهروز هرچند ارادتش به هادی را پنهان نمیکرد و خاطرات فراوانی را از پشتیبانی هادی ساعی از او به عنوان یک دختر ورزشکار در محلات شلوغ جنوب شهر روایت میکرد اما کاراکتر خاص خود را هم داشت. سعی کرده بود شیک باشد و از سایه برادر خارج باشد.
این روحیه را عکاس مجله یعنی مهگامه پروانه به سرعت دریافت کرد و حاصلش این عکس عجیب شد که خب روی جلد چلچراغ هم رفت. چهار پنج سال بعد مهروز در بازیهای آسیایی 2006 برنده نخستین مدال آسیایی ورزشکاران زن ایرانی شد. کاراکتر خاص او موجب شد تا در زندگی خصوصیاش هم تلاطمات متعددی را با خونسردی از سر بگذراند و اعتماد به نفس خاص ورزشکارانهاش لطمهای نخورد.
یادم است میزبان او در یک برنامه شبانه تلویزیونی بودم و آنجا باز هم این اعتماد به نفس شگفتانگیزش را از نزدیک مشاهده کردم. با لبخندی بر لب هیچ کدام از خواستههای ناظر پخش در مورد چگونگی حضورش جلوی دوربین را نپذیرفت و حتی قبول نکرد ناخنهایش را در دستکش پنهان کند.
هادی هم که پس از المپیک 2008 عنوان پرافتخارترین المپیست ایرانی را برای خودش برداشت. دورهای در کنار دبیر و جدیدی و رضازاده وارد شورای شهر شد و برخلاف آن سه نفر چرخید به سمت اصلاحطلبان. یادم است در همان المپیک 2008 وقتی او در آخرین روز المپیک یک طلای غیر منتظره را به کاروان ایرانی هدیه کرد من به عنوان معاون سردبیر اعتماد بدترین تیتر عمرم را به سردبیر تحمیل کردم. تیتری که نوعی فرصتطلبی شوخ طبعانه سیاسی در خودش داشت و هنوز هم از آن تیتر احساس خجالت میکنم!
ساعی دورهای درگیر صفکشیهای سیاسی شد، درگیر یک پرونده نیمه جنایی شد و دست آخر در سال 1400 به عنوان رئیس فدراسیون تکواندو برگشت به بهترین جایی که میتوانست قرار بگیرد. مثل دبیر در کشتی و رضازاده در وزنه برداری .
به عکس بالا برگردیم. حالا این دو خواهر و برادر، بانی یکی از موفقترین کاروانهای ورزشی تاریخ ایران هستند. هادی به عنوان رئیس فدراسیون که به نوعی سرمربی حقیقی تیم اعزامی است و مهروز یکی از دو سرمربی تکواندوی بانوان. کاش میشد عکس خانم مداح و آقای افلاکی را نیز در این کادر بگنجانیم. این گروه 4 نفره در کنار 4 تکواندوکار جنگجو (مبینا و ناهید و مهران و آرین) 4 مدال المپیکی برای ایران به ارمغان آوردند. مسابقات حساس و نفسگیر این 4 نفر آنها را به قهرمانهای ملی مردم ایران بدل ساخته است.
یادمان باشد تیم تکواندوی ایران در سه المپیک قبلی در 2012 و 2016 تنها یک نقره مردان و یک برنز زنان به دست آورده بود و در المپیک قبلی (2020) اصلا مدالی کسب نکرده بود.در حالیکه در این المپیک تیم چهار نفره ایران همگی با مدال به کشور باز میگردند. در تمام این سه المپیک ناکام فدراسیون تکواندو در اختیار سید مهدی پولادگر بود. پولادگر 21 سال رئیس این فدراسیون بود و در یک دهه آخر ریاستش تکواندوی ایران به شدت افت کرده بود.